نام پژوهشگر: محمدرضا ربیعی پورسلیمی
محمدرضا ربیعی پورسلیمی کامران سپهران
این رساله تلاشی است برای تشریح اینکه موسیقی زیرزمینی در ایرانِ دهه ی 80 چگونه توانسته است بر زیست اجتماعی در این جامعه اثر گذار شود و چه پتانسیل هایی رهایی بخشی در آن وجود دارد . در این نوشته با کاوش در معنای امر استتیک ( زیبایی شناختی ) روشن خواهد شد که هنر چگونه می تواند با ایجاد اختلاف و شکاف در نظم ادراکی حاکم ، سیاستی نو و سوژه ای نو تولید کند . در ادامه با بررسی جریان های موسیقی زیرزمینی در این دهه تلاش شده است که اشکالی که کوشندگان موسیقی زیرزمینی در ایران تلاش کرده اند از طریق آنها روایت های جدیدی از زندگی و هویتشان تولید کنند ، بررسی شود و بر این موضوع تأکید خواهد شد که چگونه نسلی نو کوشیده است بواسطه ی این آثار تصویر مطلوب خود را از جهان و از خودش نمایان کند . با بررسی شماری از موضوعاتِ مطروحه در موسیقی زیرزمینی در دهه ی هشتاد آشکار خواهد شد که عناصری چون تلفیق ، تکینگی و نو بودن و ضدیت با هویت در اشکال مختلفش مولفه های اصلی این جریان هستند .