نام پژوهشگر: شیرین بنی اسد
شیرین بنی اسد پروین گلی زاده
چگونه باید بودن، یکی از بنیادی ترین و اساسی ترین پرسش هایی است که در طول سالیان متمادی، فکر و اندیشه ی آدمیان را به خود مشغول داشته است. در این میان، علم اخلاق حاصل تلاش اندیشمندان، در یافتن پاسخی مناسب به این پرسش برای ایجاد وتدوین قواعد و احکامی همه جانبه، به منظور تنظیم و سامان بخشی زندگی آدمی، با توجه به لایه های مختلف وجودی وی و استعدادها و قابلیت های گوناگون اوست. در این بین، هرچند در نگاه نخست، پیکره و ساختار اخلاقی یک جامعه، تزلزل ناپذیر و غیر قابل تغییر و تحول به نظر می رسد؛ اما با تعمّقی بیشتر، این نکته آشکار می گردد که اخلاق و آداب و رسوم یک جامعه، هم چون دیگر پدیده های موجود در آن، مفاهیمی انعطاف پذیر بوده و همگام و همراه با تغییر و تحول شرایط اجتماعی و اوضاع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، دستخوش تغییر و تبدّل می گردد. پژوهش حاضر، در واقع ثمره ی گونه ای سیر و تأمل در مثنوی معنوی مولانا در تلاش برای بررسی مفاهیم و مبانی اخلاقی موجود در آن و یافتن تأثیر عرف و اخلاق عرفی اجتماع و زمانه ی سراینده، بر این اثر است.مثنوی معنوی که از برترین و اصیل ترین متون عرفان و تصوف اسلامی به شمار می رود، پاسخ اندیشه ی متعالی مولانا به نیاز جان های مشتاقی است که در تلاش برای دست یابی به زیبایی مطلق، نیکی و پاکی بوده و در پی تخلّق به اخلاق الهی هستند. بدین منظور، مولانا در مثنوی درضمن حکایات و تمثیلات گوناگون،در هیأت یک معلم اخلاق ظاهر شده و به بیان اصول و احکام اخلاقی آرمان گرایانه ی خویش می پردازد؛ اما با این وجودهیچ گاه اخلاق واقع-گرایانه ای را که از شرایط اجتماعی و محیطی اطرافش، تأثیر پذیرفته؛ به صورت کامل از نظر دور نمی دارد و به صورتی ضمنی، به بیان اخلاق عرفی حاکم بر اجتماع خویش نیز می پردازد.