نام پژوهشگر: سیدبابک قیاسیان
سیدبابک قیاسیان احمد بخشایش اردستانی
امروزه افکار عمومی یکی از ارکان تصمیمگیریهای سیاسی کشورها به شمار میرود. به همین دلیل کشورها دیگر نمیتوانند مانند گذشته بر ارتباطات بین دولتی خود در قالب دیپلماسی سنتی تأکید نموده و لذا برای تأثیرگذاری بیشتر نیازمند برقراری ارتباط هدفمند با مخاطبان عام و بویژه نخبگان جامعه مورد نظر میباشند. کشور ایران نیز با توجه به سابقه تمدنی، فرهنگی، پیشینه تاریخی و جذابیتهای طبیعی و گردشگری خود دارای ظرفیتهای بالقوه وسیعی در حوزه دیپلماسی عمومی است. لذا بهعلت وسعت و گستردگی این مولفهها، محقق تلاش کرده است تا نحوه بهرهگیری از ظرفیتها و جذابیتهای دیپلماسی عمومی توسط روسای جمهور دورههای هشتم و نهم ریاست جمهوری ایران را بررسی نموده و از پرداختن به دیگر عناصر و ارکان دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی بپرهیزد. این رساله با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی ـ تاریخی در محدوده زمانی سالهای 1380 تا 1388 یعنی دورههای هشتم و نهم ریاست جمهوری در ایران موضوع مذکور را مورد مطالعه قرار داده است. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که در دولت هشتم سیدمحمد خاتمی با طرح ایده گفتگوی تمدنها و پیگیری دیپلماسی تنشزدایی تاحدی از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ج. ا. ا بهره برد و توانست افکار عمومی دنیا را نسبت به ایران جلب نماید، اما آنها را در حد یک طرح و نظریه باقی گذاشت. چراکه تأکید خاتمی بیشتر بر دیپلماسی رسمی و دستگاه وزارت امور خارجه بود. در دولت نهم نیز محمود احمدینژاد در جهت بهرهگیری از ظرفیتها و مولفههای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی اقداماتی از قبیل دیپلماسی نامه، دیپلماسی کلمبیا (حضور در جمع دانشگاهیان خارجی)، مصاحبههای پیدرپی با رسانههای خارجی، برقراری ارتباط و جذب ایرانیان خارج از کشور، سخنرانی و نشستهای ویژه با نخبگان خارجی و ایرانیان خارج از کشور و ... تلاش نمود. اما از آنجا که ظرفیتها، مولفهها و عناصر دیپلماسی عمومی ج. ا. ا بسیار گسترده بوده و نمیتوان در یک مدت زمان کوتاه چهار ساله و به طور کامل از آنها بهره برد، لذا میتوان گفت وی نیز همچون خاتمی نتوانست از کلیه ظرفیتهای دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ج. ا. ا بهرهبرداری کند.