نام پژوهشگر: نوشین غفرانی اصفهانی
نوشین غفرانی اصفهانی آرش شاهین
نگهداری و تعمیرات نقش مهمی در حفظ قابلیت اطمینان، در دسترس بودن، کیفیت تولیدات، کاهش ریسک، افزایش بازدهی و امنیت تجهیزات را بر عهده دارد. به دلیل برخی مشکلات فنی و هزینه ای ممکن است سازمان ها نتوانند برای کلیه تجهیزات سازمان سیاست نگهداری و تعمیرات مناسب را برگزینند، بنابراین لازم است روشی برای تعیین سیاست نگهداری و تعمیرات مناسب و منطبق با شرایط فعالیت ها و تجهیزات به کار گرفته شود. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه روشی برای تعیین استراتژی مناسب تجهیزات با توجه به شرایط و معیارهای قابلیت اطمینان، میانگین زمان بین خرابی ها و میانگین زمان توقف در نظر گرفته شده است. در این پژوهش در راستای رسیدن به هدف بیان شده، از شبکه تصمیم گیری ارائه شده توسط لبیب در سال 1998 استفاده شده است اما به دلیل این که استراتژی های پیشنهادی توسط لبیب در این شبکه تصمیم گیری مقطعی بوده و کارایی چندانی نداشته به همین منظور برای محورهای شبکه تصمیم گیری از مفاهیم شش سیگما استفاده شده و در محور عمودی شبکه تصمیم گیری شش سیگما را با شاخص میانگین زمان بین خرابی ها تلفیق کرده و از طرف دیگر چون فعالیت ها دارای انحراف از میانگین می باشند شبکه ای دیگر طرح ریزی کرده و از شاخص قابلیت اطمینان استفاده نموده و بدین طریق انحراف از میانگین در نظر گرفته شده است. در نهایت دو نوع از شبکه تصمیم گیری بر اساس ساعات (معکوس میانگین زمانی بین خرابی ها) و میزان توقف در هر میلیون فرصت توقف و بر اساس شاخص قابلیت فرایند و میانگین زمان بین خرابی ها ارائه شده است. در این پژوهش پس از گردآوری داده های کتابخانه ای برای امتحان مدل پیشنهادی از داده های ثبت شده ماشین آلات نیروگاه مرکزی و حرارتی ذوب آهن اصفهان استفاده شده است. بدین منظور داده های 40 ماه از تجهیزات این واحد صنعتی گردآوری و مبنای محاسبات پژوهش قرار گرفته است. نتیجه عمده این پژوهش متفاوت بودن استراتژی های پیشنهادی با استراتژی های روش سنتی است. نتایج حاصل از این پژوهش بیشتر بر روی افزایش سطح مهارت کارکنان و به تبع آن آموزش تاکید دارد و تفاوت عمده این پژوهش با شبکه تصمیم گیری سنتی در تاکید و درصد استراتژی پیشنهادی می باشد بدین معنی که در شبکه تصمیم گیری سنتی بیشتر استراتژی نگهداری و تعمیرات اضطراری پیشنهاد می شود که اثرات و زیان های خاص خود را دارد که در این روش جبران شده است.
مهدیه مظاهری منوچهر عسکری
به منظور بررسی کاندیدوری در افراد با عوامل مستعد کننده، تعداد 230 نفر - 45 زن و 185 مرد - در بیمارستانهای یاسر و نجمیه تهران در زمستان 1370 مورد مطالعه قرارگرفتند. ازاین تعداد 8 نفر (4ˆ3 درصد) مبتلا به کاندیدوری و 193 نفر (84 درصد) مبتلا به باکتریوری بودند. بیشتر باکتریهای جداشده از نوع باسیلهای گرم منفی (آنتروباکتریاسه) و گرم منفی فاقد خاصیت تخمیری بوده است . این بررسی موید اینست که باکتریهای گرم منفی جداشده نسبت به مخمرهای جداشده از توانائی بیشتری برای چسبیدن به سلولهای اپی تلیان میزبان برخوردارند و این به دلیل داشتن پیلی و خاصیت لکتین های سطحی اختصاصی مانوزدر آنهاست . این باکتریها با استفاده از لکتین پیلی خودمخمرها را اگلوتینه کرده و مانع اتصال آنها به اپی تلیوم میزبان می شوند. در اثر تجمع، مخمرها از ادرار این بیماران حذف میشوند.بنابراین در ادرار افراد با عوامل مستعد کننده برای ابتلا به کاندیدیازیس دستگاه ادراری که با باکتریهای گرم منفی آلوده شده اند، نمی توان مخمرها را مشاهده نمود.