نام پژوهشگر: اکرم صفی شلمزاری
اکرم صفی شلمزاری علی محمدی آسیابادی
در دیوان شاعران بزرگ بعضی واژه های کلیدی وجود دارد که در گشودن قفل بسته مفاهیم و معانی مورد نظر شاعر و راه یافتن به دنیای ذهن او نقش اساسی دارند. از جمله این واژه ها در دیوان غزلیات شمس و مثنوی مولانا واژه- هاواصطلاحات کیمیاگری و نمادهای مربوط به آن است که شاعربه صورت رمز و استعاره از آنها استفاده می کند، شاید آثار مولانا از این لحاظ نه تنها در میان آثار ادبی ایران بلکه در ادبیات جهان کم نظیر باشد. از این رو در این پایان نامه کوشش شده که با نگاهی کنجکاوانه چیستی کیمیا و کاربرد نمادهای آن در شعر مولانا و مضامین و مفاهیمی که ذهن را به خود مشغول داشته است بررسی شود. با بررسی دقیق این اشعار به احاطه ی کامل مولانا و شمس بر علم کیمیا پی می بریم، اشاراتی که در جای جای این آثار به کیمیا ونمادهای مربوط به آن می شود ما را به این مهم رهنمون می کند که اگر مولانا کیمیا رااوج قله ی فلسفه وحکمت می داند به این جهت است که می خواهد انسان طالب را به والاترین مراتب ممکن علم، به یک اشراق حقیقی برساند و حتی نوعی جاودانگی اسرارآمیز به او عطا کند. از مهم ترین نمادهایی که مولانا اشارات زیادی به آن کرده است ، می توان به واژه کیمیا ، زر ، شمس ، خورشید ، می احمر ، زعفران ، اکسیر و... اشاره کرد که به تحلیل ادبیات آنها پرداخته شده تا روابط پیچیده ای که بین این ابیات و علم کیمیا وجود دارد مشخص گردد. کلید واژه ها : کیمیا، کیمیاگری ، شمس، زر ، نماد، معشوق حقیقی (مراد)، مس ، من روحانی، من نفسانی.