نام پژوهشگر: یونس غلامی بیمرغ
یونس غلامی بیمرغ علی زنگی آبادی
شهر امروز محصول تفکر خودبنیادی نفس انسانی می باشد که دیدش نسب به عالم و خدا و انسان عوض شده است و سعی در یکسان سازی همه ساکنین شهر با مدرنیزم و ابزار خود، توسعه دارد خروجی این شهر بحران های متعدد انسانی و محیطی مانند بی عدالتی، شتاب، مشکلات زیست محیطی، اسراف و شهرسازی غیر بومی می باشد، بنابراین بحران شهر امروز محصول ایدئولوژی انسانی بریده شده از خدا می باشد که روح شیطانی خود را در غالب اومانیزم نشان می دهد، هدف از این پژوهش آسیب شناسی الگوی شهری موجود برای رسیدن به الگوی پایدار شهری با بررسی و تحلیل الگوی شهری و تأکید بر معیارهای مهم در تفکر اسلام مانند توحید، عدالت و احترام به طبیعت می باشد، بر این اساس پژوهش حاضر با ترکیب روش های مختلف کمی و کیفی و توصیفی سعی دارد الگوی موجود که بحران های آن ریشه در تفکر انسان امروز دارد را شناخته و الگویی متناسب با تفکرات دینی و الهی ارایه نماید، روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و برای جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به روش کتابخانه ای و همچنین برای تحلیل منطقه مورد مطالعه از آمار ،منابع ، اسناد و روش های پیمایشی و مشاهده استفاده شده است . نتایج این پژوهش نشان می دهد که بحران های شهری موجود در پی تفکر عقل ابزاری انسان می باشد، برای رسیدن به الگوی ایرانی-اسلامی از شهر نیازمند تغییر روش از خِرد انسانی به عقل الهی می باشیم همچنین در مصداق های مختلف شهر ایرانی- اسلامی این دین است که می توان نجات دهنده انسان و شهر امروزی باشد، بنابراین در ابعاد مختلف راه حل بحران های شهری موجود بازگشت به تفکر خدایی می باشد، اگر شهر مدرن تجلی نفس اماره انسانی است شهر ایرانی- اسلامی تجلی نفس مطمئنه و الهی انسان می باشد. در شهر ایرانی- اسلامی توحید جای تکثر، دین جای ایدئولوژی انسانی و سکنی گزینی جای شتاب را می گیرد، راهکار رسیدن به الگوی شهر ایرانی-اسلامی از شهر بازگشت به تفکر قدسی می باشد که از طریق استراتژی سلسله مراتبی تصمیم گیری از عقل، فکر،قلب و حس و بدن به دست می آید کسب می شود، پس الگوی شهر ایرانی- اسلامی در این چارچوب به دست می آید، همچنین در هر کدام از مصداق های بحران شهری امروز ما نیاز بازگشت به حالت قدسی خود داریم.
مهدی موسوی رسول حیدری سورشجانی
فقر شهری یکی از چالش های اصلی در بافت های فرسوده می باشد که در ابعاد مختلفی چون محرومیت¬های اجتماعی-فرهنگی و محرومیت¬های کالبدی-فضایی، ظهور یافته است. در این راستا بافت های قدیمی شهر کاشان از منظر کالبدشناسی ساختاری و عملکردی نشان دهنده¬ی تجلی مشکلاتی نظیر تعارض با ساختار کلی شهر، افول اقتصادی، افول کیفیت کالبدی، شرایط نامطلوب زیست محیطی، دشواری های دسترسی و مشکلات مهاجرتی می¬باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی مهمترین ابعاد فقر شهری(وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنین) محلات قدیمی سلطان میراحمد و درب اصفهان در بافت قدیمی شهر کاشان پرداخته و تأثیرات این عوامل را بر وضعیت کالبدی و فضایی محلات ارزیابی می¬کند، در واقع مقوله فقر شهری را در بافت های قدیمی مورد بررسی قرار می¬دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده¬ها پرسشنامه محقق ساخته می¬باشد. جامعه آماری مورد مطالعه ساکنین محلات قدیمی سلطان میراحمد و درب اصفهان در بافت قدیمی شهر کاشان می¬باشد، که جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روشهای مدل¬یابی معادلات ساختاری(sem) با استفاده از نرم افزار amos و همچنین روش کای اسکوئر (خی دو) از طریق نرم افزار spss و برای بدست آوردن نقشه¬های مورد نیاز از نرم افزار gis استفاده شده است. در نهایت تأثیرات زیرشاخص¬های درآمدی و اقتصادی بر زیرشاخص¬های کالبدی و فضایی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری(sem) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می¬دهد افت شاخص¬های درآمدی و اقتصادی باعث افزایش نارسایی کالبدی و فضایی در سطح محلات می¬شود. همچنین بر اساس مدل کای اسکوئر یک طرفه علت سکونت ساکنان درکنار یکدیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که اطلاعات بدست آمده نشان می¬دهد علت اصلی سکونت ساکنین در انتخاب این محله برای سکونت، قیمت پایین مسکن و همسطح بودن با سایر همسایگان از نظر مالی و اقتصادی می-باشد. در ادامه تأثیرات اقتصادی و اجتماعی مهاجرین بر وضعیت کالبدی و فضایی محلات بر اساس الگوی معادلات ساختاری(sem) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که نتایج حاصله نشان می¬دهد مهاجرین نیز به دلیل درآمد کم و سطح سواد پایین و عدم تمایل به بهبود وضعیت محیطی، تأثیرات منفی بر ساختار فضایی محلات قدیمی شهر کاشان دارند.
کمال حاج محمدی رسول حیدری سورشجانی
توسعه روزافزون جمعیت شهری و جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری شهری شده است که در مقیاس ها، قلمروها و ابعاد مختلف قابل بررسی است. منطقه امیرآباد واقع در منطقه یک و غرب شهر بوکان که بخشی از آن دارای اسکان های غیررسمی می باشد که با توجه به سکونت جمعیت زیادی در این بخش و از طرفی فراموش شدن این گونه سکونت گاه ها در مدیریت شهری، بررسی وضعیت کیفیت زندگی در این گونه اسکان ها ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با توجه به چارچوب نظری حاصل از اشتراک قلمروهای کیفیت زندگی و شهر زیست پذیر، از جنبه های کالبدی، دسترسی، حمل ونقل و خدمات شهری وغیره مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف سنجش کیفیت زندگی در سکونت گاه غیررسمی امیرآباد با توجه بر شاخص های شهر زیست پذیر می باشد که با استفاده از روش های آماری مانند تحلیل عاملی و آزمون خی دو ( x2) در نرم افزار های spss و amos مورد سنجش قرار گرفت در این پژوهش از سه روش اسنادی، پرسشنامه و تحلیلی استفاده شده است در این راستا ابتدا شناخت وضعیت کیفیت زندگی محله امیرآباد وضعیت کلی محله از لحاظ فیزیکی و کالبدی غیره مورد مطالعه قرار گرفت سپس استفاده از شیوه ی پیمایشی ابعاد رضایتمندی از کیفیت زندگی از منظر ساکنین جمع آوری و با استفاده از آزمون های آماری (تحلیل عاملی و آزمون خی دو و نرم افزار amos) مورد سنجش قرار گرفت. نتایج مبین این مطلب است که کیفیت زندگی شهری در منطقه امیرآباد در سطح پایینی می باشد و ابعاد کیفیت زندگی پایین تر از سطح استاندارد قرار دارند. همچنین ارتباط معناداری بین کیفیت زندگی شهری با مشارکت شهروندان وجود دارد. به گونه ای که کیفیت پایین زندگی بر رفتار اجتماعی شهروندان، بخصوص بر مشارکت در امور شهری تأثیر داشته است و آن را تحت شعاع قرار می دهد. بر اساس نتایج نظرسنجی و مشاهدات میدانی، محله امیرآباد به لحاظ برخورداری از امکانات و تأسیساتی چون؛ آب، برق، تلفن مخصوصاً گاز در وضعیت مناسبی به سر نمی برند به طوری که اکثراً به امکانات و تأسیسات ذکر شده یا دسترسی ندارند یا در سطح بسیار پایین می باشد. در حوزه اجتماعی- اقتصادی نیز مسائلی چون؛ کم سوادی، اشتغال غیررسمی، درآمد کم و ... گریبان گیر اهالی می باشد. از لحاظ زیست پذیری شهری نیز به منظور برخورداری شهروندان این محله از زیست پذیری شهری بر اساس یافته ها و نتایج آزمون، زیست پذیری شهری محله امیرآباد در سطح پایین قرار دارد.
مریم کیانی محسن شاطریان
روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و جامعه آماری مردم آران و بیدگل می باشد. جهت تجزیه وتحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه ساکنین محلی از روش های مختلف تحلیل آماری، مانند مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است و تحلیل های داده ها در سطح توصیفی، با استفاده از نرم افزار spss22 و در سطح استنباطی، برای برازش مدل و آزمون روابط از نرم افزار amos22 استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تصویر ذهنی ساکنان محلی و درک آن ها از اثرات زیست محیطی گردشگری رابطه وجود ندارد و همچنین بین درک اثرات اجتماعی و فرهنگی گردشگری و حمایت ساکنان محلی برای توسعه صنعت گردشگری رابطه وجود ندارد.