نام پژوهشگر: احترام طبسی
احترام طبسی مسلم ذوالفقارخانی
تحقیق حاضر به بررسی ساختارهای مختلف قدرت در رمان سور بز (2002) نوشته ی ماریو بارگاس یوسا می پردازد. بدین منظور محقق، طبقه بندی ساختارهای قدرت در کتاب قدرت و اجتماع (2002) نوشته ی سالی وست وود را مبنای پژوهش خود قرار داد. وست وود ساختارهای قدرت را بدین صورت طبقه بندی می کند: « قدرت نژادپرستانه» که به بررسی اعمال قدرت در مقوله ی نژاد و نژادپرستی می پردازد؛« قدرت و طبقه ی اجتماعی» که در آن طبقات مختلف اجتماع مورد بحث است؛« قدرت و جنسیت» که یکی از چالش برانگیزترین مباحث اجتماعی است و مکتب فمنیسم نقش مهمی را در چنین مباحثی ایفا می کند؛« قدرت محیطی» که به بررسی مفاهیمی چون مرزهای جغرافیایی و غیر جغرافیایی و نقش قدرت در شکل گیری ملت های خیالی درون یک جامعه می پردازد؛ و در آخر « قدرت بصری» که در آن قدرتمندان از قوه ی بینایی افراد تحت کنترل خود سوء استفاده کرده و آنها را وادار به قبول ناخودآگاه قدرتشان می کنند. همچنین محقق رویکرد ون دایک در تحلیل انتقادی کلام بر اساس کتاب گفتمان و قدرت (2008) از همین نویسنده را اتخاذ کرد و به بررسی گفتمان سیاسی و شناخت سیاسی در رمان سور بز پرداخت. بررسی اعمال فیزیکی و ملموس قدرت امری آسان و سهل به نظر می رسد اما مطالعه ی شکل های مخفی اعمال قدرت امر چندان آسانی نیست. نظامی گری ابزار اعمال فیزیکی و ملموس قدرت است، زبان یا همان کلام ابزار اعمال مخفی قدرت محسوب می شود، و آنچه به بررسی اعمال قدرت از نوع دوم می پردازد تحلیل انتقادی کلام نامیده می شود. پس از بررسی یافته های حاصل از این تحقیق، آشکار شد که در یک رژیم سرکوب گر مانند دیکتاتوری تروخیو در جمهوری دومینیکن، تمامی ساختارهای قدرت قابل شناسایی هستند و تروخیو به عنوان قطب قدرتمند جمهوری دومینیکن توانست افکار مردم را از طریق کنترل گفتمان بدست بگیرد که این خود منجر به کنترل شناخت سیاسی آنها شد.