نام پژوهشگر: امیرحامد آزاد
امیرحامد آزاد کابک خبیری
پس از فروپاشی جبهه عربی برعلیه اسرائیل، تنها بازیگران باقی مانده در این سوی منازعه به غیر از فلسطینی ها ، جمهوری عربی سوریه ، جمهوری اسلامی ایران و حزب الله در لبنان بوده اند که در سالهای 1979 و 1982 به معارضه با اسرائیل پیوسته و پویش امنیتی سازی را در مقابل امنیتی سازی روابط سیلسی نظامی از سوی اسرائیل درپیش گرفته اند .در این میان فلسطینی ها به عنوان مدعیان اصلی بازپس گیری اراضی اشغالی و جمهوری عربی سوریه به عنوان تنها باقی مانده از دولت های جبهه عربی که هم جوار اسرائیل بوده و تاوان سختی را با از دست دادن جولان پرداخته است برای اعاده حقوق خود به جبهه ای پیوستند که از سوی یک دولت تجدید نظر طلب انقلابی یعنی جمهوری اسلامی ایران تاسیس شده بود. بازیگری که با اضافه نمودن بعد ایدولوژیک به منازعه موجود، طی 33 سال گذشته جدی ترین دشمن اسرائیل محسوب شده و موجودیت آن را تهدید می کند.این جبهه با عنوان محور مقاومت طی سالهای گذشته توانسته است با کاربرد تاکتیک موازنه وحشت در چارچوب راهکارهای نظامی(موشک باران انبوه)، امنیتی سازی سیاسی- نظامی اسرائیل را مهار و در برخی موارد نیز به پیروزی هایی دست یابد. این یک پویش امنیتی آزمایش شده از سوی بازیگران محور مقاومت است که طی دوسال گذشته از یک سو با نقش آفرینی دولت عایق ترکیه در تشدید بحران داخلی جمهوری عربی سوریه با هدف براندازی نظام حاکم، و از سوی دیگر با میانجیگری همین دولت برای سوق دادن مهم ترین بازیگر مسلح فلسطینی این جبهه (حماس) به سوی پایان مقاومت مسلحانه با تهدید روبرو شده است. دولت عایق جمهوری ترکیه درحالی در راستای اجرایی کردن مولفه های نظریه "عمق استراتژیک" داوود اغلو وزیر خارجه این دولت، غیر امنیتی سازی روابط معارضین با اسرائیل را در دستور کار قرار داده که برخلاف پویش و ترتیبات امنیتی تعریف شده از سوی جمهوری اسلامی ایران در حرکت است. چنانچه به نظر می رسد غیر امنیتی سازی در پیش گرفته شده از سوی دولت عایق ترکیه در صورت ادامه به نقطه ای ختم خواهد شد که نه تنها به پایان بحران در خاورمیانه نمی انجامد که آن را وارد مرحله جدیدی از حیات پایدار خود خواهد کرد.