این تحقیق با هدف بررسی روابط بین فرایندهای مدیریت دانش، فرایندهای کسب و کار و اثربخشی سازمانی انجام پذیرفت. برای دستیابی به این هدف پس از بررسی ادبیات تحقیق، فرضیات و مدل مفهومی تحقیق ارائه گردید. مدل شامل سه سازه می باشد که عبارتند از: «فرایندهای مدیریت دانش» از دیدگاه نوناکا (شامل چهارمتغیر، فرایندهای برون سازی، اجتماعی سازی، درون سازی و ترکیب)، «فرایندهای کسب و کار» از دیدگاه کاپلان و نورتون (شامل چهار متغیر، فرایندهای عملیاتی، فرایندهای مشتری، فرایندهای نوآوری و فرایندهای قانونی اجتماعی) و «اثربخشی سازمانی» از دیدگاه گلد و همکاران. بر اساس این مدل مفهومی شاخص های هر متغیر از ادبیات نظری تحقیق استخراج و پرسشنامه ای شامل 46 سوال با طیف هفت تایی لیکرت طراحی گردید. بر اساس حجم نمونه به دست آمده، پرسشنامه ها بین 160 نفر از کارشناسان با تجربه و خبرگان شاغل در «گروه شرکت های همکاران سیستم» توزیع گردید که از این تعداد، 145 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. با توجه به اینکه روش مورد استفاده برای بررسی تاثیرات سازه ها و آزمون فرضیات تحقیق، «مدل معادلات ساختاری» است، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای spss وlisrel تحلیل گردیدند. بدین صورت که ابتدا بر اساس فرضیات و «مدل اندازه گیری تحقیق»، بر روی سازه های «فرایندهای مدیریت دانش» و «فرایندهای کسب و کار»، تحلیل عاملی تاییدی اجرا گردید که در نتیجه آن، لیست شاخص هایی که به صورت معنادار می توانند متغیرهای مکنون خود را بسنجند، ارائه شد. سپس جهت تلخیص شاخص ها و استخراج متغیرهای مکنون سازه «اثربخشی سازمانی» از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید که نتیجه این تحلیل عاملی اکتشافی نیز، استخراج دو متغیر مکنون «عوامل مرتبط با بازار» و «عوامل داخلی سازمان» برای سازه «اثربخشی سازمانی» بود. در آخر نیز بر اساس مدل معادلات ساختاری و با استفاده از تحلیل مسیر، روابط مستقیم و غیر مستقیم بین سه سازه تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در نهایت نتایج به دست آمده نشان داد که فرایندهای مدیریت دانش بر فرایندهای کسب وکار و اثربخشی سازمانی تاثیر مستقیم و معناداری دارد، همچنین فرایندهای مدیریت دانش به صورت غیرمستقیم (از طریق مسیر فرایندهای کسب و کار) بر اثربخشی سازمانی نیز تاثیر دارد. در پایان بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاداتی جهت بهبود مفاهیم مورد بررسی در شرکت همکاران سیستم ارائه گردید.