نام پژوهشگر: ابراهیم زارع مهرآبادی
ابراهیم زارع مهرآبادی زین العابدین طهماسبی سروستانی
به منظور بررسی عملکرد کمی و کیفی علوفه در نسبت های مختلف ردیفی کشت مخلوط گندم و جو با کلزا, آزمایشی در سال زراعی 90-89 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. کشت مخلوط ردیفی کلزا:گندم با نسبت های ردیفی 4:2 (m1)، 3:3 (m2)، 2:4 (m3) و کشت مخلوط ردیفی کلزا:جو با نسبت های ردیفی 4:2 (m4)، 3:3 (m5)، 2:4 (m6) و همچنین کشت خالص گیاهان گندم (m7), جو (m8) و کلزا (m9) به عنوان تیمارهای آزمایش در نظر گرفته شد. ارقام بهاره گندم (پیشتاز) و جو (ریحان 03) در اسفند همزمان با رقم بهاره کلزا (rgs003) کشت گردید. در هنگام برداشت علوفه? عملکرد تر و خشک علوفه، ارتفاع بوته ها و همچنین برخی صفات کیفی شامل قابلیت هضم ماده خشک، پروتئین خام، فیبر خام، فیبر محلول در شوینده اسیدی، کربوهیدرات محلول در آب، خاکستر و عناصر کلسیم و فسفر اندازه گیری گردید. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد کلیه صفات مورد بررسی به جز وزن تر به طور معنی داری تحت تاثیر کشت مخلوط قرار گرفت. بیشترین عملکرد علوفه خشک از کشت خالص جو حاصل گشت که با کشت خالص گندم و تیمارهای ,m1 m2 و m4 اختلاف معنی داری نداشت و کمترین عملکرد علوفه مربوط به کشت خالص کلزا بود. کشت خالص کلزا و کشت خالص غلات به ترتیب حاوی بیشترین و کمترین میزان پروتئین خام، قابلیت هضم ماده خشک، خاکستر، کلسیم و فسفر بود و با افزایش سهم کلزا در کشت مخلوط, وضعیت علوفه از نظر صفات فوق نسبت به کشت خالص گندم و جو بهبود یافت. بیشترین و کمترین میزان فیبر خام و فیبر محلول در شوینده اسیدی به ترتیب از کشت خالص غلات و کشت خالص کلزا بدست آمد. کشت خالص گندم حاوی کمترین میزان کربوهیدرات محلول در آب بود و کشت مخلوط با کلزا میزان کربوهیدرات علوفه را نسبت به کشت خالص گندم بهبود بخشید. شاخص رقابت نشان داد تیمارهای m1، m2 و m5 بر کشت خالص گیاهان مزیت داشت و گندم و جو نسبت به کلزا غالب بودند. به طور کلی تیمار m2 با تولید 7620 کیلوگرم در هکتار علوفه خشک با 59% قابلیت هضم ماده خشک، 18% پروتئین، 35% فیبر خام و 35% فیبر محلول در شوینده اسیدی بهترین ترکیب عملکرد و کیفیت علوفه را از آن خود کرد. همچنین این تیمار بالاترین میزان نسبت برابری زمین (1/1) را بدست آورد. این امر نشان می دهد کشت مخلوط کلزا و غلات راهی موثر در جهت بهبود کمی و کیفی علوفه می باشد.