نام پژوهشگر: سید حسین وحید عرب
سید حسین وحید عرب ابراهیم خدایار
مهم ترین رابطه ای که بین انسان و خدا قابل تصوراست،دعا و نیایش است. همه ی انسان ها، از روی عشق ونیاز ،با خداوند ارتباط برقرار می کنند. از میان شاعران نیاشگر، مولانا با جهان بینی دینی که متأثر از قرآن کریم است؛ شور انگیزترین نیایش ها را در قالب نو ع خاصی از غزل با عنوان « غَزَلْ نیایش»در دیوان شمس، به تصویر می کشد.چنانکه این پایان نامه نیز بر مبنای این مسأله اساسی شکل می گیرد که مولانا در غزلیات شمس، با توجه به روابط چهارگانه ارتباط انسان با غیر، چگونه با خداوند ارتباط کلامی از نوع دعا و نیایش برقرار می کند و عدم سنخیت و نابرابری طرفین ارتباط، چه تأثیری در ماهیت زبان ایجاد می کند. به همین منظور غزل نیایش های مولانا در چهارشکل هنری؛ غَزَلْ ستایش، غَزَلْ دعا، غَزَلْ مناجات و غَزَلْ نیایش، مبتنی بر نظریه ی «تِنِتْ» و دیدگاه «ایزوتسو» با هدف تبیین ژانر «غزل نیایش» و معرفی آن به عنوان ژانر فرعی در سنت شعر فارسی، با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. مطالب این پایان نامه در فصول هفت گانه سامان یافته است؛ فصل اول به اصول و کلیات می پردازد. در فصل دوم نظریه نیایش مطابق با ساخت های چهارگانه ی ارتباط انسان باغیر، در غزل نیایش های مولانا بررسی می شود. فصل سوم؛به چگونگی شکل گیری غزل نیایش، ماهیت و تعاریف،ویژگی غزل نیایشهاپرداخته و شیوه های نیایش مولانا با خدا در زبان غزل با ذکر نمونه هایی از چهار شکل غزل نیایش بررسی می شود.فصل چهارم به مضامین نیایشی ومحتوای غزل نیایش هادر چهار جایگاه«خطاب،ستایش،عبودیت وبندگی ودرخواست وطلب از خدا» توجه می کند. فصل پنجم ساختار غزل نیایش ها رااز نظر «گروه موسیقیایی و شکل» بررسی می کند. فصل ششم؛به ارزش زیبا شناختی زبان دعا نیایش در سه سطح لغوی، نحوی و ادبی می پردازد و جایگاه «نماد، تشبیه و تلمیح» را در میان غزل نیایش های واکاوی می کند. فصل هفتم؛به نتیجه گیری و جمع بندی مطالب در فصول ششگانه توجه می کند.در پایان فهرست منابع و مآخذ ذکر می شود. کلید واژه ها: مولوی، غزلیات شمس، نیایش، نظریه ی نیایش، غزلِ نیایشی، غزلْ نیایش.