نام پژوهشگر: زهره بزرگ نژاد

بررسی جامعه شناختی رفتار بیماری زنان نابارور (مراجعه کنندگان به مراکز درمان ناباروری استان مازندران )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1391
  زهره بزرگ نژاد   امیر ملکی

بر اساس نظریات روان شناختی و جامعه شناختی فرض بر آن است که بیماری و رفتار حاصل از آن جدای از مبانی ژنتیک و زیست شناختی به وسیل? عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی شکل می گیرد. یکی از بیماری هایی که رفتار بیماری آن بیش از سایر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی می باشد، ناباروری است. به علت اهمیت زیاد مسئله باروری و فرزندآوری در بسیاری از فرهنگ ها، پژوهش حاضر از منظر جامعه شناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور در استان مازندران می پردازد. از اینرو به بررسی مرحل? اول (ادراک علائم)، و مرحل? آخر(رفتار کمک جویی) رفتار بیماریو همچنین الگوی درمانجویی و تاخیر در درمانجویی نیز تاثیر شرایط توانمندی و شرایط آمادگی بر هر یک از موارد یاد شده پرداخته شده است. مطالعه حاضر به روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسشنامه همراه با مصاحبه به اجرا درآمده است.تعداد حجم نمونه شامل 95 زن نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری دولتی استان مازندران و ابزار سنجش، پرسشنامه اصلاح شده ادراک بیماری(ipq-r)و مقیاس مکان کنترل سلامت بوده است. نتایج حاصل شده از تحقیق حاضر همسو با تحقیقات گذشته نشان داد که: عناصر شناختی نقش عمده در درمان جویی و گزینش الگوهای درمان جویی دارد،رفتار بیماری به مثاب? یک فرایند می باشد،زنان نابارور دامنه متفاوتی ازروش های درمانی را تجربه می کنند و نیز تمایل بیشتری به گزینش الگوهای درمانجویی مدرن دارند. فرضیه اول پژوهش مبتنی بر وجود رابطه بین شرایط توانمندی و شرایط آمادگی با ابعاد ادراک بیماری تایید شده،فرضیه دوم مبتنی بر وجود رابطه بین شرایط توانمندی و شرایط آمادگی با رفتار کمک جویی تایید نشده است.فرضیه سوم مبتنی بر وجود رابطه بین شرایط توانمندی و شرایط آمادگی با الگوی درمان جویی و فرضیه چهارم مبتنی بر وجود رابطه بینشرایط آمادگی و تاخیر در درمانجویی تایید شده استو همچنین فرضیه های بعدی تحقیق مبتنی بر وجود رابطه بین ادراک بیماری و رفتار کمک جویی، رابطه بین رفتار کمک جویی و الگوی درمانجوییو رابطه بین رفتار کمک جویی و تاخیر در درمانجوییتایید شده است. از دیگر نتایج این مطالعه می توان به موارد زیراشاره کرد؛ بیشترین فراوانی پاسخگویان(59 درصد)، مربوط به کیفیت ادراک بیماری در حد متوسط بوده است. درمورد ادراک علل بیماری، بیشترین فراوانی(48 درصد) اعتقاد دارند که عوامل خطر زا تاثیرات متوسطی در علل بیماریشان دارد. درمورد رفتار کمک جویی بیشترین فراوانی( 87 درصد) رفتار کمک جویی رسمی بوده است. و همچنین، اکثریت پاسخگویان(87 درصد) در مرحله اول الگوی درمانی مدرن و در مرحله دوم الگوی درمانی سنتی(34درصد) و در مرحله سوم الگوی درمانی ترکیبی(37 درصد) را انتخاب کرده اند. در مورد تاخیر در درمانجویی نیز، اکثریت پاسخگویان(92 درصد) تاخیر در درمانجویی نداشتند.