نام پژوهشگر: ناصر باستانی
ناصر باستانی عباس نظیفی
سوءظن از دو کلمه ((سوء )) و ((ظن )) تشکیل شده است که در فرهنگ فارسی عمید به معنای بد می باشد و آفت به کار رفته است. و ظن در فرهنگ فارسی عمید به معنای گمان، خلاف یقین به کار رفته است. سوءظن یا همان بدگمانی و بدبینی از گناهان قلبی و بیماری های روانیست که سبب بسیاری از گناهان نیز می باشد و کمتر کسی است که به این گناه آلوده نشود و سخت تر از آنکه به گناه بودنش التفاتی نیست و چون آن را گناه نمی بینند از آن پشیمان نمی شوند و آن را ترک نمی کنند. سوءظن را باید گناهی بزرگ و بیماری روانی خطرناکی دانست که اگر در درمانش مسامحه شود موجب هلاکت و شقاوت در دو دنیا خواهد شد. کسانی که دچار افکار بدبینانه و سوءظن می شوند به آنها افراد شکاک یا پارانئوید گفته می شود. سوءظن دو دسته می باشد 1- سوءظن به خلق یا بد گمانی به مردم 2- سوءظن به خدا یا بد گمانی به خدا تحقیقات نشان داده اند که در بوجود آمدن افکار بدبینانه و سوءظن 9 عامل بسیار مهم دخالت دارند که عبارتند از: 1- فشار روانی وتغیرات مهم زندگی 2- هیجانات 3- وقایع داخلی و خارجی 4- نوع و شیوه تمیز و تفسیر ما از وقایع داخلی و خارجی 5- استدلال و نتیجه گیری 6- علاقه و عشق شدید 7- سلیقه و نگرش فرد 8- نوع تربیت خانوادگی 9- دخالت ها و حسادت های بی جا. عواقب و پیامد های سوءظن به سه دسته تقسیم می شوند: 1- پیامد های فردی و خانوادگی سوءظن 2- پیامد های اجتماعی سوءظن 3- پیامد های معنوی سوءظن برای درمان و پیش گیری از سوءظن و افکار بدبینانه 26 راه حل ارائه شده است که با به کار گیری آنها و تمرین مدام می توان بر این افکار مزاحم غلبه پیدا کرد. با توجه به اینکه فرد مبتلا به سوءظن یک بیمار روانی می باشد لذا باید در مورد مجازات وی دقت عمل به کار رفته و بعد از بررسی های همه جانبه وی از نظر روحی و روانی نسبت به صدور احکام کیفری در مورد وی اقدام نمود. در مورد مسئولیت کیفری فرد مبتلا به سوءظن باید تمام عوامل و زمینه های بروز این بیماری و علل واسباب کلی وجزئی ارتکاب عمل مجرمانه فرد مبتلا به سوءظن را مورد بررسی دقیق و کارشناسی قرار دارد و مسئولیت کیفری وی را مسئولیت نسبی شناخت.