نام پژوهشگر: محمدعلی اسکندری

بررسی تطبیقی اسما و صفات الهی در مدرسه کوفه و بغداد
پایان نامه سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  محمدعلی اسکندری   رضا برنجکار

چکیده از مباحث دامنه دار در تاریخ تفکر اسلام و شیعه در باب توحید، مسأله اسما و صفات الهی است که شناخت آن، نقطه آغازین معرفت به مقام ربوبی است. در تاریخ تفکر شیعه این مسأله دارای جایگاه والایی در مباحث کلامی بوده و در مدرسه های کلامی شیعی به آن پرداخته شده است. از مهمترین مدارس کلامی شیعی، مدرسه کلامی کوفه و مدرسه بغداد است که فعالیت کلامی این دو مدرسه از قرن دوم تا قرن پنجم ادامه داشته و روش و میراث فکری این دو مدرسه بر تفکرات شیعه در ادوار بعدی سایه افکنده است. در مدرسه کوفه معارف از منبع وحیانی دریافت و تحلیل گردیده و عرضه آن بر جامعه اسلامی به شکل عمیق صورت گرفته است. این مدرسه دارای متکلمین شاخصی می باشد که به دلیل معاصرت با ائمه (علیهم السلام) دارای فعالیت علمی پویا و پر حجم و پر محتوا در باب اسما و صفات الهی بوده و به دلیل تحت تأثیر قرآن بودن و دسترسی به ائمه توانسته اند معارف در این زمینه را با تبیین دقیق در فضای کلامی آن روز با رویکرد صحیح عقلانی تحت هدایت ائمه عرضه نمایند و به دلیل مواجه بودن با تفکر تشبیهِ «اهل حدیث» و تعطیلِ «معتزله» به دقایق مساله اسما و صفات پرداخته و از طرفی هم به دلیل عمیق بودن مباحث آنها و سخت بودن فهم و نظریه پردازی در این زمینه باعث اتهام این متکلمین از ناحیه مخالفین به تجسیم و تشبیه و سایر اتهامات گردیده است. در این مدرسه با وجود اصرار و تأکید بر اثبات خالق، توصیف ذات و صفات خدا به دلیل بینونت خالق و مخلوقات و محدودیت های فکری بشر و فراعقلی بودن ذات خدا، ناممکن دانسته شده و معرفت احاطی و معرفت بالکنه نسبت به خدا، خارج از دسترس بشر دانسته شده است و این در حالی است که، امکان توصیف خدا با افعال او و وجود معرفت فطری برای بشر در این مدرسه مورد تآکید قرار گرفته و در این راستا معارف بلندی توسط این متکلمین عرضه شده است.از سوی دیگر متکلمین مدرسه بغداد به دلیل فاصله گرفتن از عصر حضور ائمه (علیهم السلام) و قرار گرفتن در دوره تسلط تفکرات مخالفین بر فضای فکری جامعه اسلامی، به عرضه حداقلی معارف مربوط به اسما و صفات اکتفا نموده و این متکلمین به دلیل عدم پذیرش فضای عمومی جامعه علمی و اجتماع متکلمین معتزلی بصره و بغداد و اشاعره در این شهر، وغلبه نظریه اکتسابی بودن معرفت، به طرح اصل اعتقادات پایه از قبیل چند صفت مهم مانند علم و قدرت و حیات در باب صفات الهی اکتفا نموده و به ذکر برخی تقسیمات برای آن صفات بسنده نموده اند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دنبال بررسی مبحث اسما و صفات در دو مدرسه کوفه و بغداد می باشد تا به نقاط مشترک هر دو مدرسه در این بحث دست یافته و آن را تبیین نماید تا قرائن و ادله استمرار حرکت کلامی شیعه را آشکار نماید.