نام پژوهشگر: مسعود موسی پور
مسعود موسی پور احمد نادعلیان
در این پایان نامه تلاش بر این بود تا با تحلیل مفاهیم و عملکرد هنر صدا، این هنر به عنوان یک جنبش هنری در هنر معاصر منش نمایی شود. ازاین رو، ضمن بررسی شرایطِ پیدایش و رواج هنر صدا، این هنر به عنوان یک رسانه هنری جدید در هنر معاصر مورد تحلیل قرار گرفت. با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و مستندات صوتی و ویدئویی آثار، 5 مولفه اصلی که نمایان گر هویت هنر صدا بودند، تحلیل شدند. «صدا به عنوان عنصر اصلی فرا-شنیداری، زمان، فضا، بافتار، و مفهوم» 5 مولفه ای بودند که در بیش از 25 اثر برجسته هنر صدا کاوش شدند و نتیجه آن منش هایی شد که در پیِ آن، هنر صدا به عنوان یک رسانه هنری جدید و متمایز از موسیقی مطرح شد: برخلاف موسیقی، هنر صدا برپایه تُن شکل نمی گیرد و درک و دریافت صدا از شنیدنِ صرف فراتر می رود؛ زمان به هم فشرده و معلق است و توسط فرایند اثر و مخاطب تعیین می شود، همچنین روایتی در بستر زمان شکل می گیرد که فرایندی و با ارجاع خارجی نسبت به گفتارِ اثر برقرار می شود؛ در هنر صدا هر سه گونه فضای آکوستیکال، معمارانه و بازنمایانه به کار گرفته می شود درحالی که در موسیقی توجه فقط به فضای آکوستیکال است؛ بافتار در هنر صدا طوری به کار گرفته می شود که فضا را دگرگون می کند و اثر از آن می روید، و به طور کلی هنر صدا بافتار هنرهای دیداری را به عنوان بافتار ارائه اثر بر می گزیند؛ در نهایت، هنر صدا با ثبت صداهای مستند و آفرینش صوتی غیرمستند که در بردارنده هر سه تجربه آکوستیک، آکوسمَتیک و غیرِآکوسمَتیک هستند مفهومِ کلی ای متمایز با موسیقی را تداعی می کند. همچنین، برای درکِ جایگاه هنر صدا در هنر معاصر ایران، آثار هنرمندانِ صدای ایرانی بر پایه 5 مولفه اصلی مد نظرِ پایان نامه مورد تحلیل قرار گرفت که نشان داد هنر صدا در ایران در مرحله تجربه و رشد ابتدایی قرار دارد و از نبود وجود یک ساختارِ روبه جلو و هدف مند رنج می برد.