نام پژوهشگر: ابوالقاسم رجبی
ابوالقاسم رجبی شعبان الهی
ارائه چارچوبی از روابط مابین داده اطلاعات و دانش، یعنی ارائه نوعی نگرش به این موضوع، از این منظر این امر یک تلاش پارادایمی است و امریست که در حوزه گفتمان هنجاری قرار می گیرد. نگرش های پیشنهادی ناشی از پارادایم های ذهنی متفاوت اندیشمندان چندان قابل مقایسه نیستند. اما هنگامی که نگرش ها به بیان توصیف امور می پردازند و مدلی ارائه می دهند که مدعی تبیین امور است. امر تبیین و بازنمایی امور را می توان با استناد به معیارهای روش استقرای تبیینی مورد مقایسه قرار داد. که این نوعی بازگشت به مبانی پارادایم تحصل گرا در مرحله داوری به شمار می رود. بنابر این در این تحقیق در فصل اول پس از بررسی تعاریف و مدل های مختلف از روابط مابین داده، اطلاعات و دانش انواع پاردایم های نظری پیرامون این نوع مدل ها بررسی شدند. نگرش و چارچوب پیشنهادی روابط مابین داده، اطلاعات و دانش در این تحقیق بر توسعه نظریات آنگیال در زمینه تمایز دو نوع رویکرد تحلیلی"منطق روابط" و کل گرا "منطق سیستم ها" به تبیین امور استوار است. براین اساس داده و اطلاعات دارای ماهیتی از جنس تحلیلی بوده و دانش دارای ماهیتی سیستمی خواهد بود. با توسل به این چارچوب مدل پیشنهادی پایان نامه با نام "الگوریتم دانستن" توسعه یافت. الگوریتم دانستن به عنوان مدل تبیینی پیشنهادی پایان نامه با مدل های هرم داده، اطلاعات و دانش و مدل هرمی معکوس تائومی مورد مقایسه قرار گرفت. مبنای مقایسه روش استقرای تبیینی بود. بر اساس مقابله با شاخص های استقرای تبیینی مدل پیشنهادی پایان نامه عمومیت بیشتری نسبت به دیگر مدل های پیشنهادی داشته و جایگاهی متمایز و بدیع دارد و در مواجه با سناریو های ارائه شده کمتر دچار تناقض می گردد. چارچوب و مدل پیشنهادی آن در ابتدای راه توسعه قرار دارند و با گسترش و بکارگیری های بعدی مزیت منطقی آن بر دیگر مدل ها قابل عملیاتی شدن خواهد بود.