نام پژوهشگر: نرگس تقوی قوچان

رابطه سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود، و فقدان پدر با صمیمیت زناشویی زنان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  نرگس تقوی قوچان   محمدسعید عبدخدایی

این پژوهش با بهره گیری از مبانی تئوری سبک های دلبستگی، تمایزیافتگی خود، فقدان پدر و صمیمیت زناشویی به منظور بررسی رابطه موجود بین این متغیرها و نیز پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس متغیرهای ذکر شده، طراحی شده بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت از زنان متأهل شاهد مراجعه کننده به مناطق سه گانه بنیاد شهید انقلاب اسلامی مشهد و مرکز مشاوره شاهد بود. نمونه شامل 148 خانم در بازه سنی20 تا 35 سال و با حداقل تحصیلات دیپلم در دو گروه دارای پدر خوانده و گروه بدون پدر خوانده بود. ابزارهای پژوهشی را سبک های دلبستگی (aaq: هازان و شیور،1987)، تمایزیافتگی خود (dsi: اسکورون و دندی، 2004)، و صمیمیت زناشویی (pair: شافر و السون،1981) تشکیل دادند. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، واریانس سه راهه (فرضیه پژوهش)، همبستگی پیرسون (سوال اول و دوم)، و تحلیل رگرسیون چندگانه (سوال سوم پژوهش) بودند. یافته های پژوهش نشان داد که هر کدام از متغیرهای سبک دلبستگی و تمایزیافتگی خود ونیز وجود یا عدم وجود پدرخوانده در تعامل با سبک دلبستگی، تأثیر معناداری بر صمیمیت زناشویی داشتند. همچنین به شکل جزئی تر سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی، و سطح درون روانی تمایزیافتگی یعنی، موقعیت من و پاسخ دهی هیجانی، تأثیر معناداری بر صمیمیت زناشویی داشتند (فرضیه پژوهش). نتایج همچنان نشان دادند که بین سبک دلبستگی اجتنابی و صمیمیت زناشویی همبستگی منفی و معنادار و بین سبک دلبستگی ایمن و صمیمیت زناشویی، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد (سوال اول پژوهش). نتایج همچنین نشان دادند که بین موقعیت من و صمییمت زناشویی، همبستگی مثبت و معنادار و همچنین بین گریز عاطفی و نیز هم جوشی با دیگران با صمیمیت زناشویی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (سوال دوم پژوهش). در نهایت نتایج نشان دادند که مدل ارائه شده به طور معناداری قادر به پیش بینی صمیمیت زناشویی است و در این میان، موقعیت من، گریز عاطفی، و همجوشی با دیگران و همچنین سبک دلبستگی ایمن به خوبی قادر به پیش بینی صمیمیت زناشویی هستند.نتیجه گیری نهایی این است که ارتقاء سبک دلبستگی و نیز تمایزیافتگی خود، می تواند بهبود و افزایش میزان صمیمیت زوجین را پیش بینی کند و درمانگران و مشاوران در حیطه های فردی و بویژه زوج درمانی و خانواده درمانی می توانند با بکارگیری این راهبردها به نتایج خوبی دست یابند.