نام پژوهشگر: میثم جعفریان هریس
میثم جعفریان هریس محمد حسین خان محمدی
چکیده : حافظ در تمام زمینه های 1 ) عاطفه و اندیشه 2 ) موسیقی شعر 3 ) زبان 4 ) شکل 5 ) تخیل ، دست به انتخاب و گزینش زده و نمونه های موفق موجود در میراث و گنجینه ی زبان و ادبیات فارسی و عربی را به عنوان مواد خام ، در خدمت هنر خود گرفته است . « هر جزء آن را دنبال کنید ، در آثار شاعران قبل از حافظ می توانید پیدا کنید . آنچه هنر حافظ است ، آن نیروی خلاق هنری اوست که این اجزای پراکنده را چنان ساختاری جاودانه بخشیده است » . ولی این حرف به معنای تقلید محض از گذشتگان نیست بلکه اجزای شعر گذشتگان در هنر حافظ ذوب شده و تغییر ماهیت داده است . تی . اس . الیوت می گوید : « شاعران ماهر ، دزدی می کنند و شاعران ناشی ، تقلید » . تمام تلاش حافظ این است که بعد مادی و فیزیکی شعر را به بالاترین صورت تناسب و هارمونی برساند ، بنابراین عملکرد او در هر کدام از زمینه های پنجگانه ، دارای تعلیل و توجیه منطقی و زیبا شناختی است . « زیبایی یعنی تناسب و تناسب اساس زیبایی است » . حافظ نشان داده ، قوی ترین نبوغ را در کشف و ادراک تناسب ها و در مرحله ی بعد ، سرشارترین قریحه را در انتخاب و آفرینش نحوه ی بروز و ظهور این تناسب ها ، داشته است. در بعد عاطفه و اندیشه ، او شاعری است که از « من شخصی و هنری » به سوی « من اجتماعی » و از آن به افق های « من متعالی و انسانی » در تصاعد و صیرورت است . « قانون تکامل »، قانون کلی حاکم بر عاطفه و اندیشه و شخصیت و نیز شکل و زبان و ... او می باشد. او در مراتب پایین شخصیت خود فقط به هنر می اندیشد و بس ؛ و دغدغه های متعالی و اجتماعی ابزاری است در خدمت هنر او . در مرتبه ی بعد ، این هنر با درد اجتماعی اصیل ، گره می خورد و در نهایت ، هنر و حضور اجتماعی او ، به تبع شخصیت او ، رنگ و صبغه ای متعالی و انسانی پیدا می کند . اگر شعر تلاقی فیزیک و متافیزیک در آن واحد باشد ، حافظ ، لطیف ترین عواطف متافیزیک را در متناسب ترین و موسیقایی ترین صورت و فیزیک ، گره زده است و این یعنی گزینش و انگیزش . کلید واژه : حافظ - گزینش – انگیزش – فیزیک – متافیزیک – صیرورت - « من » شخصی و هنری - « من » اجتماعی - « من » متعالی و انسانی .