نام پژوهشگر: مریم سدهی اصفهانی
مریم سدهی اصفهانی حمید جعفریه
هدف از تحقیق حاضر، مطالعه ارتباط بین راهبردهای مدیریت تعارض با هوش مدیران ستادی بانک سپه تهران بود. به این منظور، با توجه به جامعه آماری مدیران ستادی بانک سپه تهران (82 نفر) از سرشماری و از دو پرسشنامه استاندارد راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه هوش هیجانی سیبریاشرینگ استفاده شد پس از تأیید ابزار اندازه گیری توسط استادان و تعیین پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ، داده های به دست آمده با استفاده از آزمونهای آمار توصیفی و کولموگروف-اسمیرونف، ضریب اسپیرمن، آزمون کای دو و آزمون دوجمله ای تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. نتایج نشان داد که هوش هیجانی در مدیران ستادی بانک سپه در سطح مطلوبی قرار دارد. بین هوش هیجانی با راهبرد راه حل گرایی و راهبرد کنترل رابطه مثبت و معنا دار، و بین هوش هیجانی و راه برد عدم مقابله رابطه معکوس وجود دارد. نتایج حاصل از بکارگیری آزمون فریدمن نشان داد که به ترتیب متغیرهای راهبرد راه حل گرایی، راهبرد کنترل و راهبرد عدم مقابله به عنوان مهمترین معیارهای راهبردهای مدیریت تعارض انتخاب شدند. براساس یافته های تحقیق، توصیه میشود به منظور آشنایی هرچه بیشتر مدیران ستادی بانک سپه با مزایا و معایب هریک از راهبردهای مدیریت تعارض، در این زمینه آموزشهای لازم به آنان داده شود.