نام پژوهشگر: مینا محمدی وکیل

مطالعه تطبیقی کاربرد هنر در ادیان اسلام و مسیحیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1388
  مینا محمدی وکیل   منصور حسامی

چکیده تاریخ هنر در سیر تطور خود، منابع بی شماری را در جهت ارائه باورهای معنوی هنرمندان پیش روی ما گذاشته است. می توان به جرأت مهم ترین انگیزه خلق هنری را اعتقادات دینی دانست. اما هر دین بنا به اصول و آموزه های خود، رویکرد خاصی را در آفرینش هنر یایجاد نموده است. دو دین اسلام و مسیحیت به عنوان بزرگترین بسترهای خلق آثار هنری، هر یک کاربرد خاصی از هنر دینی را عرضه داشته اند. بررسی وجوه اشتراک و افتراق کاربرد هنر در ادیان مذکور، نکات مهمی را در باب تأثیر باورهای معنوی، آموزه های دینی و انگیزه های هنری در آن دو حوزه روشن می سازد. در پژوهش حاضر پس از بیان کلیاتی درباره هنر دینی، امر قدسی و ... اصول و موازین هر یک از این ادیان آسمانی درباره هنر به طور جداگانه طرح و بررسی شده است و در نهایت با مطالعه تطبیقی آن دوچگونگی و چرایی برخی شباهت ها و تفاوت ها در آنها بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. در مطالعه تطبیقی صورت گرفته مشخص می شود که بیان زیباشناختی و بصری در هنرهای اسلامی و مسیحی عمدتاً متفاوت است؛ بدین معنا که در هنرهای اسلامی تأکید بر عنصر تجرید بیش از عناصر ملموس و واقع نما می باشد ـ که این خود برخاسته از اعتقادات و آموزه های اسلامی مبنی بر عدم گرایش به شمایل نگاری بوده است. ـ و بالعکس در هنر مذهبی مسیحی آفرینش هنری بیشتر حالتی عینی (کانکریت) دارد. از سوی دیگر هر دو این ادیان با وجود تفاوت مذکور بیانی رمزآمیز را در خود نهفته دارند که شاید بتوان آن را بزرگترین وجه تشابه صوری در آثار این دو نظام مذهبی دانست. از سوی دیگرتفاوت در برتری وجوه قدسی و دینی نسبت به یکدیگر نیز در این دو گروه آثار هنری قابل بحث است. مسیر هنری در آیین مسیحیت عمدتاً مسیری دینی است تا قدسی. و هدف آن بیشتر آشنایی و آموزش انجیل و ارتقاء دستورات دینی است. (به بیان دیگر در هنر مسیحی وجه تعلیمی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.) اما در آیین اسلام این مسیر عمدتاً قدسی است یعنی وجه قدسی هنر اسلامی بر وجه دینی آن غلبه دارد و هدف غایی آن قرب الهی است. کاربردی بودن هنر اسلامی نیز بیشتر برای دستیابی به همین هدف بوده است. اهدافی چون نیایشی، پرستشی و عبادی بودن هنر نیز در هر دو این ادیان مشترکاً وجود دارد.به طور کلی هنرهای اسلامی و مسیحی (تا پیش از عصر مدرن) هر کدام با خصیصه هنر قدسی پیوستگی داشته و مبلغی از کیفیت وجود هستند. رساله حاضر کوشیده بخش کوچکی از وجوه اشتراک و افتراق این دو نظام هنری را طرح نماید.