نام پژوهشگر: سمیه کیانی

مالکیت و تأثیر آن بر تحولات سیاسی و اجتماعی در دوره ی سلجوقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سمیه کیانی   محمدرضا فراهانی

چکیده در نیمه ی اول قرن پنجم هجری سلجوقیان در ایران قدرت حاکمه را به دست گرفتند. در دوره ی سلجوقی شیوه های گوناگون مالکیت در ایران رایج بود. این شیوه ها شامل زمین ها و املاک وقفی، مالکیت خصوصی، اراضی خالصه (که متعلق به سلطان بود) ، اراضی و املاک متعلق به خانواده ی شاهی و نیز اقطاع (شامل اقطاع دیوانی، اقطاع نظامی) می شد، اما اصلی ترین شکل مالکیت در این دوره واگذاری اقطاع بود. سران سلجوقی این سرزمین را در همان نخستین روزها بر اساس سنت قبیله ای خود میان سران قوم تقسیم نمودند. منشأ این تقسیم بندی، شیوه ی صحرا گردی و تفکرات قبیله ای سلجوقیان بود که بر اساس آن رهبران سلجوقی ناگزیر از واگذاری اقطاعات به سایر اعضای خانواده ی سلجوقی بودند. بعد ها آلب ارسلان، حکومت برخی نواحی دیگر را به سران سلجوقی تفویض کرد. ملکشاه، تتش بن آلب ارسلان را به شام فرستاد تا آن نواحی را تصرف و در اختیار بگیرد. همچنین با کشته شدن قتلمش، سلیمان بن قتلمش را به روم (آسیای صغیر) فرستاد. قاورد نخستین کسی بود که توانست حکومتی نسبتاً مستقل از سلجوقیان بزرگ تشکیل دهد. پس از آن بود که دولت سلاجقه ی روم و سلاجقه ی شام (سوریه) نیز هویتی نسبتاً مستقل از سلجوقیان بزرگ تشکیل دادند. این حکومت های نیمه مستقل روابطی با سلجوقیان بزرگ داشتند که بررسی چگونگی این روابط می تواند ما را قانع کند که اینان حکومت های مستقل از سلجوقیان بوده اند و قلمرو آنان را نباید جزء اقطاعات واگذار شده به حساب آورد. در دوره ی سلجوقی حکومت مرکزی به خاطر وارد کردن تشکیلات اداره ی اوقاف در تشکیلات حکومت مرکزی بر اداره ی اوقاف نظارت مخصوصی اعمال می کرد. از سویی باید به عدم توسعه ی اراضی خالصه در این دوران اشاره کرد به طوری که برخی از سلاطین سلسله ی سلجوقی املاک خالصه نداشتند. از جمله دلایل این امر، توسعه و رواج بیش از حد نظام اقطاع و قدرت گیری امرا بود. تحقیق حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی مالکیت در دوره ی سلجوقی پرداخته و با نقد تقسیم بندی لمبتن، تقسیم بندی جدیدی ارائه دهد.

مجموعه های باز تعمیم یافته در توپولوژی تعمیم یافته
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1392
  سمیه کیانی   محمد رضا فرهنگ دوست

مجموعه های باز تعمیم یافته در توپولوژی تعمیم یافته در این پایان نامه، ما ابتدا مجموعه های باز تعمیم یافته را معرفی می کنیم. سپس اصول شناخته شده ی این مجموعه ها را در فضای توپولوژیک توصیف کرده و به عنوان پیش نیاز، فرمول های صریحی برای ?- درون یابی و ?- بستارگیری از یک مجموعه را بدست می آوریم. بالاخره با توجه به ابزار معرفی شده، به موضوع اصلی پایان نامه، که مجموعه های باز تعمیم یافته در توپولوژی تعمیم یافته است، می پردازیم. به عنوان نتیجه اصلی این پایان نامه ثابت می کنیم مجموعه های باز تعمیم یافته در نقش توپولوژی آغازین، یک توپولوژی تعمیم یافته می باشد و با استفاده از این توپولوژی های تعمیم یافته، مجموعه های باز تعمیم یافته را بررسی و مطالعه می کنیم. در انتهای این پایان نامه توپولوژی تعمیم یافته از نوع ?(?) را بررسی می کنیم.

بررسی ساختاری و مفهومی قرآن کریم در اشعار فیض کاشانی
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سمیه کیانی   جهلنگیر امیری

آیات قرآن کریم در تکوین و تطور باور آن متفکران مسلمان اعم از متکلمان، فیلسوفان، عارفان، ادیبان و شاعران موثر بوده است. بسیاری از فرهیختگان گاهی به عنوان شاهد و قرینه و زمانی فراتر از آن در شکل دادن مبنای کلامی یا فلسفی خود از آیات قرآن کریم استفاده نمودند. اما وجه غالب شخصیت علمی فیض کاشانی جنبه های کلامی، فلسفی و بعضاً عرفانی اوست که طبع لطیف و شاعرانه ی وی نادیده انگاشته شده است. از این رو بررسی ساختاری و مفهومی قرآن در اشعار ملامحسن فیض کاشانی و شناخت دیدگاه های معنوی وی از اهمیت و ضرورت به سزایی برخوردار است. با توجه به تجزیه و تحلیل های بلاغی و کندوکاوهایی که در اشعار فیض صورت گرفت ثابت می شود که وی زیبایی های ساختاری اشعارش را از قرآن کریم وام گرفته است. ملامحسن ابیاتی با مفاهیم و مضامین ناب در باب توحید، معاد، آفرینش انسان، بندگی و ... سرود که گاه به طور صریح یا غیرمستقیم با بهره گیری از آیات و روایات به ذکر صفات ازلی خداوند، هدفمند بودن خلقت، قصص قرآن و ... پرداخته است که در حقیقت بازتابی از چگونگی تأثیرپذیری مفهومی وی از قرآن کریم در اشعارش می باشد. که جملگی حاکی از تسلط شاعر بر آیات قرآن، آموزه های اسلامی و احاطه ی علمی او نسبت به شعر و ادب فارسی و عربی است. اما چگونگی بهره گیری و ترکیب امور معنوی با آرایه های بلاغی متفاوت از قبیل اقتباس، سجع، استعاره مراعات نظیر و ... در موضوعات متعدد از قرآن کریم حاکی از تبحر فوق العاده ی شاعر است که بسان آیینه ای طبع شاعرانه و لطافت روح این حکیم بلند پایه را به طور محسوس به نمایش می گذارد. بعلاوه می توان دیدگاه های نظری، معنوی، عواطف و نقطه نظرات گرانقدر وی را بیشتر شناخت. در حقیقت ملامحسن توانسته علاوه بر انعکاس قرآن در شعر فارسی، بازتاب مفهوم قرآن را در اشعار خویش به صورت هنرمندانه به تصویر کشد. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده و مطالعات صورت گرفته به شیوه ی کتابخانه ای بوده است؛ در کنار آن از سایت های اینترنتی و نرم افزارهای تفسیری مختلف استفاده شده است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، فیض کاشانی ، مفهوم، ساختار