نام پژوهشگر: ریحانه عمادی
ریحانه عمادی غلامرضا پیروز
نقد فمینیستی به عنوان یکی از تاثیر گذارترین پدیده های موجود در نوشته های زنان و بخشی از نگاه رایج بر مفهوم جنسیت، در آثار معاصر نمود پیدا کرده است. این نگاه گاه چنان با ناخودآگاه فرهنگی بر نویسنده مستولی می شود، که به وسیله این تاثیر هویت نویسنده و جنسیت او از پس اثرش فاش می شود. استفاده از کلمات جنسیت زده، بیان عریان احساسات و تمایلات جسمی و یا توصیف حالات عجین شده با فعالیت های روزمره، همگی نشانگر سلطه ی این نحله جدید بر نوشتار نویسندگان معاصر است. ادبیات زنانه به لحاظ ویژگی زبانی، سبک بیان و نگارش و استفاده از کلمات با مردان متفاوت است. زنانه نویسی را از چند جنبه می توان مورد بررسی قرار داد. جنبه فمینیستی که شامل به تصویر کشیدن تفاوت های جسمی زنانه و احساسات متفاوت در برخورد با موضوعی مشترک با مردان است. آنچه به عنوان زبان زنانه نامیده می شود، حاصل تلاش فمینیست های فرانسوی پسامدرن است. بانوانی چون ژولیا کریستوا، الن سیزو، لوسه ایریگاری و. .. که با توجه به نظریات روانشناسی روز زمان خود - نظریات فروید و لاکان - به زبان ساخته شده توسط مردان اشاره کرده و خواستار تغییرات در زبان شدند و این که زنان در نوشتارشان زنانگی خویش را بی هراس به تصویر بکشند. ایشان به تفاوت های زنان و مردان معتقد بودند، اما این تفاوت را حاصل تأثیر جامعه و زبان و ناخودآگاه که بر کودک تحمیل می شود می دانستند. (زبان زنانه) اما جنبه زبان شناسی اجتماعی ،تأثیر جنسیت را در زبان نویسنده بازگو می کند و چگونگی استفاده کلمات و تفکرات و جهان ذهنی نویسنده را با توجه به مولفه های زبان زنانه مورد ارزیابی قرار می دهد. (زنانه نویسی) جامعه شناسی زبان مقوله ی دیگری است که به آن در این مجال پرداخته می شود. جامعه شناسی زبان تأثیر عوامل بیرونی و محیط و جنسیت را بر نوشته های زنان بازگو می کند. (ادبیات زنانه یا نگارش زنانه) در این پژوهش تاثیر این زبان در شعر سیمین بهبهانی با توجه به سیر تحول اندیشه و چگونگی کاربرد این مفاهیم در اشعارش مورد بررسی قرار می گیرد.