نام پژوهشگر: فهیمه رنجبری
فهیمه رنجبری مختار ملکپور
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر بر میزان خطاهای دیکته دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. روش این پژوهش آزمایشی بود. بدین منظور 30 دانش آموز با ناتوانی یادگیری املا پایه ی سوم ابتدایی به شیوه ی نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند (15 کودک در گروه آزمایش و 15 کودک در گروه کنترل). ابزارهای مورد استفاده به منظور جمع آوری داده ها شامل آزمون هوش ریون، پرسشنامه هوش های گاردنر و آزمون دیکته می باشد. آموزش بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه ارائه گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه گاردنر بر میزان خطاهای دیکته دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا موثر است .این نتایج می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود اشکالات املا در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری املا مورد استفاده قرار گیرد.
فهیمه رنجبری افشین پرورده
تمام موسسات از کارگاه های کوچک گرفته تا شرکت های بزرگ، به نوعی با ریسک روبرو هستند. هرجا برای یک انتخاب، گزینه های گوناگون وجود داشته باشد و آن گزینه ها با آثار و نتایج مختلف همراه باشند، ریسک وجود دارد. برای موسسات مالی، ریسک مفهوم وسیع تری دربردارد. محور فعالیت بسیاری از بنگاه های مالی مانند موسسات بیمه و صندوق های بازنشستگی بر کنترل ریسک استوار است. برای چنین موسساتی این مفهوم به قدری مهم است که در بسیاری از موارد، حتی دخالت های مستقیم قانونی از سوی قانون گذاران را به همراه دارد. نمونه ی بارز آن تعیین حداقل میزان ذخیره ی قانونی بانک ها از سوی بانک مرکزی است که یکی از سه ابزار مهم برای کنترل سیستم بانکی است. سرمایه گذران به هنگام اخذ تصمیم های سرمایه گذاری به طورهم زمان ریسک و بازدهی حاصل از گزینه های مختلف را مدنظر قرار می دهند. ریسک بدون شک یکی از مهمترین ابعاد تاثیر گذار در زمینه ی تصمیم های سرمایه گذاری است. بدیهی است که شناسایی، تجزیه، تحلیل و اندازه گیری متغیرهای کمّی به مراتب ساده تر از متغیرهای کیفی است. اندازه گیری یک کیفیت و بیان آن در قالب یک کمیت،کاری بس دشوار و مستلزم دقت و تلاش وصف ناپذیر است. به همین دلیل است که هنوز هم تلاش جهت کمّی سازی ریسک و جستجو برای ارائه ی مدل های دقیق تر و منطقی تر برای آن ادامه دارد. پس از کمّی سازی ریسک، هدف بعدی تعبیر و تفسیر کمیت ها در جهت کنترل و مدیریت ریسک است. تعبیر و تفسیر درست کمّیت های ریسک، رهنمودهای موثری در جهت مدیریت بهینه ی ریسک و اخذ تصمیم های سازگار با اهداف و استراتژی سازمان فراهم می کند. بنابراین اندازه گیری ریسک و تعبیر صحیح این اندازه، اولین گام در مدیریت ریسک است. مدیریت ریسک فرآیندی است که در آن مدیران به شناسایی، اندازه گیری و تصمیم گیری درمورد ریسک ها و نظارت بر انواع ریسک های مطرح برای بنگاه ها می پردازند. مثلاً برای اینکه وضعیت موسسه در محدوده ای نگه داشته شود که پاسخگوی معیارهای نقدینگی موردنیاز یا موردنظر مشتریان، اعتباردهندگان و مقام ناظر باشد، مدیران ناچارند تخمین هایی از مقدار ضرر بالقوه ارائه کنند و در مرحله ی بعدی باید سازکارهایی برای کنترل مقدار ریسک برقرار کنند. بنابراین آگاهی از ابزارهای مختلف کمّی کردن ریسک و ویژگی های آن ها تأثیر مهمی در آینده ی یک شرکت دارد. طبعاً با افزایش ریسک موسسات مالی، مدیریت ریسک مالی نیز اهمیت بیشتری می یابد. تجربه های تلخ برخی کشورها مانند کشورهای آسیای جنوب شرقی در سال های قبل و به ویژه بروز بحران سال 2008 که نتیجه ی مستقیم عدم مدیریت ریسک بود، توجه بیشتر مدیران و قانون گذاران را نسبت به مقوله ی ریسک برانگیخته است. به منظور نیل به هدف اندازه گیری ریسک، ابزارهای مختلفی در حیطه ی ریاضیات و علوم مالی به ویژه در سال های اخیر ارائه شده است. اهمیت توسعه ی چنین ابزارهایی تا بدانجاست که برخی روش های اندازه گیری ریسک، از ساده ترین مدل های آماری تا پیچیده ترین معادلات، جایزه نوبل را نصیب مبدعان خود کرده است. افزایش پیچیدگی ابزار و بازارهای مالی در طی زمان، خلق اندازه های پیچیده تر را بدنبال داشته است. پژوهش های بسیاری درمورد اندازه های ریسک و معایب و مزایای هرکدام از آنها انجام گرفته است. دسته بندی هایی برای این ابزارها وجود دارد که هر یک از آن ها هدف خاصی را دنبال می کنند. این پایان نامه بر روی اندازه ریسک هایی متمرکز شده است که به عنوان عملگرهایی از توزیع زیان سبد سرمایه تعریف می شوند. یک نقطه ی شروع ضمنی، دانستن توزیع زیان است. هرچند که درعمل، این توزیع احتمال نامعلوم است و به عنوان بخشی از روند اندازه گیری باید از اطلاعات تاریخی برآورد شود. بنابراین اندازه گیری ریسک سبدهای سرمایه مالی درعمل شامل دو گام است: برآورد توزیع زیان و محاسبه ی اندازه ریسک با استفاده از این توزیع برآوردشده. درحالی که این دو گام به طور جداگانه درنظرگرفته شده و موردمطالعه قرارگرفته اند، در عمل باهم درنظرگرفته می شوند و یک معیار مهم در انتخاب اندازه ریسک، دسترسی به روشی برای برآورد دقیق آن است. خطاهای برآورد و یا خطاهای تشخیص نادرست توزیع سبد سرمایه می تواند تأثیر قابل توجهی بر روی اندازه های ریسک داشته باشند، بنابراین بررسی حساسیت اندازه های ریسک نسبت به این خطاها مهم است. به طور کلی از سال ها پیش، توجه خاصی به یک خاصیت آماری بنام نیرومندی شده است. این خاصیت نشان گر میزان تأثیرات نامطلوبی است که با تخلف از فرض های مبنا، متوجه روش های برآورد می شود. به عبارت دیگر برآوردکننده ای نیرومند است که توزیع نمونه گیری آن به طور جدی متأثر از تخلف از فرض ها نباشد. چنین تخلف هایی اغلب ناشی از داده های پرت است که براثر خطاهای روش های آزمایش است. این تخلف ها ممکن است به طبیعت جامعه های نمونه گیری شده یا پارامترهای آن ها نیز وابسته باشند. در این پایان نامه با استفاده از ابزارهایی از آماره های نیرومند، روشی نیرومند برای بررسی چگونگی تأثیر نتایج تخمین بر روی محاسبه ی اندازه های ریسک، معرفی شده است. در مقابل ادبیات قابل توجهی که در مورد اندازه ریسک وجود دارد و برروی نتایج تخمین بحث نمی کنند، نشان داده می شود که انتخاب روش تخمین و اندازه ریسک نیز باید هم زمان، با استفاده از مفهوم "برآوردگر ریسک" درنظرگرفته شوند. همچنین یک مفهوم کیفی از "نیرومندی" برای یک روند اندازه گیری ریسک و روشی برای کمّی کردن این "نیرومندی" با استفاده از تابع حساسیت معرفی شده است. سپس با استفاده از مفاهیم معرفی شده، نشان داده می شود که تناقضی بین انسجام ( درواقع زیرجمع پذیری ) یک اندازه ریسک و نیرومندی برآوردگرهایی که به طور معمول استفاده می شوند، وجود دارد. این مطلب با استدلال های سنتی برای استفاده از اندازه های ریسک منسجم در تضاد است و بنابراین استحقاق بررسی بیشتری دارد. نتایج به دست آمده با محاسبه ی مقادیر حساسیت تکمیل می شود و بنابراین امکان کمّی کردن نیرومندی اندازه های ریسک مختلف نسبت به مجموعه داده ی مورد استفاده، فراهم می شود. به ویژه نشان داده خواهد شد که اندازه های ریسک یکسان ممکن است حساسیت های کاملا متفاوتی بسته به روند برآورد مورد استفاده، بروز دهند. این ویژگی برای برخی مثال های آشنا از اندازه های ریسک مانند var، es و اندازه های ریسک طیفی به طور کامل مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهند var تاریخی، درحالی که زیرجمع پذیر و درنتیجه منسجم نیست، روند نیرومندتری نسبت به اندازه های ریسک منسجم مانند es دارد.
فهیمه رنجبری عبدالله برادران
در این پژوهش، رابطه ی بین هوش هیجانی و خطا ها از نظر تعداد و نوع مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور 130 زبان آموز شامل 62 مرد و 68 زن به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. بعد از برگزاری آزمون هوش هیجانی ، شرکت کنندگان آزمون نوشتاری با تمرکز بر دو موضوع، یکی یا ساختار روایی و دیگری با ساختار نمایشی را به پایان رساندند. نوشتارها بر اساس طبقه بندی خطا های ولتیگ توسط دو مصحح، (2004) تصحیح شدند. بین دو مصحح از نظر تصحیح ثبات وجود داشت. سپس تحلیل داده ها از طریق آزمون پارامتری همبستگی و رگرسیون چند متغیری انجام پذیرفت. نتایج آزمون پارامتری همبستگی نشان داد که بین هوش هیجانی به طور کلی و خطا ها در نوشتار از نظر تعداد و نوع رابطه ی همبستگی منفی معنی داری وجود دارد. رابطه ی همبستگی بین زیر شاخه های هوش هیجانی و خطا ها نیزمنفی بود. رگرسیون چند متغیری حاکی از آن بود که هوش هیجانی پیش بینی کننده ی معنی دار خطا ها از نظر نوع وتعداد می باشد.