ایکتر از مشکلات شایع دوران نوزادی می باشد که مهمترین روش درمانی آن فتوتراپی باشد و معمولا نوزادان تا 24 ساعت بعد از قطع درمان جهت چک مجدد بیلی روبین در بیمارستان بستری می مانند، با توجه به خطرات و هزینه ها طولانی شدن بستری، و نتایج مطالعات اخیر که نشانگر عدم افزایش بیلی روبین به سطوحی که درمان مجدد را بطلبد می باشد ما بر آن شدیم که این مورد را بررسی کرده که آیا افزایش بیلی روبین بعد از قطع درمان به اندازه ای می رسد که درمان مجدد را بطلبد؟ متدولوژی: نوع مطالعه توصیفی که با استفاده از پرونده ها انجام شد. جمعیت آماری کلیه نوزادانی که با تشخیص ایکتر طی سالهای 75 الی 77 در بیمارستانهای قدس و علی اصغر زاهدان بستری شده اند بود. نتایج: جمعیت کلی 312 نوزاد، 60/250 درصد پسر و 74/35 درصد ترم بودند. افزایش سطوح بیلی روبین بعد از قطع درمان در 95 نفر با متوسط افزایش 1/24 mg/dl دیده شد که 18 نفر از آنها نیاز به درمان مجدد داشتند که یکی از آنها علاوه بر فتوتراپی تعویض خون شد. متوسط افزایش بیلی روبین در این نوزادان 5/01 mg/dl به دست آمد و کلیه نوزادان با حال عمومی خوب مرخص شدند. بحث : نتایج به دست آمده فرضیه ما را تایید نمود. همچنین به نظر می رسد احتمال افزایش سطح بیلی روبین بعد از قطع درمان در نوزادان پره ترم، جنس مذکر، نوزادان با وزن پائین هنگام بستری، بیشتر است و ارتباط معنی داری بین میزان بیلی روبین اولیه و سن هنگام بستری با احتمال برگشت سطوح بیلی روبین به دست نیامد. در نهایت نوزادانی که درمان کامل فتوتراپی به علت هایپر بیلی روبینمی گرفته اند و از سایر جهات سالم اند نیاز به ادامه بستری و پیگیری به طور سرپایی ندارند.

بی شک هنر یک طبیب حاذق استفاده از اندوخته های عملی، تجربیات گذشتگان، شم بالینی در جهت رسیدن به تشخیص صحیح مشکل بیمار و در نهایت درمان وی می باشد. بر طبق تئوری آقای laurance weed که در طول چند دهه اخیر در علم طب نوین مورد توجه قرار گرفته است باید برنامه ای مدون در جهت آموزش دانشجوی طب در دانشکده های پزشکی مدنظر قرار گیرد. که اساس آنرا problem. orinted. medical. edjucation و یا آموزش پزشکی براساس مشکل بیمار و نه بیماری بیمار تشکیل می دهد. این برنامه خود شامل چند جزء مهم شرح حال و معاینه فیزیکی یادداشت های پیگیر روزانه، آزمایشات پاراکلینیک و در نهایت برخورد الگوریتمی برای نیل به تشخیص صحیح است . در این پایان نامه سعی بر آن شده تا کیفیت چگونگی انجام یکی از اجزای برنامه فوق یعنی (بررسی کیفیت ثبت نت روزانه اینترنها در پرونده بیماران) در بیمارستان های آموزشی زاهدان و در چهار بخش اصلی اطفال، داخلی، زنان و جراحی مورد ارزیابی قرار گیرد. این ارزیابی براساس یک سیستم نمره بندی که در آن نمره حداکثر 5 برای یک نت روزانه با کیفیت علمی مناسب و نمره حداقل صفر برای یک نت روزانه با کیفیت علمی مناسب و نمره حداقل صفر برای یک نت روزانه با کیفیت علمی نامناسب در نظر گرفته شده، صورت گرفته است و به همین ترتیب سایز نتها بر حسب میزان علمی بودن آنها نمره ای بین صفر تا پنج دریافت نموده اند. تعدد نمونه مورد مطالعه 400 پرونده یعنی صد پرونده از هر یک از بخش های اصلی فوق الذکر و زمان مطالعه هم فصل پائیز سال 1377 بوده است . در نهایت نتایج بدست آمده تاییدکننده فرضیه مطرح شده در پایان نامه و آن (کیفیت نامطلوب ثبت نت روزانه در پرونده بیماران) بوده که این پدیده می تواند دلایل مختلفی داشته باشد و البته علل احتمالی، در این پایان نامه مورد بررسی قرار نگرفته است شاید بتوان با ارائه نتایج بدست آمده به مسئولین محترم آموزشی دانشگاه قدمی کوچک در راه بهبود کیفیت برنامه های آموزشی و اجرای شیوه های نوین آموزش علم طب در سطح بیمارستانهای دانشگاه برداشت .

دوره نوزادی به 4 هفته اول زندگی بعد از تولد اطلاق می شود و در این دوره نسبت به سایر دوره های زندگی میزان مرگ و میر بالا است . این مطالعه بصورت گذشته نگر و توصیفی-تحلیلی و شامل کلیه نوزادان بستری شده در طی 4 سال می باشد. پرونده 1835 نوزاد بستری شده طی مدت فوق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت که 224 مورد فوت نموده بودند که عمده ترین علل مرگ و میر h.m.d, sepsis کزاز نوزادی، کرن ایکتروس ، مننژیت و آسفکسی و بیماریهای قلبی بود و پره ماچوریتی یک ریسک فاکتور شایع در اکثریت موارد فوق بود (130 نفر از کل موارد فوت شده) نتایج نشان داد که از تعداد 224 نفر فوت شده، 130 نفر پسر (58 درصد) و 94 نفر دختر (42 درصد) و همچنین 124 نفر از نوزادان در هنگام مرگ سن کمترر از 7 روز (55/39 درصد) و بقیه سن بالاتر از یک هفته داشته اند. 123 مورد زایمان در منزل و 93 مورد در زایشگاه و 8 مورد در پرونده، محل زایمان قید نشده بود. برای 110 نوزاد واکسیناسیون بدو تولد انجام شده بود و 114 نفر فاقد واکسیناسیون بودند. 158 نوزاد وزنی کمتر از 2500 گرم داشتند. (70/5 درصد) پره ماچوریتی و l.b.w دو نکته حائز اهمیت در این مطالعه بودند. 112 نفر مدت بستری شان یک روز یا کمتر از یک روز بود که 50 درصد فوت بستری شان یک روز یا کمتر از یک روز بود که 50 درصد فوت شدگان را تشکیل می دادند. در نهایت با مطالعه این تحقیق، این نتیجه حاصل شد که شایعترین علل مرگ و میر نوزادان در مرکز آموزشی درمانی مورد مطالعه با سایر مراکز و کشورهای نوعی هماهنگی وجود دارد. هدف اصلی این بررسی تعیین شایعترین علل مرگ و میر نوزادان بستری شده بود. با توجه به موارد بالا، آموزش مراقبتهای دوران بارداری و تشویق مادران به انجام زایمان د ر مراکز مجهز، فراهم کردن مراکز روستایی جهت زایمان با امکانات مناسب و ارزان قیمت ، آشنایی والدین توسط مراکز درمانی-روستایی در مورد بیماریهای خطرناک دوره نوزادی از قبیل ایکتر-عفونتها،... و با انجام واکسیناسیون بموقع شاید بتوان برای کاهش شیوع مرگ و میر گامهای مثبتی برداشت .

دراین طرح، پرونده های کلیه بیماران بستری در بخش نوزادان بیمارستان علی اصغر زاهدان را از فروردین ماه 1374 تا فروردین 1379 بررسی کردیم که نتیجتا افراد مورد مطالعه ما 110 نفر بود. که ما بر این اساس ، علل را به تفکیک و همچنین براساس اهداف ویژه، در جدول جمع آوری اطلاعات ارزیابی کردیم. شایعترین علت تشنج در نوزادان سپسیس (23/6 درصد) بود . سپس 18/9 درصد هیپوکلسی، 15/5 درصد کزاز، 12/8 درصد هیپوگلیسمی، 9 درصد آسفکسی، 6/3 درصد منژیت ، 3/6 درصد اینتراونتریکولار همراژی، 3/6 درصد withdrawal، 18 درصد هیپرناترمیا، 1/8 درصد هیپوناترمیا 1/8 درصد ساب آراکنوئید هموراژی 0/9 درصد هیپومنیزیما داشتند. 17/3 درصد سن 0-2 روز، 31/8 درصد سن 2-7 روز، 28/2 درصد سن 7-14 روز و 22/7 درصد سن بالای 14 روز داشتند. 32/7 دختر و 67/3 درصد پسر بودند. 22/7 درصد پره ترم و 77/3 درصد ترم بودند. 87/3 درصد زایمان بصورت والژینال (44/6 درصد در بیمارستان و 42/7 درصد در منزل) و 12/7 درصد بصورت سزارین بود. 23/7 درصد تشنج در اولین فرزند و در 15/5 درصد موارد در دومین فرزند بود 59/1 درصد وزن 2500 > گرم 36/4 درصد وزن 1500-2500 گرم و 4/5 درصد وزن 1000-1500 گرم داشتند. تنها در 18/1 درصد از مادران این نوزادان ما سابقه از مصرف دارو و یا وجود بیماری خاصی در حاملگی بدست آمد که بیماریهای ذکر شده اکثرا عفونتهای سیستم ادراری بود و داروهای مصرفی هم سفالکسین و آمپی سیلین بود.

تیفوئید به عنوان یکی از مشکلات عمده بهداشتی در منطقه از شیوع بالایی برخوردار است . بدلیل وجود مشکل در تشخیص آزمایشگاهی این بیماری بخصوص عدم اعتبار بالای کشتهای میکروبی که تشخیص قطعی براساس آنهاست و نیاز به تشخیص سریع، مجبور به استفاده از روشهای تشخیصی فرعی هستیم. تست ویدال یکی از این روشهاست که به وفور از آن استفاده می شود. بدین ترتیب تصمیم به ارزیابی ارزش آن در تشخیص بالینی گرفته شد. بدین منظور با استفاده از یک روش گذشته نگر با رجوع به بایگانی بیمارستان اطفال زاهدان از اطلاعات مربوط به بیمارانی که با شک بالینی به تیفوئید بستری شده بودند بهره گرفتیم. نتایج بدست آمده از این قرار بودند: حساسیت و ویژگی کلی تست ویدال بترتیب 79/8 درصد و 48/7 درصد بود. ppv و npv محاسبه شده برای آن نیز به ترتیب 60/1 درصد و 71/2 درصد بدست آمد. حساسیت و ویژگی و ppv آگلوتینین o در تیتر 1/160 به ترتیب 74/4 درصد، 45/7 درصد و 54/9 درصد محاسبه شد. حساسیت ، ویژگی و ppv آگلوتینین h در تیتر 1/320 به ترتیب 54/5 درصد، 66/6 درصد و 43/4 درصد محاسبه شد. هم آگلوتینین o و هم آگلوتین h بیشترین ارزش تشخیصی را در تیتر 1/320 داشتند. بنابراین این تیتر می تواند بعنوان تیتر پایه در تشخیص بیماری مورد استفاده قرار گیرد. برخی از یافته های دیگر این مطالعه از قرار ذیل است : حساسیت ، ویژگی، ppv و npv علائم بالینی بترتیب 89/2 درصد، 33/6 درصد، 62/9 و 74 درصد محاسبه شد. از بین علائم بالینی برای 3 علامت تب طول کشیده، تب پلکانی و برادیکاردی نسبی که طبق سایر مطالعات ارزش تشخیصی زیادی قایل بودند، حساسیت و ویژگی مطلوبی محاسبه نشد. بنابراین برخلاف مطالعات قبلی نمی توان ارزش تشخیصی چندانی برای این چند علامت قایل شد.

کونژنکتیویت شایعترین بیماری چشمی دوره نوزادی است . این بیماری توسط عوامل مختلف باکتریال، ویرال و شیمیایی ایجاد می شود. شایعترین نوع بیماری کونژنکتیویت کلامیدیایی است . راه انتقال بیماری از طریق کانال زایمانی و در حین عبور از این کانال و همچنین از طریق محیط و عمدتا عامل زایمانی است . درمان بیماری بر حسب عامل اتیولوژیک استفاده از آنتی بیوتیک موضعی یا سیستمیک می باشد. در گذشته جهت پیشگیری از بیماری پماد اریترومایسین 0/5 درصد، محلول نیترات نقره 1 درصد، تتراسایکلین 1 درصد استفاده می شد. تحقیقات مختلف اثر قطره بتادین چشمی را در پیشگیری موثر دانسته است . در این طرح از محلول بتادین چشمی 1 درصد استفاده شد که در نتیجه شیوع بیماری 8 درصد کاهش پیدا کرد. لازم به ذکر است که در مدت بررسی (حدود 2 ماه) عارضه خاصی از مصرف بتادین دیده نشد. بنابراین بتادین چشمی به عنوان ماده ای با توکسیستی پایین و هزینه نسبتا کم می تواند به عنوان عامل پروفیلاکتیک مناسبی برای بیماری، مورد استفاده وسیع قرار گیرد.

دیسترس تنفسی از مشکلات شایع در نوزادان است که نیاز به اقدامات تشخیصی و درمانی فوری و دقیق دارد. دیسترس تنفسی شامل تعداد تنفس بالای 60 در دقیقه همراه با سیانوز مخاطات ، حرکت پره های بینی، تورفتگی عضلات فرعی تنفسی بعلاوه گرانتینگ می باشد. در این طرح به بررسی برخی از علل شایع خارج ریوی دیسترس تنفسی در نوزادان پرداخته شده است . برخی از علل شایع خارج ریوی دیسترس تنفسی در نوزادان شامل: بیماریهای مادرزادی قلبی، آسفکسی، مننژیت ، خونریزی مغزی، آنمی، اسیدوز متابولیک و هیپوگلیسمی می باشد.

آسم شایعترین بیماری مزمن دوران کودکی و عامل بخش مهمی از روزهای غیبت از مدرسه، مراجعه به فوریتهای پزشکی و بستری شدن در بیمارستان می باشد. با توجه به اهمیت آگاهی والدین در شناخت بیماری و نحوه رسیدگی و مراقبت از کودکان مبتلا به آسم، این مطالعه جهت تعیین میزان آگاهی والدین کودکان مبتلا به آسم انجام شد.

حمله حاد همولیز در بیماران مبتلاه به کمبود آنزیم ‏‎g6pd‎‏ علاوه بر آنمی، عارضه خطرناک نارسایی حاد کلیه ‏‎(arf)‎‏ را می تواند به دنبال داشته باشد. این مطالعه برای بررسی میزان فراوانی ‏‎arf‎‏ در بیماران همولیتیک کمبود ‏‎g6pd‎‏ بستری در بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) زاهدان، طی مدت پنج سال صورت گرفت. این مطالعه که از نوع توصیفی، تحلیلی و گذشته نگر بود با بررسی پرونده بیماران انجام شد. در کل 61 بیمار همولیتیک (55 پسر و 6 دختر) داشتیم که درمحدوده سنی 1 ماه تا 12 سال قرار داشتند. فراوانی ‏‎arf‎‏ در آنها 15% (9 نفر) بود. بین فراوانی ‏‎arf‎‏ در بیماران همولیتیک دو جنس تفاوت معنی داری وجود نداشت ‏‎(p>0/05)‎‏. در رده سنی زیر یک سال 1 نفر (1/1)، 6-1 سال 3 نفر (30/3) و 12-7 سال 5 نفر (30/5) به ‏‎arf‎‏ مبتلا شدند. بین شیوع ‏‎arf‎‏ در رده های سنی مذکور تفاوت معنی داری وجود داشت ‏‎(p<0/01)‎‏ و رده سنی زیر یکسال در درجه اول قرار داشت. شایعترین علت همولیز در کل بیماران، مصرف دانه باقلا بود (46%) ولی در بیمارانی که به ‏‎arf‎‏ مبتلا شدند، عفونت هپاتیت ‏‎a‎‏ شایعترین علت همولیز بود (5/55%) میزان مرگ و میر بیماران ‏‎arf‎‏ 22% (2 نفر) بود. با توجه به خطرناک بودن ‏‎arf‎‏ در این بیماران و شیوع بیشتر ‏‎arf‎‏ به دنبال همولیز ناشی از هپاتیت ‏‎a‎‏، توصیه به واکسیناسیون بر ضد هپاتیت ‏‎a‎‏ در کودکان کمبود ‏‎g6pd‎‏ و آموزش والدین بیماران در مورد علائم هشداردهنده ‏‎arf‎‏ و مراجعه سریع به مراکز درمانی در صورت ایجاد آن علائم می شود.

هدف از این مطالعه بررسی فراوانی علائم و نشانه های بالینی آپداندیسیت درکودکان زیر 12 سال مراجعه کننده به بیمارستانهای خاتم الانبیا و علی اصغر زاهدان از مهر ماه 1375 تا پایان اسفند 1379 می باشد. مطالعه به صورت گذشته نگر و از طریق سر شماری پرونده های مراجعین در مدت زمان یادشده انجام شد و این نتایج به دست آمد: تعداد بیماران 240 نفر بود. سن متوسط بیماران 11 سال و نسبت مذکر به مونث 1/2 بود. درد شکم در 5/98% بیماران شایعترین علامت بیماری بود. آپاندیسیت در فصول سرد سال شایعتر می باشد (25/51%) در همه مواردی که سونوگرافی انجام شد، علائم سونوگرافی به نفع آپاندیسیت بوده. لکوسیتوز در 4/60% موارد و ‏‎u/a‎‏ فعال در 16/4% موارد مشاهده شد. موارد با شروع حاد 1/94% می باشد.