نام پژوهشگر: فرشته مقامی مقیم

آمایش سرزمین با هدف حفظ کربن آلی خاک، در منطقه روئین استان خراسان شمالی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  فرشته مقامی مقیم   غلامحسین حق نیا

یکی از راه های جلوگیری از تخریب اراضی و استفاده پایدار از آن ها، انتخاب کاربری متناسب با ظرفیت تولید اراضی است. این مطالعه با اهدف 1) بررسی تاثیر تغییرات درازمدت کاربری اراضی بر مقدار کربن آلی خاک به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های کیفیت خاک در جهت های مختلف شیب، و امکان استفاده از آن به عنوان معیاری برای تصمیم گیری درباره استفاده از اراضی، 2) تعیین و درجه بندی ویژگی های موثر برکشت دیم (گندم، جو، نخود و عدس) و یونجه دیم و 3) تعیین الگوی بهینه کشت دیم در راستای کاهش تخریب اراضی با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی در منطقه روئین، استان خراسان شمالی انجام شد. بدین منظور از شیب های شمالی، جنوبی، شرقی و غربی 84 نمونه خاک از بخش شیب پشتی و 21 نمونه از بخش بدون جهت (در مجموع 105 نمونه خاک)، از هر کدام ازکاربری های یونجه دیم، دیم و مرتع در 7 نقطه، از عمق 15-0 سانتی متری خاک در تیرماه برداشت شد. بعد از بازدید صحرایی، کیفیت های اراضی شامل اقلیم، شرایط رشد ریشه، رطوبت قابل دسترس، سهولت کار در مزرعه و خطر تخریب اراضی، عوامل موثر بر تناسب اراضی، انتخاب و درجه بندی شدند. میانگین کربن آلی خاک در جهت های مختلف شیب به غیر از شیب جنوبی در مراتع 64/1 درصد بود که پس از تغییر کاربری اراضی، در کاربری دیم و یونجه دیم به ترتیب به 12/1 و 32/1 درصد رسیده است در حالی که، میانگین مقدار کربن آلی خاک در شیب های جنوبی مرتع، دیم و یونجه دیم به ترتیب 31/1، 60/0 و 80/0 می باشند. با توجه به نتایج به دست آمده، کربن آلی خاک می تواند شاخص مناسبی از تخریب اراضی در منطقه باشد. بر این اساس، شیب های جنوبی منطقه مناسب کشت دیم نیستند و در جهت های دیگر شیب نیز با رعایت اصول حفاظتی، کشت دیم انجام شود. نتایج ارزیابی تناسب کیفی نیز، نشان داد که در منطقه مورد مطالعه، کیفیت های مربوط به اقلیم و خاک، محدودیتی برای کشت دیم ایجاد نمی کنند و فقط سهولت کار در مزرعه و تخریب اراضی به عنوان دو کیفیت وابسته به شیب و جهت شیب، عوامل محدود کننده اصلی شناخته شدند. بر این اساس در این منطقه شیب های بیشتر از 20 درصد و شیب های جنوبی برای دیم نامناسب تشخیص داده شدند و با حذف شیب های بیشتر از 20 درصد برای دیم و یونجه و شیب های جنوبی برای کشت دیم، سطح زیر کشت از 1186 هکتار به 942 هکتار خواهد رسید. همچنین نتایج الگوی بهینه کشت نشان داد که از 1186 هکتار کل اراضی دیم، 827 هکتار آن در همه جهت های شیب، به جز از جهت های جنوبی در تناوب نخود با سایر محصولات و 294 هکتار از جهت های جنوبی در تناوب یونجه و مرتع باشد. همچنین 65 هکتار از شیب های بیشتر از 20 درصد جهت های جنوبی به علت سهولت کار در مزرعه، حفظ کربن آلی خاک و کاهش تخریب اراضی نیز به مرتع تغییر کاربری دهند. نتایج مدل برنامه ریزی خطی نیز، بیان می دارد که، سود ناخالص ناشی از اجرای این الگوی بهینه کشت، موجب جلوگیری از تخریب اراضی و افزایش قابل توجه سود ناخالص به بیش از 8 برابر خواهد شد. در نهایت، در ارتباط با مدیریت اراضی دیم در جهت کاهش تخریب اراضی توصیه می شود که عملیات اجرایی انجام شود تا پس از آن، وضعیت به وجود آمده با اهداف از پیش تعیین شده مورد بررسی قرار گیرند تا در صورت نیاز، اهداف یا روش طرح تعدیل و بازسازی شود.