نام پژوهشگر: عادله عاطفی اقایان
عادله عاطفی اقایان مهدی نیک منش
چکیده تمثیل و حکایت های تمثیلی، از اصطلاحات پر سابقه در بلاغت و ابزاری پرکاربرد در ادبیات به ویژه در متون عرفانی است. موضوع این پژوهش، بررسی ساختار حکایت های تمثیلی نوبت سوم تفسیر "کشف الاسرار" و هدف آن، دست یابی به نظام ساختــاری حاکم بر این حکایات تمثیلی است. فرضیه ی نگارنده، نظام مندی ساختار حکایات این تفسیر و برخورداری آنها از الگویی واحد بوده است. این پژوهش در سه فصل تنظیم شده است: فصل نخست با عنوان «تمثیل و حکایت تمثیلی» نگاهی به تمثیل و حکایت در بلاغت داشته، سرانجام با ارائه ی تعریفی از حکایت تمثیلی، نوع ادبی را که در این پژوهش مورد نظر بوده معرفی کرده و به پایان رسیده است. در فصل دوم با عنوان «ساختار» با نگاهی به نظریات چند ساختارگرا، مبنایی برای بررسی نظام ساختاری حکایت ها معرفی شده است و سرانجام در فصل پایانی با عنوان «ساختار حکایات» ساختار سی حکایت از نوبت سوم این تفسیر تحلیل و ساختاری واحد ترسیم شده است. نتیجه این گونه است که، در هر یک از این حکایت ها ابتدا با "نام" رو به رو می شویم و به دنبال آن هر نام از هویتی خاص برخوردار می شود. هر هویتی می تواند یکی از این سه کارکرد "پرسش گر، پاسخ گو و کمکی" را به خود اختصاص دهد. کارکرد چهارمی به نام" گفتگو" نیز وجود دارد که مستقل از نام ها و ماهیت ها در ساختار حکایات دیده می شود و یکی از پایه های مهم اسکلت ساختاری روایت به شمار می رود. در نهایت، هر کارکرد نقش ویژه منحصر به خود را در ساختار طرح ارائه می کند. این نقش ویژه های ثابت عبارتند از: سالکِ جستجوگر، پیر طریقت و پرسش و پاسخ. در نتیجه این حکایت ها، شامل عناصرِ دائمی _ روایتی هستند که در حکایت های تمثیلی کشف الاسرار ساختاری نظام مند را به اثبات می رسانند.