نام پژوهشگر: هدی طالبیان
هدی طالبیان حمید نیازمند
تبرید جذب سطحی روشی جدید در تولید سرمایش با استفاده از انرژی حرارتی است. قابلیت بکارگیری منابع انرژی با ارزش گرمایی پایین و سازگاری با محیط زیست از جمله مهمترین مزایای این سیستم نسبت به انواع تراکمی و جذب حجمی می باشد؛ گرچه توان تبرید پایین و شرایط کارکردی تحت خلا گسترش این فناوری را محدود کرده است. از میان اجزای این سیستم، بستر جاذب مهمترین قسمت بوده و نقش کمپرسور حرارتی را ایفا می کند، لذا طراحی بهینه اجزا و فرایند های آن می تواند به صورت چشمگیر عملکرد کل چیلر را بهبود بخشد. با توجه به گستردگی پارامترهای موثر بر عملکرد بستر، استفاده از مدل سازی عددی در مقابل روش های پرهزینه آزمایشگاهی اجتناب ناپذیر است. بدین منظور در مطالعه حاضر مبدلی حرارتی شامل فین های صفحه ای و ذرات sws-1l که فواصل بین فین ها راپر می کنند به عنوان بستر جاذب انتخاب شده و پس از تعیین حوزه مناسب مدل سازی، معادلات انتقال حرارت و انتقال جرم حاکم بر اجزای بستر به صورت همزمان حل می شوند. نتایج حاصل از بررسی تاثیر شکل هندسی فین ها، ارتفاع و فاصله بین فین ها بر عملکرد بستر به طراحی نمودارهایی منتهی می شود که به کمک آن ها می توان هندسه و چیدمان مطلوب فین ها را با توجه به شرایط کارکرد سیستم مشخص کرد. همچنین بررسی تاثیر قطر ذرات جاذب بر عملکرد بستر نشان می دهد زمان سیکل نسبت به قطر ذرات دارای مقداری حداقل است که این مقدار متناظر با حداکثر توان تبرید مخصوص می باشد. صرف نظر از مشخصات هندسی فین ها و دمای آب جاری در لوله ها، قطر بهینه در مطالعه حاضر در بازه ی 2/0 تا 3/0 میلیمتر قرار خواهد گرفت. بررسی تاثیر همزمان دبی جرمی و دمای آب جاری در لوله های بستر جاذب در مراحل گرمایش و سرمایش نیز نشان می دهد که دبی جرمی بهینه آب گرم و آب سرد در این سیستم برابر نبوده و این دبی بهینه می بایست برحسب دمای آب تعیین شود. همچنین به کمک تحلیل قانون دوم ترمودینامیک، تخریب اکسرژی در اجزای مختلف بستر و مراحل مختلف سیکل بررسی شده است. نتایج نشان می دهد بیشترین نرخ تخریب اکسرژی مربوط به مراحل جرم ثابت است، اما فرایند احیا در مرحله گرمایش فشار ثابت بیشترین سهم از کل تخریب اکسرژی در یک سیکل را به خود اختصاص داده است.
هدی طالبیان عبدالرسول خیراندیش
سرزمین ما ایران، به رغم وسعتش دارای تنوع آب و هوایی منحصر به فرد و زیبایی های شگفت انگیزی است که مطالعه و شناخت و از همه مهم تر معرفی و حفظ آن وظیفه هر ایرانی است. شهمیرزاد شهری کوچک در دل کویر با آب و هوایی متفاوت با همسایگان کویری خود، در 25 کیلومتری سمنان قرار دارد. شهری که به دلیل موقعیت جغرافیایی و کوچ فصلی بسیاری از ساکنانش در فصل زمستان، به لحاظ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متاثر از دو استان سمنان و مازندران بوده است. همین تأثیر موجب تلفیق آداب و رسوم و بطور کلی فرهنگی سکونت گاه های مناطق سردسیری و تا اندازه ای شمال دامنه های البرز شده است. در این رساله، محقق پس از بررسی کلیات پژوهش، جغرافیای شهمیرزاد را که بر فرهنگ آن تأثیر زیادی گذارده، مورد توجه قرار داده است. از دیگر موضوعات رساله تاریخ شهمیرزاد است. در بخش مردم شناسی فرهنگی، بررسی فرهنگ عامیانه از مهمترین بخش های رساله می باشد. و بالاخره در پایان محقق، بخشی را به معرفی آثار باستانی شهمیرزاد و مشاهیر این شهر اختصاص داده است. نکته آخر اینکه اینگونه بررسی مونوگرافی، راهگشای مهمی در شناخت فرهنگ یک منطقه و در مجموع فرهنگ ایرانی برای محققان بعدی است.