نام پژوهشگر: ناصر قجری
ناصر قجری محمد مزیدی
1-1-کلیات نگاه انسان به آزادی و اختیار ،به روزهای اولیه ی انسان نخستین، یعنی حضرت آدم و حوا بر می گردد .جبر و اختیار به عنوان آموزه ای مهم از نخستین مباحث عقایداسلامی، سهم زیادی از بحث های کلامی را از دانش دینی به خود اختصاص داده است . (قدردان قراملکی ،1384) در اهمیت مساله ی جبر و اختیار، باید در نظر گرفت که تمام علوم مربوط به موضوع انسان، علوم روانی با اقسام گوناگونش ،علوم اقتصادی ،حقوقی ،اخلاقی ،سیاسی و ...زمانی می توانند خود را برای بهره برداری کامل، آماده کنند که مساله ی آزاد بودن یا مجبور بودن انسان و محدود? ی عمل او بطور نهایی روشن شده باشد .مساله ی جبر و اختیار از دیر گاه مورد توجه فلاسفه و دانشمندان بوده است .تاریخ ابتدای بحث معلوم نیست. از متفکرین گذشته، مشهورترین شخصیت علمی و فلسفی که این مساله را با اهمیت احساس کرده و بطور مفصل و منظم به آن پرداخته است، ارسطواست . پس آن که آفتاب فرهنگ یونانی غروب می کند، این مسأله نیز مانند سایر مسائل علمی و فلسفی، بایگانی می شود تا آنگاه که درخشندگی فرهنگ اسلامی به جوامع بشری می تابد .(جعفری ،1379) این مسأله از یک سو مسئله ای انسانی و از سوی دیگر الهی و یا طبیعی است. از آن جهت که موضوعش انسان است این سوال مطرح است که انسان، مختار است یا مجبور؟ به این دلیل که طرف دیگر مسئله خدا یا طبیعت است، این سوال مطرح است که آیا اراده و مشیت (قضا و قدر الهی )و یا عوامل جبری (نظام علت و معلولی)طبیعت انسان را آزاد و یا مجبور نموده است؟ به همین اعتبار این مسئله یکی از عمومی ترین مسائل علمی بشری است. آدمیان همواره با این پرسش روبرو بوده اند که آیا در اعمال و رفتار خویش آزاد و مختار ند یا نه؟ در پاسخ به این پرسش ؛گروهی در ورطه جبر، فرو رفته و در پی انکار هر گونه آزادی عمل برای انسان بر آمده اند. در مقابل، جماعت دیگری بدین اعتقاد روی آورده اند که انسان در افعال و رفتار خویش از آزادی مطلق و بی قیدی برخوردار است. در این میان، گروهی تلاش نموده اند تا به دور از افراط و تفریط، تصویری معقول و خرد پسند از آزادی و اختیار آدمی، ارائه کنند. (سعیدی مهر ،1375) شایان ذکر است مسائل یاده شده با توجه به نقش بنیادین اختیار آدمی در رقم زدن سرنوشت و ساماندهی به زندگی انسان ها سبب شده تا مسأله اختیار آدمی در میان ملل مختلف و دانشمندان رشته های گوناگون علمی و پیروان و اندیشه وران ادیان به عنوان یک مسأله ی مهم و سرنوشت ساز همواره مورد توجه قرار گیرد. حاجت به بیان نیست که بحث جبر و اختیار با توجه به ماهیت آن می تواند مسئله ای نو و چالش برانگیز باقی بماند؛ از همین رو، مجموعه یافته ها و تالیفات تولید شده موید این امر است. 1-2- بیان مسئله تاکنون، کتب و مقالات مختلفی به موضوع تعلیم و تربیت اسلامی از جنبه های گوناگون پرداخته اند. تقریباَ در تمامی این کتب به یک سری از مسائل عمده در تعلیم و تربیت اسلامی اشاره شده است؛ مانند نقش عقل و خرد و اهمیت آن در اسلام، مبانی انسانی شناسی اسلامی، شیوه های تعلیم و تربیت، مراحل آن و از این نمونه ها؛ اما در این حوزه، پاره ای از مسائل اساسی همچنان بی پاسخ مانده است. از جمله این مباحث، می توان به موضوع رابطه و یا به عبارتی نسبت آزادی و تربیت در اسلام اشاره داشت. بنابراین، یکی از سوالات اساسی در حوزه ی تعلیم و تربیت اسلامی می تواند همین رابطه ی تربیت و آزادی باشد.(شمشیری ،2:1385 ). منظور از تربیت و عمل تربیتی در نظام چهارچوب آموزشی و پرورشی، فرایندی است که رکن اصلی آن، برنامه ریزی برای نیل به هدف تربیتی است. طبق این تعریف، می توان عمل تربیتی را عملی هدفدار دانست و عناصر آگاهی و اراده را در آن دخیل کرد. اگر عملی بدون برنامه ریزی و قصد قبلی، اثر تربیتی به جا بگذارد، نمی توان آن را عملی تربیتی شمرد. (اعرافی،110:1376). انسان در گستره هستی، تنها موجودی است که باید به مدد عناصری همچون عقل، دانایی و اختیار و آزادی در جولانگاه دنیا به تنظیم و تبویب امور خود بپردازد. میزان ارزش و اصالت اعمال او، بسته به آگاهی و بینش و انتخاب هایی است که در میان چند راهی ها از خود بروز و ظهور می دهد .در همه ی مکاتب و نحله های عقیدتی و فکری، خصوصاَ مکتب وحیانی اسلام، آن عملی مأجور و مثاب است که با مهندسی عقلانی و توأم با خواست واراده فرد باشد؛ بنابراین، عملی که از سر اتفاق و اکراه صورت پذیرد، فاقد هرگونه ارزش و توجهی است. در این میان، بدیهی است، تربیت که جوهره ی آن طلب و خواست فرد است، دارای اهمیت مضاعف است. درآموزه های شرع مقدس اسلام، شرط بهره مندی از حیات پاکیزه و پاداش کثیر و رسیدن به مقام رضا و قرب الهی ایمان (نیت، انگیزه) و عمل صالح یاد شده است . درحال حاضر، میان جامعه ی علمی کشور، اندیشمندان زیادی به بحث پیرامون اختیار و ارتباط آن با تربیت پرداخته اند؛ اما با بررسی و تحقیقی که از سوی نگارنده این پایان نامه به عمل آمده تاکنون پژوهشی پیرامون بررسی جایگاه و نقش اختیار در تربیت انسان از دیدگاه علامه طباطبائی صورت نگرفته است؛ از همین رو، موضوع از یک سو با عنایت به اهمیت و حساسیت امر تربیت و نقش آن در سعادت انسان با بهره گیری از عنصر آگاهی و اراده، و از سوی دیگر، شخصیت کم نظیر علامه در جهان اسلام، محقق را برآن داشته است تا این موضوع رادر نظرگاه و اندیشه های علامه محمدحسین طباطبائی (ره)بررسی و جلوه های افکار او رادراین زمینه، برای جامعه ی تعلیم و تربیت روشن نماید. 1-3- اهداف تحقیق هدف از انجام این تحقیق، بررسی و شناخت موضع و نظرگاه علامه طباطبائی (ره) در رابطه با نقش ، جایگاه و سهم اختیار و قدرت انتخاب در امر تربیت انسان است. محقّق بر آن است تا با بررسی آراء و نظرات علامه در حوز? ی جبر و اختیار، زمینه را برای درک بهتر اندیشه های وی در این خصوص، فراهم نموده و در نهایت به ارائه ی چارچوبی مفهومی از تربیت انسان، در استناد به نقش و جایگاه مفاهیم جبر و اختیار بپردازد. هدف اصلی ارائه چارچوبی مفهومی از تربیت از منظر علامه با ملاحظه ی نقش اختیار و قدرت انتخابگری انسان در زندگی. اهداف فرعی 1. بررسی مبانی انسان شناختی و تلویحات آن از دیدگاه علامه. 2. بررسی جایگاه، نقش و محدود? ی جبر و اختیار از دیدگاه علامه. 3. بررسی مفهوم تربیت و امکان تحقق آن در قلمرو مفاهیم جبر و اختیار انسان در جامعه از منظر علامه. 1-4- اهمّیت و ضرورت تحقیق مسئله ی آزاد کردن عقل از حکومت تلقینات محیط و عرف و عادت، امری بدیهی است. قرآن اساسش بر مذمت کسانی است که اسیر تقلید و پیروی از ابا و گذشتگان هستند و تعقل و تفکر نمی کنند. تا خودشان را از این اسارت آزاد کنند. هدف قران تربیت است .(مطهری،157:1382). بشر، مختار و آزاد آفریده شده است؛ یعنی به او عقل و فکر و اراده داده شده است. بشر در کارهای ارادی خود مانند یک سنگ نیست که او را از بالا به پایین پرت کرده باشند و تحت تاثیر عامل جاذبه ی زمین، خواه و ناخواه به سمت زمین سقوط کند و مانند گیاه نیست که تنها یک راه محدود در جلوی او هست و همین که در شرایط معین رشد و نمو قرار گرفت، خواه وناخواه مواد غذایی را جذب و راه رشد ونمو را طی می کند. همچنین مانند حیوان نیست که به حکم غریزه، کارهایی را انجام دهد. بشر، همیشه خود را در سر چهارراهی های می بیند وهیچ گونه اجباری ندارد که فقط یکی از آن ها را انتخاب کند. سایر راه ها بر او بسته نیست وانتخاب یکی از آن ها به نظر و فکر و اراده و مشیت او مربوط است. (یزدی حسین ،1388) مطابق با فرهنگ اسلامی، آزادی بستر یک حرکت است که نقطه ی آغازین آن، رها شدگی از انواع جبر های بیرونی و درونی است و نقطه پایانی آن، پیوستن به خدا (قرب الهی) و عبودیت و بندگی است. از نگاه اسلام، رهایی و نجات از قیود درونی که همانا آزادی معنوی است از اهمیت بالاتری برخوردار است .(بابک شمشیری،18:1385). با عنایت به این معنا که انسان موجودی است دو بعدی که ساحتی از آن زمینی و ساحت دیگر آن، آسمانی است. در نشئه ی زمینی وجه آن با سایر موجودات یکسان است؛ اما وجه غالب و تمییز انسان که او را اشرف و سلطان موجوات نموده است وجه روحانی این مخلوق است. از همین رو قدر و قیمت انسان، مکانت او و آن چه باعث تفاخر او شده است، ویژگی های است که در انحصار او قرار گرفته است. از جمله ی این خصوصیات، می توان به قدرت تفکر و اختیار او اشاره داشت. استفاده یا عدم استفاده از این موهبت های الهی است که می تواند سعادت و یا خسارت آدمی را در پی داشته باشد. تربیت و ساخت زمینه هایی که بتوان شرایط را برای این مهم تامین و تسهیل کند از ضروریات اولیه است. در میان علما و اندیشمندان حاضر و غایب، جایگاه علامه طباطبائی بر هیچ اهل فضلی پوشیده نیست. حداقل در یک صد سال گذشته کمتر عالمی را همچون علامه می توان یافت که دیدگاهی نو و بدیع در حوزه ی دین و فلسفه داشته باشد. آثار علمی به جای مانده از ایشان به ویژه تفسیر المیزان، گواه این مطلب است. اهمیت این موضوع از یک سو و عدم مطالعه و تحقیق از سوی پژوهندگان در خصوص مطلب یاد شده از سوی دیگر محقق را بر آن داشت تا در این حوزه، مبادرت به پژوهش و تحقیق نماید .