نام پژوهشگر: محمود بازرگانی
محمود بازرگانی سهراب یزدانی
از اوایل دهه1340، دوره جدید در جامعه ایران آغاز شد. دولت با توسل به اصلاحات- یا «انقلاب سفید»- عرصه های اجتماعی و اقتصادی را دگرگون کرد؛ از سوی دیگر، سیاست های سرکوب گرانه ای را در پیش گرفت که امکان مخالفت با سیاست هایش را محدود می ساخت. تا اوایل دهه40 بازماندگان جبهه ملی و حزب توده همان شیوه های سنتی خود را ادامه می دادند که نمی توانست سیاست های حکومت را به طور جدی به مخاطره اندازد. اما دولت موفق شد که این سازمان ها را به گروههای کوچک بی تاثیر تبدیل کند. در این شرایط، گروه هایی از جوانان که خواهان ایجاد تغییرات ریشه ای بودند، در صدد برآمدند که به شیوه های نوین مبارزه روی نهند. آنها بر تجربه جنگ چریکی در کشورهایی مانند چین، کوبا، ویتنام، و کشورهای آمریکای جنوبی تامل کردند. نظریه پردازان جوان به این نتیجه رسیدند که مبارزه مسلحانه تنها راه ممکن مبارزه با دولت سرکوبگر پهلوی است. آنها به خصوص مجذوب شیوه جنگ چریکی شهری شدند که در برخی از کشورهای آمریکای جنوبی رواج داشت. از اواخر دهه 40 چند گروه کوشیدند تجربه نبرد مسلحانه را در جامعه ایران بیازمایند. بسیاری از اعضای این گروه ها در نبردهای خیابانی جان باختند، یا اعدام شدند یا با محکومیت طولانی به زندان افتادند. به رغم تلفات سنگین، آنان توانستند چهره پر ابهت دولت پهلوی را بشکنند و افسانه قدر قدرتی آن را زیر سوال ببرند. اما آنها نتوانستند محرک جنبش انقلابی گسترده ای بشوند. بنابراین، نتوانستند نظام سیاسی را سرنگون سازند یا سیاست های آن را به طور جدی دگرگون کنند.