نام پژوهشگر: افروز رفیعی

بررسی باب های چهارم و هشتم گلستان سعدی بر اساس چارچوب ون لیوون (2008): بازنمایی کنش های اجتماعی در گفتمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  افروز رفیعی   علیرضا خرمایی

چکیده تحلیل باب های چهارم وهشتم گلستان سعدی بر اساس چارچوب ون لیوون (2008): بازنمایی کنش های اجتماعی در گفتمان به کوشش افروز رفیعی تحقیق حاضر به تحلیل نقادانه ی گفتمان باب های چهارم و هشتم گلستان سعدی بر اساس چارچوب ون لیوون (2008) می پردازد. این چارچوب با عنوان «بازنمایی کنش های اجتماعی در گفتمان» شامل پنج تقابل عمده است. این پنج مورد عبارت اند از: کنش ها و واکنش ها، فعال سازی و غیرفعال سازی، عامل نمایی و عامل زدایی، ذهنی و عینی، و مشخص سازی تک موردی و مشخص سازی چند موردی. این تحقیق ابتدا به بررسی ویژگی های بارز گفتمانی در باب چهارم و باب هشتم گلستان سعدی و سپس به توجیه تمایز این گفتمان ها بر اساس چارچوب ون لیوون می پردازد. بررسی ها نشان می دهد باب چهارم دارای دو مشخصه ی بارز گفتمانی است که یکی وجود غالب و مغلوب و دیگری سکوت می باشد. حضور دو گروه کنش گران غالب و مغلوب بر اساس چارچوب تحقیق و از طریق کنش های مادی و نشانه ای و هم چنین بررسی انواع واکنش ها توجیه می شود. از کنش گران مغلوب کنش های مادی بیشتر و از کنش گران غالب کنش های نشانه ای بیشتری سر می زند. به همین ترتیب از کنش گران مغلوب واکنش های احساسی و دریافتی بیشتری دیده می شود، در حالی که کنش گران غالب واکنش های شناختی بیشتری از خود نشان می دهند. در این باب سکوت در دو سطح کلان و خرد دیده می شود که به ترتیب به معنای سکوت نویسنده و سکوت فرد مغلوب می باشد. سکوت مغلوب بر اساس چارچوب ون لیوون قابل توجیه نیست زیرا این چارچوب بر اساس حضور کنش ها شکل گرفته است نه بر اساس عدم حضور کنش ها. سکوت نویسنده در این باب به شکل استفاده ی زیاد از کنش های نقل قولی نمود پیدا کرده است. عدم حضور نویسنده در باب چهارم منطبق بر گفتمان سکوت و خاموشی در این باب می باشد. بر خلاف باب چهارم، در باب هشتم حضور نویسنده ملموس تر است و اعمال نگرش وی شدت پیدا می کند. این حضور نویسنده و شدت بخشیدن به اعمال نگرش وی در باب هشتم از طریق میزان بالای استفاده از کنش های تفسیری، امری و کلی مشاهده می شود. هم چنین با انجام تحقیق حاضر به این نتیجه رسیدیم که چارچوب ون لیوون کنش های امری و کلی را توجیه نمی کند در صورتی که وجود این کنش ها در ایجاد گفتمانی مانند گفتمان باب هشتم نقش اساسی را ایفا می کند. بنابراین در نهایت پیشنهاد شده است که این دو نوع کنش به این چارچوب افزوده شوند تا به این ترتیب چارچوبی کامل تر داشته باشیم.