نام پژوهشگر: لیلا رحیمی مهروان
لیلا رحیمی مهروان اسماعیل شفق
این پایان نامه به بررسی تصویر تمثیلی روستا در آثار داستانی غلامحسین ساعدی و جلال آل احمد می پردازد و می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد: آیا تصویر روستا در داستان های ساعدی و آل احمد واقع گرایانه است؟ - آیا ویژگی های روستا با تمام نهادهای گوناگون یک مملکت مطابقت دارد؟- هدف از تمثیل آوری در این داستان ها چیست؟ و وضعیّت طبقه های اجتماعی در داستان های ساعدی و آل احمد چگونه بیان شده است؟ ساعدی و آل احمد به عنوان نویسندگان متعهّد ادبیّات روستایی و کارگری کوشیده اند مشکلات و واقعیّت های تلخ اجتماعی ایران در روزگار گذشته را در قالب توصیف تمثیلیِ یک اجتماع کوچک روستایی به تصویر بکشند. آنان بدبختی و فقر اقتصادی و فرهنگی جامعه و رواج خرافات و نادانی و ظلم پذیری و اشاعه ی فرهنگ بیگانه را در کشور در ابعاد گوناگون زندگی ایرانی به نمایش گذاشته اند. ساعدی با تکیه بر مضمون فقر و بیماری مردمان عوام ، روستا را نماد مملکتی می داند که گرفتار جهل و عقاید خرافی شدید است و به سبب نداشتن خودآگاهی و ترس ، دچار توهّم شده و به یک سلسله عقاید پوچ و خرافی پناه برده است. آل احمد به عنوان روشنفکر و نویسنده ای اجتماعی به انعکاس جریان های سیاسی و اقتصادی و به ویژه واقعیّت های اجتماعی کشور در قالب تمثیل می پردازد و آثارش دارای اهمّیّت است.