نام پژوهشگر: حسن ملکی
موسی بندک حسن ملکی
موضوع پژوهش حاضر برنامه ریزی نیروی انسانی با استفاده از الگوی برنامه ریزی خطی در شرکت پارس نور برای نیمه دوم سال 88 می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان شرکت پارس نور که در این شرکت مشغول به فعالیت هستند، می باشد. به دلیل دردسترس بودن کلیه پرسنل نمونه گیری صورت نگرفته است وتمام کارکنان سرشماری شده اند. این پژوهش باهدف دستیابی به سوالات زیر انجام گرفت : 1- عرضه خالص نیروی انسانی شرکت پارس نور برای 6ماهه دوم سال 88 چه تعداد می باشد؟ شرکت مذکور در نیمه اول سال هشتاد وهشت 327کارگر داشته است که این تعداد به نسبت های مختلفی در بخش های مختلف به کار مشغول بوده اند. با افزایش تقاضا برای تولید و به دست آوردن جواب مسئله از برنامه ریزی خطی با استفاده از نرم افزار لیندو ، شرکت برای نیمه دوم سال هشتاد وهشت یعنی دوره ای که در آن به برنامه ریزی نیروی انسانی پرداخته شده است، 511نفر نیرو لازم دارد که سهم هر بخش آن نیز مشخص شده است . 2- ترکیب بهینه نیروی انسانی شرکت پارس نور برای نیمه دوم سال 88 یا دوره مورد برنامه ریزی چگونه است ؟ ترکیب بهینه شرکت برای دوره مورد نظر به صورت زیر می باشد :با سیاست قرار دادی دائم 1نفر در بخش پرس ودر شیبفت b،با سیاست قرار دادی دائم 8نفر در بخش پلاستیک ودر شیبفت a،با سیاست قرار دادی دائم 2نفر در بخش پوشال ودر شیبفت a،با سیاست قرار دادی موقت 1نفر در بخش پرس ودر شیبفت b،با سیاست قرار دادی موقت 20نفر در بخش پوشال ودر شیبفت b،با سیاست رسمی 4نفر در بخش اتصالات ودر شیبفت b،با سیاست رسمی 1نفر در بخش لعاب ودر شیبفت b،با سیاست رسمی 8نفر در بخش پوشال ودر شیبفت a،با سیاست اضافه کاری 1نفر در بخش پرس ودر شیبفت a ،باسیاست اضافه کاری 11 نفر در بخش رنگ ودر شیبفت bبا سیاست اضافه کاری 12 نفر در بخش پوشال ودر شیبفت a؛با سیاست اضافه کاری 115 نفر در بخش مونتاژ ودر شیبفت b 3-تفاوت بین وضع موجود و وضع مطلوب شرکت به چه صورت است ؟ در دوره های قبلی شرکت مذکور نیروی های خود را برای برنامه تولید با سیاست پیمانی به کار می گرفت که هزینه های آن برای شرکت در ازای هر نفر به صورت جداگانه وبرای بخش های مختلف محاسبه شد،درحالیکه با وارد کردن مسئله به نرم افزار مشخص شد که بهترین ترکیب نیروی انسانی برای شرکت مذکور به صورت اضافه کاری می باشد وشرکت برای تولید محصولات وهمچنین برای بدست آوردن حداکثر سود وپرداخت حداقل هزینه بایدبیشتر نیروی های خود را به صورت اضافه کاری تامین نمایدکه همانطوریکه در میزان عرضه خالص نیروی انسانی مشخص شد، باید علاوه برنیروهای موجود 184نفر نیروی جدید استخدام نماید که این تعداد نیرو بیشتراز طریق کار اضافی کارکنان تامین می نمایدودر هزینه های پرداختی به کار کنان در ازای هر نفر ساعت نیروی انسانی چیزی معادل 700تومان در هر ساعت کاهش هزینه را برای شرکت در بر داشته است.
مسعود سلیمی اسماعیل سعدی پور
هدف از انجام این پژوهش،که به روش آزمایشی انجام شده است، مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تصویر سازی ذهنی، تفکر بلند، بازنمایی نوشتاری و بازنمایی حرکتی بر عملکرد دانش آموزان پسر پنجم ابتدایی در حل مسائل کلامی ریاضی بوده است. بدین منظواز طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دو مدرسه ابتدایی پسرانه از ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شد.این 2مدرسه هر کدام دارای 2 کلاس پنجم ابتدایی بوده اند( 108=n) .به صورت تصادفی 75نفر از دانش آموزان این 2مدرسه انتخاب و به صورت تصادفی نیز به 5 گروه 15 نفری شامل گروه تصویر سازی ذهنی،گروه تفکر بلند،گروه بازنمایی نوشتاری یا کتبی (رسم شکل،تصویر، جدول ،نوشتن کلمات ونمادها)،گروه بازنمایی حرکتی(استفاده از دست ها) وگروه کنترل تقسیم شدند.به تمامی دانش آموزان 5 گروه یک پیش آزمون شامل 12 مسئله کلامی ریاضی وآزمون ماتریس های پیشرونده ریون داده شد.تفاوت معنی داری بین میانگین نمره های کسب شده توسط دانش آموزان 5 گروه در پیش آزمون (0/998 =p ) و آزمون هوشی ریون (0/997 =p ) مشاهده نشد. به هر یک از گروههای آزمایشی به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای آموزش داده شد.گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد.پس از اتمام جلسات آموزشی، تمامی افراد 5گروه، به پس آزمون حل مسائل کلامی ریاضی که فرم مشابه و همتای پیش آزمون بوده است، پاسخ دادند.تحلیل واریانس یکطرفه بر روی تفاضل نمره های پیش آزمون- پس آزمون دانش آموزان گروههای آزمایشی و کنترل تفاوت های قابل ملاحظه و معناداری را بین گروهها نشان داده است(0/001>p) .آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه های زوجی استفاده شد. دانش آموزان گروه بازنمایی نوشتاری( کتبی) بطور معناداری در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل(0/005 >p)، تفکر بلند (0/016 >p) و بازنمایی حرکتی (0/009 >p)، در پس آزمون عملکرد بهتری نشان داده اند. دانش آموزان گروه تصویر سازی ذهنی نیز در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری در پس آزمون نشان داده اند (0/04 >p). اما تفاوت معناداری بین عملکرد دانش آموزان گروههای تفکر بلند (0/996 =p ) و بازنمایی حرکتی (0/001=p ) با دانش آموزان گروه کنترل مشاهده نشده است
عاطفه مرشدلو احمد آقازاده
موضوع بررسی تحلیلی و تطبیقی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره ابتدایی در کشور های ایران، امریکا و انگلستان است هدف از این پژوهش بررسی تحلیلی و تطبیقی موضوع، با توجه به عواملی که در شکل گیری آن دخیل بوده است با نظام های ارزشیابی در کشورهای یاد شده و ارائه راهکارهای کاربردی براساس یافته های تحقیق جهت ارتقای کارایی نظام ارزشیابی ایران می باشد.مطالعه تطبیقی نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره ابتدایی در کشور ایران، امریکا و انگلستان به منظور ارائه راهکارهای مناسب جهت ارزشیابی. اهداف جزئی : 1. بررسی هدف های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره ابتدایی در کشورهای ایران، امریکا و انگلستان 2. بررسی اصول حاکم بر نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دوره ابتدایی در کشور ایران، امریکا و انگلستان 3. بررسی روش های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در دوره ابتدایی در کشور های ایران، امریکا و انگلستان 4. وجوه تشابه بین نظام ارزشیابی تحصیلی در دوره ابتدایی در کشور ایران، امریکا و انگلستان 5. وجوه تفاوت بین نظام ارزشیابی تحصیلی در دوره ابتدایی در کشور ایران،امریکا و انگلستان این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن تطبیقی- توصیفی است. ابزار گردآوری اطلاعات، روش اسنادی یا کتابخانه ای و متون اینترنتی می باشد. روش تحقیق با بهره گیری از روش تاریخی اسحاق کندل که مشتمل بر سه مرحله: توصیف و تشریح، کاربرد تاریخی، و انتخاب اصلح می باشد. این پژوهش 5 فصل است. در فصل اول به طور مفصل از چگونگی طرح تحقیق سخن به میان آمده است. فصل دوم به بررسی سوابق و پیشینه پژوهش در داخل و خارج از کشور می پردازد و سپس به ترتیب و به طور جداگانه نظام آموزش ابتدایی ایران، امریکا و انگلستان را مورد بررسی قرار داده ایم. در فصل چهارم اطلاعات تحقیق را مورد بررسی قرار داده ایم و کوشش بر آن بوده است که به هر یک از ویژگی های متفاوت و متشابه نظام ارزشیابی در کشورهای مورد مطالعه بپردازیم و آن ها را به شیوه پژوهش تطبیقی تحلیل نماییم و در آخر پژوهش، پیشنهادات کاربردی منبعث از یافته های تحقیق می باشد که به منظور طرح چشم اندازها و راهکارهای نوین در جهت اصلاحات نظام ارزشیابی کشورمان ارائه گردیده است. علاوه بر این در این فصل به محدودیت هایی که پژوهش حاضر با آن مواجه بوده و پیشنهاداتی برای انجام پژوهش های آینده اشاره کرده ایم.نتایج این پژوهش نشان می دهد که کشور ایران در مسائل مورد بررسی با دو کشور دیگر از نقاط قوت و ضعف برخوردار است که به منظور کاهش نقاط ضعف، برنامه های کاربردی زیر ارایه گردیده است. یکی از برنامه های کاربردی این است که اهداف ارزشیابی متناسب با برنامه درسی باشد.قرار دادن نظا م مناسب برای ارزشیابی کنترل و نظارت در انجام آن.به کارگیری شیوه های متفاوت ارزشیابی و گذر از شکل سنتی آن تبیین ضرورت ارزشیابی و اشاعه راهبردهای آن برای تمامی معلمان. و یکی از عوامل احراز موفقیت در اصلاح نظام ارزشیابی ایجاد تغییر در کیفیت تدریس است.
زهرا صالحی حسن ملکی
پژوهش¬حاضر¬¬با هدف بررسی¬اثر بخشی¬ارزشیابی¬توصیفی بر پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان دختر¬پایه¬پنجم¬ابتدایی¬منطقه¬9 شهر تهران انجام گرفت. طرح ارزشیابی¬توصیفی با استفاده از¬ارزشیابی تکوینی¬، ارزشیابی¬عملکردی¬و¬دادن بازخورد¬توصیفی¬از¬سال تحصیلی 83-1382 تاکنون به صورت آزمایشی در مدارس ابتدایی¬اجرا¬شده¬است¬. در حال حاضر کلیه¬ی مدارس ابتدایی شهر تهران در پایه های¬اول از این روش استفاده می¬کنند¬ جامعه آماری¬پژوهش¬حاضر¬محدود¬به منطقه 9 شهر تهران¬بود¬ در¬این¬پژوهش¬50¬نفر¬از¬دانش¬آموزان دختر¬پایه¬پنجم¬ابتدایی¬که25¬نفر¬مشمول¬طرح¬ارزشیابی¬توصیفی¬و¬25 نفر¬مشمول طرح ارزشیابی¬کمی¬بودند ¬به صور¬ت تصادفی¬ساده انتخاب¬شدند¬. ابزار¬های¬مورد¬استفاده در این تحقیق عبارتند از¬: 1- پرسشنامه عزت نفس آلیس پوپ ¬ 2-پرسشنامه محقق ساخته¬پیشرفت¬تحصیلی¬که شامل 1-آزمون پیشرفت¬تحصیلی¬علوم تجربی 2-آزمون پیشرفت تحصیلی¬ریاضی 3- آزمون¬پیشرفت¬تحصیلی¬فارسی¬است. روش¬تحلیل¬داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی¬وآزمون تحلیل واریانس چند متغیره به¬وسیله¬نرم¬افزار spss انجام¬گرفت¬. نتایج¬این¬پژوهش¬نشان¬داد که: 1)میزان پیشرفت تحصیلی دانش¬آموزان دختر¬طرح¬ارزشیابی¬توصیفی¬بیشتر¬از¬میزان ¬پیشرفت¬تحصیلی¬دانش¬آموزان ¬دختر ¬طرح¬ ارزشیابی ¬کمی است¬. 2)بین¬¬عزت¬نفس¬دانش¬آموزان¬دخترطرح¬ارزشیابی¬توصیفی¬با¬دانش¬آموزان¬دختر¬طرح¬ارزشیابی¬کمی¬تفاوت¬معناداری وجود ندارد¬.
حسن ملکی محمدرضا مولایی
هندسه
فاطمه بیان فر حسن ملکی
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی اثرگذاری برنامه درسی پنهان بر بازدههای عاطفی یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و ارائه مدل در خصوص کاهش آثار منفی این برنامه انجام گرفت. روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مدارس دوره ی راهنمایی دخترانه منطقه 1 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 88-1387 بود که شامل 41 آموزشگاه می شد. نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی 9 مدرسه و طول مدت مشاهده 8 ماه بود. روشهای گردآوری اطلاعات به قرار زیر بوده اند: 1- پرسشنامه محقق ساخته بازدههای عاطفی یادگیری 2- فرمهای مشاهده سنج محقق ساخته با مقیاس درجه بندی و روش واقعه نگاری 3- فرمهای مصاحبه محقق ساخته با روش سوالات باز استاندارد شده و روش گفتگوهای غیر رسمی.. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری t ، طرح اندازه گیری مکرر یک بین-یک درون و یک راهه، آزمون تعقیبی شفه، همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج رگرسیون چندگانه بین مولفههای برنامه درسی پنهان محیط اجتماعی و فیزیکی مدرسه با بازدههای عاطفی یادگیری همبستگی چندگانه برابر با 0/93 را نشان داد، سطح اطمینان 99% معنیدار بود. با توجه به ضریب تبیین مشخص شد که 85/68 درصد بازدههای عاطفی یادگیری دانش آموزان متأثر از برنامه درسی پنهان مدارس است. ضریب همبستگی چندگانه بین مولفههای برنامه درسی پنهان با پیشرفت تحصیلی برابر 0/50 بود که در سطح اطمینان 95% معنیدار نبود. با توجه به ضریب تبیین نشان داده شد که 24/77 درصد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان متأثر از برنامه درسی پنهان است. نتایج تجزیه و تحلیل کیفی یافتهها نشان داد که در اکثر مدارس و کلاس های درس مورد مشاهده دانش آموزان تحت تاثیر آثار منفی و قصدنشده برنامه درسی پنهان قرار داشتند. این آثار به طور مستقیم و غیرمستقیم بر بازده های عاطفی یادگیری آنها اثرات منفی و پایداری می گذاشت. بنا بر این به منظور کاهش آثار منفی این برنامه مدلی در 8 بخش 1- مبانی نظری 2- فلسفه 3-متغیرهای زیربنایی 4-ابعاد 5-اهداف 6-اصول 7-مراحل اجرائی و 8- نظام بازخورد و ارزشیابی، طراحی و پیشنهاد شد، سپس پیشنهادهای کاربردی پژوهش با توجه به نظریه های روان شناسی یادگیری مورد بحث قرار گرفت.
محمود خدمتی سعید بهشتی
اگر پژوهش و تحقیق به درستی جهت گیری نشود و در مسیر توسعه ی معنویت و رشد اخلاقی نباشد، نه تنها درخدمت آبادانی دین و دنیا نخواهد بود، که عاملی برای تخریب حیات آدمیان نیز خواهد بود. به عبارتی نتایج پژوهش به جای آن که آدمیان را به سعادت برساند از حق و حقیقت دورشان می سازد؛ چرا که جهت گیری آنان درنهایت به توسعه ی کفر و الحاد می انجامد، که از مهم ترین دلایل آن عدم توجه به اصول و معیارهای اخلاقی پژوهش می باشد. برای دستیابی به چارچوبی که بتواند چشم انداز درست و منطقی را برای تدوین وتبیین اصول اخلاقی درپژوهش فراهم نماید، تمسک به قرآن و روایات امری اجتناب ناپذیر است؛ چرا که منشور اخلاقی قرآن محدود به زمان و مقتضیات خاص نبوده، بلکه برای همه ی زمان ها قابل بهره برداری است و از این نظر، مسلمانان دارای پشتونه ای قوی هستند. در کشور مانیز به لحاظ بهره مندی از فرهنگ اسلامی و همچنین آموزه های فرهنگ سنتی و اسلامی، اخلاق و رعایت اصول اخلاقی همواره از جایگاه ارزنده ای در زندگی مردم برخوردار بوده است. نقش مهم و فوق العاده اخلاق در پژوهش بر کسی پوشیده نیست و با توجه به اینکه هدف پژوهش ها در اسلام تقویت فرهنگ اسلامی و فراهم نمودن سعادت حقیقی بشر است، پژوهش حاضر در پی بررسی این موضوع است که دیدگاه، قرآن و روایات درخصوص اصول اخلاقی پژوهش چیست؟ تحقیق، از نوع بنیادی- نظری است و روش آن کتابخانه ای بوده، که طی آن از قرآن کریم و دیگر منابع معتبر دینی استفاده شده است. ابزار جمع آوری فیش برداری بوده و روش تحلیل آن کیفی می باشد. نتایج پژوهش در خصوص سوال اول )آیا اسلام اصول اخلاقی خاصی برای پژوهش دارد؟( نشاان داد کاه دیان اسلام با انباوه ی از توصایه هاای عملای در زم یناه رعایات اصاول اخلاقای ،در باین دیگار ادیاان از جایگااه ممتاازی برخوردار است وپژوهشگر موظف است در امر پژوهش به عنوان الگو و اصول از آن ها بهره گیرد .همچناین نتاایج پژوهش در خصوص سوال دوم )اصاول اخلاقای پاژوهش در قارآن کادام اسات ؟( نشاان داد کاه قارآن باه اصاول اخلاقی مهمی در امر پژوهش توجه نماوده اسات کاه از آن جملاه مای تاوان باه اصاول آزادی،کرامات ماداری ، حقوق مداری ،خیرخواهی ، مسئولیت پذیری ، رازداری ، وفای به عهاد ، راسات گاویی ، امانات داری و حقیقات مداری اشاره نمود.بالاخره نتایج حاصله از سوال سوم )اصول اخلاقی پاژوهش در روایاات کادام اسات؟ (نشاان داد که در روایات اسلامی نیز در مورد اصول اخلاقی توجه و عنایت خاصی صورت گرفته که از آن جمله می توان باه اصول اخلاقی ای همچون آزادی،کرامات ماداری ، حقاوق ماداری ،خیرخاواهی ، مسائولیت پاذیری ، رازداری ، وفای به عهد ، راست گویی ، امانت داری و حقیقت مداری اشاره نمود
مهناز اخباری آزاد محمدرضا نیلی
هدف کلی این پژوهش، بررسی میزان هم سویی سرفصل دروس رشته برنامه ریزی درسی دوره کارشناسی ارشد با نیازهای آموزشی متصدیان برنامه ریزی درسی شاغل در وزارت آموزش و پرورش است و در واقع برنامه درسی مصوب رشته برنامه ریزی درسی مقطع کارشناسی ارشد از دیدگاه متصدیان برنامه ریزی درسی در وزارت آموزش و پرورش بررسی و راهکارهایی برای بهبود برنامه ارائه شد. تعدادی از متصدیان برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش از طریق سرشماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای شامل تعدادی سوال بسته پاسخ و بازپاسخ استفاده گردید. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 0/93 محاسبه شد. همچنین در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: 1- اکثر متصدیان برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش اهداف کلی برنامه درسی رشته برنامه ریزی درسی مقطع کارشناسی ارشد را در راستای نیازهای آموزشی خود می بینند. 2- تعداد زیادی از متصدیان برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش اهداف محتوای برنامه درسی رشته برنامه ریزی درسی مقطع کارشناسی ارشد را در راستای نیازهای آموزشی خود می بینند. 3- متصدیان برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش برنامه درسی مصوب رشته برنامه ریزی درسی مقطع کارشناسی ارشد را مناسب دیده و پیشنهاد داده اند برخی از دروس با تأکید بیشتر بر روش کارگاهی و عملی اجرا گردند. 4- در رابطه با حذف و یا اضافه شدن برخی دروس و موضوعات نیز پیشنهاداتی ارائه گردید.
زهرا افشارکهن علیرضا عصاره
چکیده این پژوهش با عنوان " مقایسه میزان تفاوت رشد خلاقیت کودکان تحت تعلیم معلمان آموزش دیده و ندیده در زمینه خلاقیت بین کودکان پایه اول ابتدایی استان خراسان در سال تحصیلی 89-88 "، انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل تمام کودکان پایه اول ابتدایی استان خراسان که در سال 89- 88 در این پایه اشتغال به تحصیل داشتند، بود که 180 نفر آنان به تفکیک جنسیت (90 نفر گروه آزمایش و 90 نفر گروه کنترل)، از 12 مدرسه در سه مرکز استان(شهرهای بجنورد، مشهد و بیرجند)، که به ترتیب مراکز استان های خراسان شمالی، رضوی و جنوبی را تشکیل می دادند، ( از هر شهر 60نفر از 4 مدرسه واز هر مدرسه یک کلاس و از هر کلاس 15 نفر) به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای تصادفی، انتخاب شدند. ابزار این پژوهش فرم ب آزمون خلاقیت تصویری تورنس بود که در دو مرحله ی پیش آزمون (در مهر ماه 88 )و پس آزمون (در آذر ماه 88) بر روی آنان اجرا گردید. گروه آزمایش شامل شاگردان آن دسته از معلمانی بودند که توسط سازمان سما، در یک دوره 24 ساعته طی سه روز آموزش خلاقیت دیده بودند و گروه گواه یا کنترل در برگیرنده شاگردان آن دسته از معلمانی بودند که آموزشی در راستای خلاقیت ندیده بودندو هدف از پژوهش مقایسه این دو گروه به لحاظ بررسی تأثیر آموزش خلاقیت به معلم بر روی روند و میزان رشد سطح خلاقیت کودکان تحت تعلیم معلم آموزش دیده در زمینه خلاقیت در مقایسه با کودکانی که معلمانشان در این زمینه آموزشی ندیده بودند، صورت پذیرفت. داده های این پژوهش، با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از روش t دو گروهی مستقل، بررسی و مقایسه میانگین ها، تفاوت معناداری را در سطح اطمینان %99، در کلیه فرضیه های پژوهش، نشان داد. یعنی با %99 در صد اطمینان و در سطح آلفای %1 می توان گفت: میزان رشد خلاقیت کودکان پایه اول ابتدایی استان خراسان در سال تحصیلی 89-88 ، که تحت تعلیم معلمان آموزش دیده در زمینه خلاقیت بوده اند، نسبت به کودکانی که معلمانشان در این زمینه آموزشی ندیده اند، بیشتر است که به لحاظ آماری این تفاوت معنادار می باشد.
بهزاد نوروزی حسن ملکی
چکیده پژوهش مورد نظر، به بررسی نقش برنامه درسی پنهان در منضبط ساختن دانش آموزان از دیدگاه مدیران و معلمان مقاطع ابتدایی ناحیه 3 شهرستان شیراز پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران و معلمـــان مقاطع ابتدایی ناحیه 3 شهرستــان شیراز شامل 133 مدیر و 698 معلم می باشد که از این تعداد، با استفاده از جدول مورگان 97 مدیر و 247 معلم به عنوان نمونه انتخاب شده است و جهت فراهم سازی امکان مقایسه نظرات مدیران و معلمان، تعداد 97 نفر معلم به صورت تصادفی، انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته است که برای بررسی تأثیر برنامه درسی پنهان، شامل روابط موجود در مدرسه، ساختار سازمانی، جو اجتماعی و ساختار فیزیکی مدرسه، توسط پاسخ گویان، تکمیل گردیده است. پایایی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ %78 و روایی محتوایی آن به تأیید 6 نفر از متخصصان رسید. در بخش تجزیه و تحلیل آماری از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و ...) و نیز آمار استنباطی (مجذور کای یا خی دو ) استفاده شده که نتایج اصلی تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه مدیران و معلمان، مولفه های روابط موجود در مدرسه، ساختار سازمانی، جو اجتماعی و ساختار فیزیکی مدرسه با سطح اطمینان 99 درصد، بر منضبط ساختن دانش آموزان، تأثیر دارد و در مقایسه نظرات مدیران و معلمان ، نتایج تحقیق نشان داد، بین نظر آنان در مورد تأثیر عوامل ساختار سازمانی و فیزیکی مدرسه تفاوت معناداری وجود دارد، حال آن که ، در مورد دو عامل کنش متقابل افراد و جو اجتماعی مدرسه ، تفاوت به دست آمده معنادار نمی باشد. 1
عفت احمدیان حسن ملکی
این تحقیق با تاکید بر اصول و معیارهای برنامه ریزی درسی به عنوان مهمترین عامل موثر در تعیین و سازماندهی محتوای کتب درسی صورت گرفته است و به بررسب کتاب اقتصاد سال دوم دوره متوسطه نظری ÷رداخته است.هدف کلی این تحقیق برسی و شناخت میزان به کار گیری اصول و معیارهای انتخاب و سازماندهی محتوا در کتاب مذکور است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع زمینه یابی است.÷س از تجزیه و تحلیل نتایج زیر به دست آمده است 1- برخی از پاسخ دهندگان معتقد بودند که در تهیه و تدوین محتوای کتاب به اصل علاقه اصل اعتبار اصل قابلیت یادگیری توجه شده است. 2- گروهی از ÷اسخ دهندگان معتقد بودند که در تهیه و تدوین محتوای کتاب درسی به اصل وحدت اصل توالی اصل استمرار توجه نشده است .
مرضیه قاسمی پور حسن ملکی
یکی از وجوه ارتقاء کیفیت برنامه ها، کشف وتولید ایده ها وشیوه های نو وبه کارگیری آنها در میدان اجراء و عمل است.دسترسی به نظرات وایده های جدید وشیوه های نو درعرصه های مورد نیاز، نیازمند اعمال کنجکاوی منظم و سازمان یافته است، که می توان بر آن نام پژوهش نهاد. جدا از ضرورت انجام پژوهش درجهت کیفی سازی فعالیت ها، شیوه و فرآیند پژوهش برای دستیابی به نتایج مناسب، در مقابل شیوه های سنتی، می تواند یک نوآوری محسوب گردد. به عبارت دیگر می توان نوآوری را حاصل تفکر منظم و سیستماتیک دانست وهم ماهیت پژوهش را یک راه و شیوه نو کشف پدیده ها واندیشه های نو درنظر گرفت. کاربرد تحقیقات به منظور تصمیم گیری درهر جامعه از یک سو، به گسترش بینش علمی و فرهنگ پژوهش واعتبار آن کمک می کند، و از سوی دیگر در ایجاد باور و قاطعیت مسئولان در به کارگیری عوامل اثر گذار در گسترش پژوهش واستفاده از نتایج برنامه ریزیها به توسعه جامعه کمک می نماید (طایفی، 1382 ص 12 و 13). دراین راستا، آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی در پروراندن فرد، و بالنده کردن جمع نقش حیاتی دارد. به عبارت دیگر، از مهمترین رسالت های تعلیم و تربیت شکوفایی استعدادها، پژوهش وتقویت روحیه ی ابتکار, نوآوری و خلاقیت, ارتقاء فرهنگ خلاق و به طور کلی تامین منابع انسانی پویا، خلاق و کارآمد است
سیده پریسا حسینی فرخنده مفیدی
چکیده پژوهش: هدف از این پژوهش ارزشیابی اهداف و محتوای برنامه ی درسی رشته ی آموزش ابتدایی از دیدگاه استادان و دانشجویان می باشد.جامعه ی آماری این تحقیق از دو زیر مجموعه تشکیل شده که عبارتند از : -1 جامعه ی آماری دانشجویان این تحقیق شامل 33 نفر می باشد که در دانشگاه علامه طباطبایی در ترم آخر با گرایش آموزش ابتدایی در دوره ی ارشد مشغول به تحصیل می باشند. -2 جامعه ی آماری استادان و اعضا هیئت علمی این تحقیق شامل 14 نفر از استادان این دانشگاه می باشند. در این تحقیق به دلیل محدود بودن جامعه آماری استادان و دانشجویان این رشته در دانشگاه علامه طباطبایی نمونه برابر جامعه و لذا از روش سرشماری استفاده شده است. همچنین از پرسشنامه محقق ساخته( 1388 ) برای نظر سنجی در مورد اهداف و محتوای برنامه ی درسی رشته ی آموزش ابتدایی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(فراوانی،میانگین و نمودار) و آمار استنباطی برای دیدگاه اساتید و دانشجویان استفاده شده است. t از آزمون نتایج این پژوهش نشان می دهد که برنامه ی درسی به طور کلی در عوامل مورد ارزیابی (هدف و محتوا)در سطح نسبتا مطلوب قرار دارد و با سطح مطلوب فاصله دارد.بین دیدگاه اساتید و دانشجویان در عوامل مورد ارزیابی تفاوت معناداری وجود ندارد و با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش بازنگری،اصلاح و تغییر در برنامه ی درسی رشته ی آموزش ابتدایی به منظور رسیدن به سطح مطلوب ضروری به نظر می رسد. کلید واژه: ارزشیابی، اهداف ،محتوا ،برنامه ی درسی ،آموزش ابتدایی.
اسماعیل نوشیروانی شیخ احمد مصطفی نیکنامی
جامع? آماری این پژوهش شامل دو گروه است که عبارتند از: الف) کلیه دانش آموزان زبان انگلیسی اول دبیرستان شهر اردبیل در سال تحصیلی 1388-1389 ب) کلیه معلمان زبان انگلیسی اول دبیرستان شهر اردبیل در سال تحصیلی 1388-1389 از این میان تعداد 196 دانش آموز و 42 معلم به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنام? محقق ساخت است که شامل 19 سوال بسته پاسخ و یک سوال باز پاسخ هستند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روایی صوری و محتوایی و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی مثل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد، همچنین از روشهای آمار استنباطی مانند تی تک گروهی و تی مستقل دو گروهی و برای انجام هر چه بهتر تحلیل از نرم افزار spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که: 1) دبیران زبان انگلیسی برنامه درسی زبان انگلیسی اول دبیرستان را نسبتاً مطلوب ارزیابی می کنند. 2) دانش آموزان اول دبیرستان برنامه درسی زبان انگلیسی اول دبیرستان را منفی ارزیابی می کنند. 3) بین ارزیابی معلمان از برنامه درسی زبان انگلیسی اول دبیرستان با ارزیابی دانش آموزان از این مقوله تفاوت معنی داری وجود دارد. به گونه ای که میانگین نمرات ارزشیابی برنامه درسی زبان انگلیسی معلمان به صورت معناداری بالاتر از میانگین نمرات ارزشیابی دانش آموزان می باشد .
فریبا ورزدار حسن ملکی
این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی انجام گرفته است. در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سوال هستیم که آیا آموزش راهبردهای فراشناختی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را افزایش می دهد؟ جامعه ی آماری این تحقیق متشکل از کلیه دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 89-88 شهر اسلامشهر است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. تعداد دانش آموزان هر یک از گروه های آزمایش و گواه 30نفر بود. این پژوهش نیمه تجربی است. از بین جامعه آماری دو کلاس به صورت گزینش تصادفی انتخاب شد. سپس در هر دو کلاس پیش آزمون اجرا شد. در یک کلاس به عنوان گروه آزمایشی، روش آموزش با راهبردهای فراشناختی و در دیگری ( گروه گواه) روش سنتی به مدت 10 جلسه اجرا شد. و سپس پس آزمون از هر کلاس به عمل آمد. برای تشخیص تفاوت بین گروه ها از شاخص های آمار توصیفی- میانگین و انحراف استاندارد استفاده می شود. و از نمودارهای ستونی نیز برای تلخیص نتایج بهره گرفته می شود. برای تجزبه تحلیل استنباطی از تحلیل واریانس استفاده می شود. نتایج حاکی از آن است که راهبردهای فراشناختی تأثیر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دارد. دانش آموزان گروه آزمایش که تحت آموزش قرار گرفته اند پس از طی دوره آموزش(10جلسه) از راهبردهای فراشناختی به صورت محسوسی بیشتر استفاده می کردند. هر یک از راهبردهای فراشناختی دانش و کنترل فرآیند- برنامه ریزی، کنترل و ارزشیابی و نظم دهی تأثیر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دارند.
ابوبکر مقام دوست حسن ملکی
چکیده هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان ارتباط عمودی محتوای کتاب های درسی جغرافیای دوره ی راهنمایی، براساس شاخص های برنامه ریزی درسی از دیدگاه معلمان و کارشناسان شهرستان سردشت در سال تحصیلی 1389-1388 می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دبیران جغرافیای دوره ی راهنمایی و کارشناسان جغرافیای آموزش و پرورش سردشت (52 نفر) می باشد. از روش نمونه گیری تمام شماری استفاده شده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد برای گردآوری اطلاعات از روش پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد : *بین محتوای کتاب های جغرافیای پایه ی اول با دوم ارتباط عمودی (توالی 2/46 و تداوم 7/32)در حد زیادی وجود دارد و ارتباط عمودی بین محتوای کتاب جغرافیای پایه ی دوم با کتاب جغرافیای پایه سوم(توالی5/36 در حد زیاد و تداوم5/38در حد کمی) وجود دارد. در کل ارتباط عمودی کتاب اول با دوم بیشتراز ارتباط عمودی کتاب پایه ی دوم با پایه ی سوم است. * در خصوص رعایت عوامل موثر در سازماندهی و تنظیم عمودی محتوای کتاب های جغرافیا اکثریت دبیران وکارشناسان معتقدند که عوامل ارتباط مفهومی و پیوستگی مطالب(6/59)، گستردگی و عمق مفاهیم(3/42)، پایه ای بودن مطالب برای یادگیری مستمر و ایجاد آمادگی برای یادگیری فصول بعدی(2/44) در سازماندهی عمودی محتوای کتاب های جغرافیا در حد زیادی رعایت شده است. * در خصوص به کارگیری انواع توالی در سازماندهی عمودی محتوای کتاب های جغرافیا اکثریت دبیران و کارشناسان معتقدند که توالی از ساده به مشکل در حد خیلی زیاد(3/42)، توالی های از کل به جزء (5/36)، ترتیب زمانی(8/28)، مارپیچی (50%)در حد زیاد، و توالی های جزء به کل(5/36) ، عینی به ذهنی (5/61)و مساله تا کشف (40%) در حد کم، در ارتباط عمودی محتوای کتاب های جغرافیا مورد استفاده قرار گرفته اند. *بین دیدگاه دبیران با کارشناسان در مورد ارتباط عمودی محتوای کتاب های جغرافیای دوره ی راهنمایی تفاوتی وجود ندارد. *دبیران و کارشناسان مرد با دبیران و کارشناسان زن دیدگاه متفاوتی در مورد ارتباط عمودی کتاب های جغرافیای دوره ی راهنمایی دارند. واژگان کلیدی: ارتباط عمودی، شاخص های برنامه ریزی درسی( توالی و تداوم).
زینب کارآزما فرخنده مفیدی
چکیده پژوهش حاضر به منظور تحلیل محتوای داستان های گروه سنی الف از نظر میزان توجه به مفاهیم اخلاقی، ناشران برگزیده از سال 1388-1378 انجام شده است . جامعه آماری کلیه کتاب های داستان گروه سنی الف، ناشران برگزیده از سال 1388-1378 در نظر گرفته شده است که برابر با 300 عنوان کتاب می باشد که از این تعداد 169 کتاب داستان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور با بهره گیری از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا ، کتاب های داستان گروه سنی الف در یک دوره ده ساله مورد بررسی ،تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . ابزار گردآوری داده ها جداولی بود که تنظیم شده بود و اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوا به آنها انتقال یافت. برای تجزیه تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی(فراوانی،درصد فراوانی،جدول و نمودار) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در داستان های کودکان گروه سنی الف، 29 مورد به احترام به بزرگترها،90 مورد سلام کردن،8 مورد شکرگزاری از نعمت های خداوند،1 مورد کمک به فقرا ،133 مورد محبت و دوست داشتن،18 مورد راستگویی وصداقت و 5 مورد به رعایت قوانین ومقررات اشاره شده است. بیشترین فراوانی مربوط به مفهوم اخلاقی محبت و دوست داشتن (83/46?) بوده است.کمترین فراوانی مربوط به مفهوم اخلاقی کمک به فقرا(35 /0?) بوده است.انتشارات قدیانی بیشترین میزان توجه را به مفاهیم اخلاقی داشته است. این انتشارات 91 مورد به مفاهیم اخلاقی اشاره کرده است.انتشارت محراب قلم کمترین میزان توجه یعنی 14 مورد را نسبت به مفاهیم اخلاقی داشته است. واژگان کلیدی: تحلیل محتوا،داستان،گروه سنی الف، مفاهیم اخلاقی
مژگان عیسی صفت حسن ملکی
این پژوهش که با عنوان « بررسی و تحلیل محتوای کتاب فارسی بخوانیم و بنویسیم سال سوم ابتدایی بر اساس اصول انتخاب و سازماندهی محتوا از دیدگاه صاحب نظران و دبیران شهر ارومیه در سال تحصیلی 89-88 »انجام گرفته است، هدف زیر را مورد نظر داشته است : «بررسی و شناخت میزان به کار گیری اصول انتخاب و سازماندهی محتوا در کتاب فارسی بخوانیم و بنویسیم سال سوم ابتدایی».روش این تحقیق ،زمینه یابی است ،جامعه آماری آن کلیه دبیران درس مربوطه در همان پایه سوم ابتدایی در شهر ارومیه و صاحب نظران در شهر ارومیه و تهران می باشند.حجم گروه نمونه ،113 نفر از دبیران که به صورت نمونه گیری تصادفی و 20نفر از صاحب نظران به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش،پرسشنامه محقق ساخته ای است که پایایی آن 86/0 به دست آمده است. بعد از جمع آوری اطلاعات ،با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی،درصد فراوانی و ...)اقدام به نتیجه گیری نموده و از آمار استنباطی (آزمون tیک نمونه ای و یومن ویتنی ) ،معنا داری و یا عدم معنا داری سوالات تحقیق استفاده شده است نتایجی که از این تحقیق به دست آمده به طورمختصر شامل موارد زیر است : از نظر اکثر پاسخ دهندگان ،به غیر از اصول استمرار ،اعتبار، توالی،وسعت ،تعادل و سودمندی و وحدت در انتخاب وسازماندهی محتوای کتاب« بخوانیم وبنویسیم سال سوم ابتدایی»،سایر اصول ده گانه انتخاب و سازماندهی محتوا،در محتوای کتاب مذکور رعایت شده است . در بین افراد موافق و یا مخالف رعایت اصول ده گانه انتخاب وسازماندهی محتوا ،تفاوت معناداری بین دیدگاه دبیران و صاحب نظران وجود ندارد . در جواب معلمان به سوال باز پاسخ پرسشنامه، اکثر آن ها معتقدند که حجم کتاب نسبت به زمان در نظر گرفته شده برای تدریس زیاد است و هم چنین محتوا نسبت به سن دانش آموزان دشوار است و بهتر است ساده تر و گویاتر بیان شود.
فریبا ایمانی قوشچی ایراندخت فیاض
پژوهش حاضر با هدف بررسی نماد های هویت ملی درکتاب های درسی تاریخ و علوم اجتماعی دوره آموزش متوسطه انجام شده است . برای این منظور با بهره گیری از روش کمی از نوع تحلیل محتوا ، محتوا ،تصاویر و پرسش ها ی تمام کتاب های درسی تاریخ و علوم اجتماعی دوره متوسطه ی سال تحصیلی 89-1388 بررسی گردید و همچنین از نمادهای هویت ملی در مجموع ودر هریک از کتاب ها اولویت بندی به دست آمد. با توجه به نقش مهمی که نهاد آموزش وپرورش در فرآیند هویت یابی دانش آموزان دارد، وانتظاری که ازکتاب های درسی در نظام آموزشی ایران به عنوان محور ورکن اساسی کار در مدارس وجود دارد، اما درعمل آن چنان که شایسته مساله مهمی چون هویت ملی است به آن پرداخته نشده است . نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ، درکتاب های درسی مورد نظر به اغلب نمادهای هویت ملی یا کم توجه شده است مانند پرچم ، اساطیر ملی ، قومیت و یا اصلا توجه نشده است مثل سرودملی وتنها به تعداد معدودی از نمادها به طور مناسب توجه شده است مثل مشاهیر ملی ، دین وتقویم رسمی ملی . همچنین تناسب پرداختن به نمادهای هویت ملی در محتوا ، تصاویر وپرسش های کتا ب ها رعایت نشده است وپرسش های کتاب ها ی درسی مورد بررسی کمترین میزان نمادهای ملی را در بردارند. این درحالی است که حضور طولانی دانش آموزان در مدارس وتکلیفی که در مطالعه کتاب های درسی وجود دارد، فرصت بسیار مناسبی است برای مدیران وبرنامه ریزان آموزشی که از آن به نحو احسن برای هویت بخشیدن به دانش آموزان استفاده نمایند. آن هم در جامعه ای که کتاب های غیر درسی معمولا در سبد خانواده ها جایی ندارند. ضمن این که جذاب بودن محتوای کتاب ها ، در ارائه مقوله هایی چون هویت ملی نیز می تواند در اثر بخشی بیشتر این فرایند وگرایش نوجوانان به مطالعه این کتاب ها موثر باشد.
زکیه شبرندی مرتضی امین فر
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی راههای جلب مشارکت والدین در اداره امور مدارس راهنمایی از نظر والدین و مدیران مدارس شهرستان پاوه است. در این تحقیق از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است و تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران و اولیا مدارس راهنمایی شهر پاوه در سال تحصیلی 89-88 می باشد. 20 نفر از مدیران مدارس راهنمایی از طریق کل شماری و 120 نفر از والدین به صورت روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری این تحقیق انتخاب شده ا ند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته که شامل 33 سوال بر اساس طیف لیکرت می باشد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون خی دو، گاما و کندال بی استفاده شده است.نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که از دیدگاه والدین و مدیران در سطح( 0.05 s=) سوالات تحقیق معنی دار بوده و این متغیرها بر مشارکت والدین در اداره امور مدرسه موثر می باشند. کلید واژه ها : مشارکت ، دوره راهنمایی تحصیلی، دیدگاه والدین ومدیران
مهتاب علوی حسن ملکی
پژوهش حاضربه منظورتحلیل محتوای کتب علوم درسی چهارم وپنجم دوره ابتدای درارتباط با مسائل زیست محیطی پرداخته است این پژوهش ازنوع توصیفی می باشدجامعه ونمونه آماری درتحلیل محتوابرابراست داین پژوهش جامعه ونمونه آماری من کتاب درسی علوم تجربی چهارم وپنجم دوره ابتدایی درسال تحصیلی 89-88می باشد روش تجزیه اطلاعات آمارتوصیفی که شامل جدول ونمودارمی باشد.کل مفاهیم موجوددراین کتاب ها درارتباط با مسائل زیست محیطی باتوجه به سه بعدمتن وتصویروپرسش 1233فراوانی می باشدکه 538فراوانی مربوط به علوم چهارم ابتدایی و695فراوانی مربوط به علوم پنجم دوره ابتدایی می باشد.
صادق زمانی حاجی بابا عباس عباس پور
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری ورضایت شغلی در میان معلمان مردوزن مدارس راهنمایی سما شهر تهران اجرا شد. روش تحقیق توصیفی- همبستگی بود.باتوجه به اینکه تعداد جامعه آماری مورد مطالعه در این پزوهش محدود بود.نمونه گیری انجام نشد وجامعه بانمونه که مرکب از145نفر(97مردو 48زن) بود برابر است.ابزار گرد آوری داده ها عبادت بودند از:پرسشنامه کیفیت زندگی کاری براساس مدل والتون که شامل 31گویه وپرسشنامه رضایت شغلی که با56گویه،براساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت رتبه بندی گردید.هر دو پرسشنامه براساس ضریب کر ونباخ محاسبه گردیدکه پایایی پرسشنامه برای کیفیت زندگی کاری برابر با86%شد و برای پرسشنامه رضایت شغلی برابر با 95%بدست آمد . دادهای تحقیق پس از جمع آوری براساس سوالات تحقیق و با استفاده از روش همبستگی پیرسون،آزمون تی برای گروههای مستقل و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.نتایج حاصل از تحلیل دادها نشان داد بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد.بنابران یافته های تحقیق حاکی از آن است که معلمانی که از کیفیت زندگی کاری راضی هستند از رضایت شغلی بالاتری برخوردار ند و برعکس افرادی که از کیفیت زندگی کاری ناراضی هستند از شغل خود نیز اظهار نارضایتی می کنند. واژگان کلیدی:کیفیت زندگی کاری، رضایت شغلی، معلمان
سید عباس رضوی حسن ملکی
تعلیم و تربیت علاوه بر آن که دارای تنوع کارکردی است و ابزار مهم و کارآمد برای توسعه علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شناخته شده است، از طرق مختلف نیز حاصل می آید. برنامه درسی دوره ابتدایی فرصتی است جهت رشد شخصیت کودک از ابعاد مختلف که بعد اجتماعی و سیاسی یکی از ابعاد مهم آن است. امروزه تربیت سیاسی و اجتماعی و شهروندی در همه کشورها از اولویتهای تعلیم و تربیت به شمار می رود. در این راستا کشورها به نوعی سرمایه گذاری می کنند. به عبارتی دیگر نظام آموزشی به منظور پاسخگویی به انتظارات و نیازهای جمعی شهروندان و همچنین تربیت شهروندانی که دارای خصوصیات مورد نظر جامعه باشند، بخش عظیمی از منابع خود را صرف تربیت شهروندی و سیاسی افراد می نماید. تربیت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران که بر پایه تفکر مردم سالاری دینی شکل گرفته است، از اولویت ویژه ای برخوردار است. با این حال، شواهدی در دست است که نشان می دهد برنامه درسی موجود نتوانسته است آن گونه که شایسته است به تربیت سیاسی کودکان بپردازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های تربیت سیاسی، وضعیت و جایگاه تربیت سیاسی در برنامه درسی فعلی و طراحی الگوی برنامه ریزی درسی مطلوب جهت تربیت سیاسی در مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی است و البته با توجه به این که علاوه بر توصیف پدیده ها، موضوعات و شرایط به تحلیل نیز پرداخته می شود، لذا می توان گفت این پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ تحلیلی است. از منظر گردآوری و تحلیل داد ه ها، رویکرد یا پارادایم زیربنایی پژوهش، کیفی است. گرچه در پاره ای موارد از شاخصهای کمی نیز استفاده شده است؛ لیکن، رویکرد غالب کیفی بوده است. به منظور شناسایی وضعیت موجود تربیت سیاسی در برنامه درسی دوره ابتدایی، داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و سندکاوی راهنمای برنامه درسی تعلیمات اجتماعی، فارسی، و تعلیم و تربیت اسلامی به دست آمد. بدین منظور با توجه به این که سه درس مذکور تناسب بیشتری با تربیت سیاسی داشت، راهنمای برنامه درسی و کتابهای مربوط به آنها انتخاب شد(جمعاً 12 کتاب). به منظور ارائه الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت سیاسی ویژه دوره ابتدایی از منابع متعددی از جمله پژوهشها و تالیفات، تجارب سایر کشورها، و همچنین نظر متخصصان استفاده شد. بدین منظور، با 20 نفر از صاحبنظران تعلیم و تربیت و سایر تخصصهای مرتبط با موضوع مصاحبه شد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از منابع مذکور، الگوی مطلوب برنامه ریزی درسی در خصوص تربیت سیاسی در دوره ابتدایی استخراج شد و جهت اعتبارسنجی آن نیز از نظر 15 تن از متخصصان مرتبط استفاده شد. الگو در چهار عنصر اصلی یعنی اهداف، محتوا، روشهای آموزشی، و شیوه ارزشیابی تنظیم شده است. از جمله ویژگیهای این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگیهای مخاطبان، علمی بودن، اختصاصی بودن، سادگی، بدیع بودن، واقع نگری، نگاه تربیتی، و رویکرد فعال در آموزش و یادگیری اشاره کرد. البته به کارگیری این الگو مستلزم توجه به مواردی است که از آن جمله می توان به داشتن یک نگرش سیستمی به تربیت سیاسی، تربیت معلمان، بهره گیری از فناوری آموزشی، و همچنین توجه به سایر کارگزاران تربیت سیاسی اشاره کرد.
امید امراله حسن ملکی
مشخص نمودن نظرات مدیران و دبیران مدارس متوسطه شهر تهران نسبت به فرایند نظام ارزشیابی کنونی از عملکرد آنان هدف اصلی این تحقیق را تشکیل می دهد . برای رسیدن به هدف فوق 4 سوال شامل سوالات زیر در نظر گرفته شده است : 1. دبیران و مدیران تا چه میزان نظام ارزشیابی کنونی از عملکرد را در رسیدن به اهداف خود موثر می دانند ؟ 2. دبیران و مدیران تا چه میزان نسبت به شرح وظایف در نظر گرفته شده برای ارزشیابی از عملکرد خود آگاهی دارند؟ 3. دبیران و مدیران تا چه حد با نحوه ی امتیاز دهی و معیارهای طرح ارزشیابی براساس عوامل عملکردی و مراحل فرآیندی موافق هستند؟ 4. دبیران و مدیران تا چه میزان از مراحل فرآیند کنونی نظام ارزشیابی از عملکرد خود رضایت دارند؟ همچنین در این تحقیق رابطه سوال های فوق با مشخصات فردی مدیران و دبیران ( سابقه خدمت ، مدرک تحصیلی و جنسیت ) مدیران و دبیران نیز مورد بررسی قرار گرفته است . برای پاسخ گویی به سوالات بالا پرسشنامه ای مشتمل بر دو قسمت به کار گرفته شده است، قسمت اول به نوع جنسیت ، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی پاسخ دهنده اشاره نموده است که در بررسی فرضیات تحقیق بسیار کارساز است .قسمت دوم شامل 21 سوال چهار گزینه ای است که با مقیاس لیکرت درجه بندی گردیده است . این مقیاس ها عبارتند از : ( بسیار زیاد – زیاد – کم – بسیار کم )لازم به ذکر است ، پرسشنامه مورد نظر به 160 نفر از مدیران و دبیران مرد وزن مقطع متوسطه شهر تهران که از روش خوشه ای چند مرحله ای و طبقه ای انتخاب شده بودند ، ارائه گردید . روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط استاد راهنما و استاد مشاور پایان نامه و با مشورت با اساتید گروه سنجش و اندازه گیری به تایید رسید ، و برای محاسبه پایایی پرسشنامه از ضریب آلفا کرانباخ استفاده شد ، که ضریب به دست آمده برابر 84/0 می باشد . نظر به اینکه تحقیق حاضر به بررسی رابطه وضعیت موجود بین پدیده ها با وضعیت مطلوب آن ها می پردازد ، لذا روش تحقیق پایان نامه حاضر از نوع تحقیق توصیفی و پیمایشی است . جامعه آماری تحقیق حاضر ، شامل 160 نفر از مدیران و دبیران مقطع متوسطه شهر تهران می باشند . که 80 نفراز این نمونه آماری را زنان و 80 نفر باقیمانده را مردان به خود اختصاص داده اند . در تجزیه تحلیل آماری از دو شاخه علم آمار ( آمار توصیفی و آمار استنباطی ) استفاده شده است . در شاخه آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی و محاسبه درصد فراوانی و ... استفاده شده است .در شاخه آمار استنباطی از آزمون خی – دو یک متغیری برای پاسخ گویی به پرسش های 4 – 1 در تحقیق و از آزمون فرض خی – دو دو متغیری برای پاسخ گویی به سوالات 7 – 5 استفاده شده است . نتایج این تحقیق عبارتند از : از نظرمدیران ودبیران فرآیند کنونی نظام ارزشیابی از عملکرد آنان نتوانسته است آنان را در رسیدن به اهدافشان یاری رساند ، مدیران ودبیران نسبت به شرح وظایف در نظر گرفته شده برای ارزشیابی از عملکرد شان به صورت کامل آگاهی دارند ، تعداد زیادی ازمدیران و دبیران با در نظر گرفتن معیارهای رفتار شغلی و معیارهای رفتار اخلاقی موافق هستند.و تعداد کمی از دبیران از معیارهای در نظر گرفته شده برای عوامل عملکردی راضی هستند ، تعداد کمی از دبیران و مدیران تا از فرآیند کنونی نظام ارزشیابی از عملکرد رضایت دارند، بین جنسیت مدیران و دبیران و میزان موافقت آنها با تاثیر نظام ارزشیابی کنونی در تحقق اهداف مورد نظر آنهارابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین جنسیت مدیران و دبیران و میزان موافقت آنها با نحوه ی امتیاز بندی معیارهای طرح ارزشیابی براساس عوامل عملکردی و فرآیندی رابطه معناداری وجود ندارد ، بین جنسیت مدیران و دبیران و میزان آگاهی آنان از شرح وظایف در نظر گرفته شده برای ارزشیابی عملکرد آنان رابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین جنسیت مدیران و دبیران و میزان رضایت آنها از مراحل فرآیند کنونی نظام ارزشیابی عملکرد آنان رابطه ی معناداری وجود ندارد. بین مدرک تحصیلی مدیران و دبیران و میزان موافقت آنها با تاثیر نظام ارزشیابی کنونی در تحقق اهداف مورد نظر آنها رابطه ی معناداری وجود ندارد، بین مدرک تحصیلی مدیران و دبیران و موافقت آنها با نحوه ی امتیاز بندی معیارهای طرح ارزشیابی براساس عوامل عملکردی و فرآیندی ، رابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین مدرک تحصیلی مدیران و دبیران و میزان آگاهی آنان از شرح وظایف در نظر گرفته شده برای ارزشیابی عملکردآنان رابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین مدرک تحصیلی مدیران و دبیران و میزان رضایت آنها از مراحل فرآیند کنونی نظام ارزشیابی عملکرد آنان رابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین مدت سابقه خدمت مدیران و دبیران و میزان موافقت آنها با ثیر نظام ارزشیابی کنونی در تحقق اهداف مورد نظر آنها رابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین مدت سابقه خدمت مدیران و دبیران و میزان آگاهی دبیران از شرح وظایف در نظر گرفته شده برای ارزشیابی عملکرد دبیران رابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین مدت سابقه خدمت مدیران و دبیران و میزان رضایت آنها از مراحل فرآیند کنونی نظام ارزشیابی عملکرد آنان رابطه ی معناداری وجود ندارد ، بین مدت سابقه خدمت مدیران و دبیران و موافقت آنها با نحوه ی امتیاز بندی و معیارهای طرح ارزشیابی براساس عوامل عملکردی و فرآیندی رابطه معناداری وجود دارد .
فریده فغانی حسن ملکی
خانواده نخستین محیط تربیتی است که انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و شاکله ی تربیتی انسان را سامان می دهد. هرچه ساختار خانواده از سلامت، اعتدال، محبت و عشق بیشتر و بنیان های محکم معنوی و توحیدی برخوردار باشد، شخصیت تربیتی افراد آن خانواده مطلوب تر خواهد شد. هدف اصلی دراین پژوهش بررسی رابطه ی عمل به باورهای دینی والدین با میزان سازگاری دانش آموزان شهرری است. روش تحقیق حاضر از نوع پس رویدادی (توصیفی، تبیینی) است و شامل 5 فرضیه است. 1) بین عمل به باورهای دین والدین با میزان سازگاری عاطفی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد. 2) بین عمل به باورهای دینی والدین با میزان سازگاری اجتماعی دانش آموران رابطه معنادار وجود دارد. 3) بین عمل به باورهای دینی والدین با میزان سازگاری آموزشی دانش آموران رابطه معنادار وجود دارد. 4) میزان عمل به باورهای دینی والدین بیشتر از پدران است. 5) میزان سازگاری دانش آموزان دختر بیشتر از پسران است که جهت بررسی 60 دانش آموز دختر و پسر و 120 نفر از والدین (پدر و مادر) آنها به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون عمل به باورهای دینی (معبد) و برای مقیاس سازگاری سینها و سینگ مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی که شامل (سنجش آماره های پراکندگی مرکزی و فراوانی استفاده شده است و برای آمار استنباطی (رگرسیون ساده و آزمون t استودنت) برای دو گروه مستقل استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده بین عمل به باورهای دینی والدین با میزان سازگاری دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد. در سازگاری عاطفی با میزان عمل به باورهای دینی پدران رابطه وجود دارد. در سازگاری اجتماعی با میزان عمل به باورهای دینی والدین رابطه وجود ندارد. در سازگاری آموزشی با میزان عمل به باورهای دینی مادران رابطه وجود دارد. بین سازگاری دختران
رعنا نیک اخلاق محمد رضا نیلی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دو الگوی برنامه درسی تلفیقی و غیر تلفیقی(سنتی) بر یادگیری ، یادداری و رضایت دانش آموزان سال سوم متوسطه رشته علوم انسانی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران با تاکید بر دروس روانشناسی و جامعه شناسی انجام گرفته است. این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل مدارس متوسطه دارای رشته علوم انسانی منطقه دو آموزش و پرورش شهر تهران است. گروه نمونه مورد پژوهش حاضر شامل یکی از مدارس متوسطه علوم انسانی منطقه دو آموزش و پرورش شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته، آزمون یادداری محقق ساخته موازی با آزمون پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه رضایت تحصیلی ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش هستند. نتایج به دست آمده بدین قرار است: 1. بین میزان یادگیری دانش آموزانی که با برنامه درسی تلفیقی آموزش دیدند با دانش آموزانی که با برنامه درسی سنتی آموزش دیدند، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. 2. میزان یادداری دانش آموزانی که با برنامه درسی تلفیقی آموزش دیدند بیشتر از دانش آموزانی بود که با برنامه درسی سنتی آموزش دیدند. 3. میزان رضایت و علاقه دانش آموزان به برنامه درسی تلفیقی بیشتر از برنامه درسی سنتی بود. کلید واژه ها : برنامه درسی تلفیقی، برنامه درسی سنتی، یادگیری، یادداری، رضایت.
زهرا ابراهیم زاده شیراز حسن ملکی
این پژوهش به منظور ارزشیابی محتوای کتب درسی سال اول دوره متوسطه بر اساس معیارهای آموزش زیست محیطی از نظر دبیران و دانش آموزان صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. روش آماری مورد استفاده، آمار توصیفی( فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، خطای استاندارد میانگین) و آمار استنباطی( t تک نمونه ای، t مستقل) می باشد. جامعه آماری این پژوهش در دو گروه می باشد: گروه اول که تعداد کل دانش آموزان دختر در سال اول دوره متوسطه در سال تحصیلی 90-89 تحصیل می کنند و تعداد آنها 1800 نفر می باشد. گروه دوم که تعداد کل دبیران مدارس دخترانه دوره متوسطه در سال تحصیلی 90-89 مشغول به کار هستند و تعداد آنها 900 نفر( 600 نفر زن، 300 نفر مرد) می باشد. نمونه آماری پژوهش حاضر، تعداد 350 نفر از دانش آموزان و 250 نفراز دبیران( 165 نفر مرد و 85 نفر زن) می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است.مقدار پایایی این پژوهش از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.84 به دست آمده است. نتایج حاصل از این پژوهش به شرح زیر می باشد: با توجه به نتایج به دست آمده از بین معیارهای آموزش زیست محیطی که توسط مصاحبه شوندگان بیان گردید، هوا و جمعیت دارای بیشترین فراوانی و رابطه انسان با محیط زیست و نقش انسان در حفاظت از محیط زیست دارای کمترین فراوانی را داشته است. میزان توجه به آموزش محیط زیست در مفاهیم و اصول دروس سال اول دوره متوسطه از دیدگاه دانش آموزان در سطح بالایی و از دیدگاه دبیران در سطح پایینی قرار دارد. میزان توجه به آموزش محیط زیست در فعالیت ها و مهارت های دروس سال اول دوره متوسطه از دیدگاه دانش آموزان در سطح متوسط و از دیدگاه دبیران در سطح پایینی قرار دارد. میزان توجه به آموزش محیط زیست در ارزش ها و نگرش های دروس سال اول دوره متوسطه از دیدگاه دانش آموزان در سطح بالایی واز دیدگاه دبیران در سطح پایینی قرار دارد. واژگان کلیدی: محیط زیست، آموزش محیط زیست، معیارهای آموزش محیط زیست، کتب درسی.
رقیه قلیزاده سلماسی بهرام محسن پور
نوشتار حاضر تلاشی است به بررسی مهمترین موضوع تعلیم و تربیت بشر در ابتدای زندگی، یعنی در مرحله آموزش ابتدایی در دبستان. تعلیم و تربیت دینی برای سوق دادن رفتار ادراکی انسان به رفتار اخلاقی است. از آنجایی که ما در یک جامعه اسلامی زندگی می کنیم و در کنار بحران های قرن معاصر قرار داریم، تلاش بر آن داریم تا موضوع تعلیم و تربیت دینی در مقطع ابتدایی را در چند کشور مسلمان مورد بررسی قرار دهیم؛ به این منظور کشورهای ایران، مالزی، اندونزی و ترکیه را برای این بررسی انتخاب کرده ایم. در این بررسی جایگاه آموزش دین در این کشورها و نحوه چگونگی موسساتی که آموزش مذهب را در مقطع ابتدایی عهده دار هستند در چهار پایه مقطع ابتدایی از نظر زمان اختصاص یافته و ماهیت و محتوای کتب در هر چهار پایه مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. در هر چهار کشور آموزش مذهب در نظام آموزش رسمی کشورها گنجانده شده است. آموزش مذهب در کشورهای ایران، ترکیه و مالزی به عهده سیستم آموزش رسمی و ویژه مسلمانان می باشد ولی این امر در کشور اندونزی بر عهده موسسات خاص مذهبی غیر رسمی است که دولت بر امورات آنها نظارت دارد. در هر چهار کشور، آموزش مذهب در ساعات رسمی برنامه آموزشی آنها وجود دارد؛ ایران بیشترین زمان و ترکیه کمترین زمان را به آموزش دینی اختصاص داده اند. آموزش مذهب در پایه های اول تا چهارم کشورهای مالزی و اندونزی گنجانده شده در حالیکه در ایران برای پایه اول چنین برنامه درسی در نظر گرفته نشده و در ترکیه آموزش مذهبی از پایه چهارم شروع میشود. در هر چهار کشور آزادی مذهب برای ادیان دیگر در قانون اساسی وجود دارد ولی در این بین، در کشور اندونزی محدودیتها برای سایر مذاهب کمتر و در کشور مالزی محدودیت بیشتری وجود دارد. با این دیدگاه در اندونزی کتبی به نام خاص pancasila وجود دارد که به بیان اعتقادات مشترک بین ادیان می پردازد؛ کتاب آموزش اندونزی برای ادیان مختلف حاوی بحث های مشترک بین ادیان حاوی اخلاقیات و آشنایی با ماهیت ادیان الهی موجود می باشد. در کتاب آموزش مذهب در کشور مالزی مباحث اسلامی و اخلاقیات در کنار هم آمده است. نحوه ارائه محتوای کتاب های آموزش دینی ترکیه مشابه کتابهای تعلیمات دینی سالهای گذشته ایران می باشد. در کتب ایران تعداد صفحات کمتری نسبت به کتب ترکیه در پایه چهارم وجود داشته و غالباً از شیوه داستان گویی برای بیان مطالب استفاده شده است.
عباس کونانی حسن ملکی
در دنیای پیشرفته و پیچیده امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند افراد خلاق و هوشمند است. در این رابطه نظام آموزشی و به خصوص معلمان ما وظیفه دارند با به کارگیری روش های تدریس فعال، شرایط لازم برای پرورش و ایجاد تفکر خلاق، که یکی از مولفه های توسعه هر نظام آموزشی است را فراهم آورند. پژوهش حاضر نیز به بررسی تأثیر یادگیری به شیوه مشارکتی بر روی خلاقیت(سیالی، انعطاف پذیری، اصالت، بسط) و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در درس علوم تجربی می پردازد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کوهدشت در سال تحصیلی 90-89 است که از آن میان 45 نفر به عنوان نمونه پژوهش لحاظ شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده و جهت جمع آوری داده های از آزمون خلاقیت تورنس(فرم تصویری b) و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی استفاده شد. میانگین ضریب پایایی برای آزمون تصویری تورنس از 88/. تا 96/. و برای آزمون پیشرفت تحصیلی 77/. تا 81/. گزارش شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از t مستقل برای مقایسه دو گروه کنترل و آزمایش استفاده گردید. نتایج و یافته های این پژوهش حاکی از تأیید فرضیه های کلی پژوهش در رابطه با خلاقیت و پیشرفت تحصیلی است. همچنین در مطالعه ی مولفه های خلاقیت(سیالی، انعطاف پذیری، اصالت، بسط) به صورت جداگانه که به عنوان فرضیه های ویژه در این پژوهش تلقی شده اند، نتایج حاکی از تأثیر معنادار متغیر آزمایشی، یعنی یادگیری مشارکتی بر افزایش خلاقیت است. واژه های کلیدی: یادگیری مشارکتی، خلاقیت، پیشرفت تحصیلی، شهرستان کوهدشت
سیران علی محمدی حسن ملکی
چکیده تحقیق حاضر با موضوع"بررسی عوامل کمک کننده و بازدارنده استفاده از وسایل و موادآموزشی در تدریس از دیدگاه معلّمان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج "صورت پذیرفت .جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیّه ی معلّمان پایه پنجم دردوره ابتدایی تحصیلی شهرستان سنندج ناحیه 2 در سال تحصیلی ??- ???? که آمار دقیق آن از طریق دفتر آمار سازمان آموزش و پرورش شهر سنندج 70 نفر اعلام شد. چون در این پژوهش حجم نمونه با جامعه مورد مطالعه، یکی می باشد، نیاز به روش خاصی در نمونه گیری نیست. داده های آماری از طریق اجرای پرسشنامه محقق ساخته که برای احراز اطمینان از روایی پرسشنامه اقدامات زیر صورت گرفت. محتوای سوال های این تحقیق با مراجعه به منابع موجود دانشگاهی و علمی معتبر، نتایج و یافته های سایر پژوهش ها و هم چنین مطالعه ی پرسشنامه های پژوهش های مشابه تهیه گردید.پس از تهیه مقدماتی،پرسشنامه در اختیار اساتید راهنما و مشاور به عنوان متخصص و داور قرار گرفته و نظر ایشان در پرسشنامه اعمال گردید .پس از آن پرسشنامه در اختیار بعضی از اساتید دانشکده علوم تربیتی قرار گرفت و نظرات آن ها با نظارت استاد راهنما در پرسشنامه نهایی استفاده گردید و بر ای تعیین پایایی از طریق روش آلفای کرونباخ، ضریب 83/. برای پرسشنامه محاسبه شد..برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش های آماری توصیفی(فراوانی،درصد،میانگین وزنی) و آمار استنباطی (t مستقل ) و برای افزایش دقت محاسبات از نرم افزار آماری spssاستفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادکه: شناخت آئین نامه ها و مقرّرات در زمینه استفاده از وسایل و مواد آموزشی، برای عوامل کمک کننده در سطح((تاثیر زیاد)) و برای عوامل بازدارنده در سطح ((تاثیر کم))، شناخت مدیر نسبت به امور آموزشی برای عوامل کمک کننده در سطح ((تاثیر زیاد))و برای عوامل بازدارنده در سطح ((تاثیر کم))، باورها و اعتقادات معلّم در زمینه استفاده از وسایل آموزشی جهت عوامل کمک کننده در سطح ((تاثیرزیاد)) و برای عوامل بازدارنده در سطح ((تاثیر کم))،انطباق دروس انتخاب شده با وسایل آموزشی جهت عوامل کمک کننده در سطح ((تاثیر زیاد))و برای عوامل بازدارنده در دو گروه مرد و زن ((تاثیر متوسط))و ((تاثیر کم))، تلفیق تدریس با وسایل آموزشی برای هر دو گروه مرد و زن در سطح ((تاثیر زیاد))ارزیابی می شود. کلید واژه ها: عوامل کمک کننده، عوامل بازدارنده، وسایل و مواد آموزشی، روش تدریس، معلّمان پایه پنجم ابتدایی.
راضیه نظام الاسلامی محمد رضا نیلی
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای چند رسانه های آموزشی بر اساس اهداف آموزشی و اصول انتخاب و سازماندهی محتوا طرح ریزی شده است. در این تحقیق از روش تحلیل محتوا برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه چند رسانه های آموزشی درس علوم پایه سوم راهنمایی در سال 90 -91 است و نمونه آماری به دلیل محدود و اندک بودن چند رسانه ای ها کلیه جامعه آماری می باشد که شامل نرم افزارهای تولید شده توسط شرکت های لوح ودانش ، فراست ، البرز و لوح وقلم می باشد. ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته دارای 48 سوال در مورد مولفه های اهداف آموزش و اصول سازماندهی محتوا می باشد. ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ 80/0 و میزان پایایی مصححان 95/0 به دست آمد که هر دو در حد مطلوب می باشد. در این کتاب به صورت تصادفی فصل های 3و 5 مورد تحلیل قرار گرفته است. واحد اندازه گیری در این پژوهش مضمون می باشد و عناصر چند رسانه ای شامل متن ، تصویر و صدا مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که محتوای چند رسانه های آموزشی کتاب علوم پایه سوم راهنمایی تا حد نسبتا مطلوبی بر اساس اهداف آموزشی و اصول انتخاب و سازماندهی محتوا تهیه شده است و با اهداف کتاب درسی انطباق دارد.بر اساس اصول تعادل ، سودمندی ، قابلیت یادگیری ،وحدت ، توالی ، استمرار ، وسعت و اعتبار انتخاب شده است و انتخاب آن بر اساس معیار های فنی نرم افزار آموزشی بوده است اما محتوای یاد شده تا حد مطلوبی براساس اصل علاقه و اصل اهمیت انتخاب شده است.
زلیخا وهابی حسن ملکی
هدف از این پژوهش، ارزیابی محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه براساس مهارت های تفکر انتقادی از دیدگاه کارشناسان برنامه ریزی درسی و دبیران علوم اجتماعی آموزش و پرورش منطقه اورامانات در سال تحصیلی 90-89 می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی-کاربردی بوده است. جامعه آماری کلیه دبیران علوم اجتماعی در دوره متوسطه که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تدریس بودند و همچنین کارشناسان برنامه ریزی درسی می باشد. روش نمونه گیری در معلمان از نوع سرشماری و در کارشناسان نمونه گیری در دسترس که حجم نمونه بعد از افت آزمودنی ها در معلمان 39 نفر و در کارشناسان 12 نفر بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سپس با استفاده از آمار توصیفی(جدول، میانگین،انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(tنمونه ای) نتایج تحلیل شده اند. نتایج حاکی از آن است که از دیدگاه کارشناسان برنامه ریزی درسی محتوای کتاب های علوم اجتماعی مهارت های تفکر انتقادی را در دانش آموزان دوره متوسطه رشد می دهد، در حالیکه از دیدگاه معلمان این کتاب ها مهارت های تفکر انتقادی را در دانش آموزان دوره متوسطه رشد نمی دهد. کلمات کلیدی: مهارت های تفکر انتقادی، علوم اجتماعی، محتوا
هادی بگ محمدی کنده حسن ملکی
این تحقیق به ارزشیابی محتوای کتاب درسی روان شناسی سال سوم متوسطه براساس معیارهای برنامه ریزی درسی از دیدگاه دبیران و دانش آموزان در شهر پارس آباد مغان پرداخته است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی است. همچنین روش تحقیق از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی_ پیمایشی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل دو گروه است که عبارتند از: الف) کلیه ی دبیران روان شناسی شهر پارس آباد مغان در سال تحصیلی1390-1389 ب) کلیه ی دانش آموزان علوم انسانی سال سوم متوسطه شهر پارس آباد مغان در سال تحصیلی 1390- 1389 در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی( فراوانی، میانگین و انحراف معیار) برای بررسی متغیرها، و از آمار استنباطی( تی تک دامنه) برای بررسی سوالات اصلی استفاده شده که این تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفت. اهم یافته های تحقیق بدین صورت است که دبیران محتوای کتاب را با متغیرهای تحقیق کاملا متناسب می دانند. دانش آموزان دختر تاحدی محتوای کتاب را با معیارهای برنامه ریزی درسی مناسب می دانند. اما دانش آموزان پسر اصلا از محتوای کتاب راضی نیستند و بر تغییرات کلی محتوای کتاب تاکید می کنند. کلمات کلیدی: ارزشیابی، محتوا، برنامه درسی.
مهدی تراب بیگی حسن ملکی
هدف از این پژوهش تحلیل محتوای کتب برگزیده ادبیات داستانی کودک و نوجوان از منظر کاربرد مهارت های زندگی بوده است .این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی است از نوع تحلیل محتوا، که جامعه آمار آن را کتاب های داستانی منتشر شده توشط کانون پرورش فکری کودک و نوجوان تشکیل میدهد و نمونه آماری ان دسته از این کتاب ها است که در دوازده دوره جشنواره کتاب کودک و نوجوان در بخش داستان تالیف برگزیده شده اند و در مجموع چهل و یک عنوان داستان به عنوان نمونه به حساب آمده اند .
آزاد بهروز حسن ملکی
چکیده هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان ارتباط عمودی محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دوره راهنمایی تحصیلی، براساس شاخص های برنامه ریزی درسی ازدیدگاه دبیران و کارشناسان شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی90-1389 می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دبیران و کارشناسان علوم تجربی شهرستان کرمانشاه می باشد که برابر 249 نفر می باشد. جهت انتخاب کارشناسان، با توجه به محدود بودن جامعه آماری آنها، حجم نمونه برابر با جامعه در نظرگرفته شده که از این تعداد، کارشناسان 18 نفر بودندکه از روش نمونه گیری کامل استفاده گردید و حجم نمونه دبیران 106 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و همچنین بررسی نظرات دبیران و کارشناسان از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spssاستفاده گردید در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که: 1--بین محتوای کتب علوم تجربی دوره راهنمایی ارتباط عمودی قابل توجهی وجود دارد و ارتباط عمودی بین محتوای کتاب علوم تجربی پایه دوم با کتاب علوم تجربی پایه سوم، بیشتر از ارتباط عمودی کتاب پایه اول با پایه دوم است. 2-در خصوص رعایت عوامل موثر در سازماندهی و تنظیم عمودی محتوای کتب علوم تجربی اکثریت دبیران و کارشناسان معتقدند که عوامل ارتباط مفهومی و پیوستگی مطالب، عامل ایجاد آمادگی برای یادگیری فصول بعدی، پایه ای بودن مطالب برای یادگیری مستمر در حد متوسط، و گستردگی و عمق مفاهیم در سازماندهی عمودی محتوای کتب علوم تجربی در حد متوسط به بالا رعایت شده است. 3-در خصوص به کارگیری انواع توالی در سازماندهی عمودی محتوای کتب علوم تجربی اکثریت دبیران و کارشناسان معتقدند که توالی های عینی به ذهنی، کل به جزء در حد زیاد، ازساده به مشکل، مارپیچی، در حد متوسط، و توالی های از مسأله تا کشف در حد متوسط به بالا، جز به کل در حد کم، و توالی ترتیب زمانی در حد خیلی کم مورد استفاده قرار گرفته اند.
سحر حیدری صغرا ابراهیمی قوام
رویکرد یادگیری مشارکتی با الگوهای گوناگون آن امروزه مورد توجه و استفاده نظام های آموزشی و دست اندرکاران قرار گرفته است. از جمله این الگو ها، الگوی جیگ ساو می-باشد که در تحقیق حاضر مورد توجه قرار گرفته و به اجرا در آمده است. هدف کلی تحقیق، مقایسه تأثیر روش های تدریس جیگ ساو، سخنرانی و رایج بر روی انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دروس علوم اجتماعی(تاریخ، جغرافیا و تعلیمات اجتماعی)دانش آموزان دختر پایه دوم راهنمایی در شهرستان پاوه بود است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی یا شبه آزمایشی و جامعه تحقیق، شامل کلیه دانش آموزان سال دوم راهنمایی(540 نفر) که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل بودند، می باشد. نمونه های تحقیق نیز شامل 3 کلاس درس، یعنی 2 کلاس گروه آزمایشی(26نفره) و یک کلاس گروه کنترل(25 نفره) می باشند. گروه آزمایش 1 به شیوه جیگ ساو، و گروه آزمایش 2 به شیوه سخنرانی آموزش دیدند و گروه کنترل به شیوه رایج آموزش دیدند. نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. ابزارهای تحقیق، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و آزمون های معلم ساخته بوده است. در ابتدای پژوهش، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پیش آزمون معلم ساخته ی عملکرد تحصیلی اجرا گردید و در حین اجرا(که در طی 12 جلسه 2 ساعته و در مجموع 2 ماه به طول انجامید) آزمون های تکوینی معلم ساخته جهت ارزیابی عملکرد تحصیلی اجرا گردید و در پایان پژوهش پرسشنامه انگیزه پیشرفت مجدداً اجرا گردید و معدل نمرات آزمون های تکوینی محاسبه گردید. بعد از اجرا، داده ها به وسیله ی نرم افزار spss شدند. نتایج نشان داد که روش جیگ ساو نسبت به روش سخنرانی و روش رایج تأثیر بیشتری بر روی انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد و روش رایج نسبت به روش سخنرانی تأثیر بیشتری بر روی انگیزه پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد.
فاطمه سادات حسسینی سریش حسن ملکی
چکیده این تحقیق به منظور شناسایی و تعیین نیازهای آموزشی کارشناسان آموزش سازمان آموزش و پرورش استان گلستان به قصد طراحی و تدوین برنامه آموزشی بهینه برای برطرف کردن مشکلات و نارسایی ها در بین جامعه آماری به تعداد 45 نمونه آماری انجام شده است. برای جمع آوری داده های مورد نیاز پاسخ به سوالات تحقیق، پس از تهیه شرح وظایف کارشناسان، پرسش نامه ای محقق ساخته با طیف لیکرت براساس دوره های آموزشی شغلی – اختصاصی طرح طبقه بندی مشاغل مبتنی بر نظام آموزش کارکنان دولت، در بین جامعه آماری توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) استفاده شده است جهت تعیین اعتبار از نظرات اصلاحی اساتید راهنما و مشاور و افراد صاحب نظر در آموزش و پرورش استفاده شده است برای اندازه گیری پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است که (alpa=0/84) به دست آمده است. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت به منظور رفع نیازهای آموزشی کارشناسان آموزش در زمینه دانش، مهارت های عمومی و تخصصی و نگرش دفتر آموزش کارکنان و بهسازی نیروی انسانی، سازمان آموزش و پرورش استان گلستان باید دوره های آموزشی در زمینه های نیازسنجی آموزشی، طراحی آموزشی، تکنولوژی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی و مدیریت منابع طراحی و ارائه نماید تا میزان آگاهی و مهارت کارشناسان در این زمینه به حد مطلوب برسد.
معصومه طاهری حسن ملکی
این تحقیق به منظور شناسایی عوامل ترغیب و موانع راه اندازی دوره های یادگیری الکترونیک در آموزش های آزاد شغلی از دیدگاه کارشناسان استان همدان به قصد شناسایی عوامل ترغیب وموانع یادگیری الکترونیک ورفع موانع وایجاد ترغیب بیشتر، همچنین ارائه پیشنهاداتی در جهت بهبود بخشیدن به یادگیری الکترونیک در سازمان فنی وحرفه ای طراحی وتدوین شده است ،که جامعه آماری 500 نفر وحجم نمونه برابر با 217 نفر می باشد.برای جمع آوری داده ها ی موردنیاز پاسخ به سوالات تحقیق ،پرسش نامه محقق ساخته با طیف لیکرت توزیع شد .برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش آمار استنباطی (خی دو) استفاده شده است .جهت تعیین اعتبار ازنظرات اصلاحی اساتید راهنما ومشاور وافراد صاحب نظر در سازمان استفاده شده است برای اندازه گیری پایایی پرسشنامه از روش های آلفای کرانباخ استفاده شده است که (80%alpa=)به دست آمده است.نتایج کلی تحقیق نشان می دهدکه در راه اندازی دوره های یادگیری الکترونیک در آموزش های آزاد شغلی در زمینه عوامل فرهنگی ،فرهنگ سازی در زمینه عوامل مدیریتی، توانایی مدیران ، در زمینه آیین نامه ها ومقررات ، میزان روشن بودن قوانین وخط مشی ها وراهبردها ، ودر زمینه امکانات وتجهیزات ،دسترسی به تجهیزات سخت افزاری ونرم افزاری در زمینه عوامل آموزشی نیاز سنجی وتوجه به محتوای یادگیری الکترونیک را که بیشترین تاثیر را داشته اند، می توان نام برد . کلمات کلیدی : یادگیری الکترونیک ،آموزش های آزادشغلی، فنی وحرفه ای
کبری کونانی حسن ملکی
پژوهش حاضر تحت عنوان" نیازسنجی آموزشی مدیران مدارس متوسطه شهرستان کوهدشت به منظور ارائه راهبردهایی برای طراحی و تدوین برنامه آموزشی مناسب برای آنان" در سال 90 انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- کاربردی است که در زمره تحقیقات زمینه یابی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس متوسطه شهرستان کوهدشت می باشد که به دلیل محدود بودن جامعه آماری نمونه آماری شامل کل جامعه که 42 نفر مدیر است می باشد. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته با مقیاس لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات و راهنمایی های اساتید راهنما و مشاور مورد بررسی قرار گرفت که بیانگر روایی محتوایی و صوری قابل قبول آن می باشد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 4/92% بدست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد بالای این پرسشنامه می باشد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها و جمع آوری داده ها، دوره های آموزشی پیشنهاد شده را شناسایی کرده و به منظور تعیین نیازهای آموزشی و شکاف بین وضع موجود و مطلوب از آزمون ناپارامتریک ویل کاکسون استفاده شد. و سپس نیازهای آموزشی با استفاده از میانگین و آزمون رتبه ای فریدمن اولویت بندی شدند. و برنامه آموزشی متناسب با نیازهای اولویت بندی شده ارائه گردید. که نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار آماری بین سطح موجود و مطلوب دانش، مهارت و نگرش مدیران می باشد. که در سطح دانش از 27 موضوع مورد بررسی در آشنایی با نرم افزارهای مورد استفاده در شغل، آشنایی با وسایل و رسانه های آموزشی، آشنایی با قوانین جاری آموزشگاه، آیین نامه ها، دستورالعمل بخشنامه ها ... نیاز به آموزش دارند. و در سطح مهارت از 8 موضوع مورد بررسی در مهارت در نحوه جستجو منابع اطلاعاتی مورد نیاز شغلی در محیط وب و اینترنت، مهارت در مدیریت و اداره موثر آموزشگاه و مهارت در برقراری روابط حسنه و دوستانه بین افراد در آموزشگاه نیاز به آموزش دارند و در سطح نگرش نیازی احساس نشده که با توجه به این نیازها برنامه آموزشی متناسب با این نیازها در فصل چهارم ارائه گردید.
سیما پدیداران مقدم زهرا سلمان
بررسی تأثیر برنامه های خانه های اسباب بازی بر خلاقیت کودکان 7-3 سال تهران چکیده : عنوان: پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامه های خانه های اسباب بازی بر خلاقیت کودکان 7-3 سال را در سال تحصیلی 1391-1390 مورد بررسی قرار می دهد. هدف اصلی تحقیق، بررسی رشد خلاقیت در چهارمولفه (اصالت، انعطاف پذیری،سیالی و بسط) بود. روش شناسی: شرکت کنندگان در تحقیق، 25 کودک (3 تا 7 ساله)که از برنامه های خانه های اسباب بازی بهره مند و بصورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند را شامل شد.ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، شامل آزمون تصویری تورنس فرم a بود. به منظور آزمون فرضیات پژوهش از روش پیش تجربی (طرح آزمون مقدماتی و نهایی با یک گروه آزمودنی) استفاده گردید. به این ترتیب که پس از انتخاب تصادفی آزمودنی ها، ارزیاب، پیش آزمون (آزمون مقدماتی) را با کودکان اجرا نمود و میزان آن را ثبت کرد و سپس متغیر مستقل، (حضور در برنامه های خانه های اسباب بازی به مدت 2 ماه ) برای کودکان اعمال گردید. آنگاه همان ارزیاب، پس آزمون (آزمون نهایی)را با کودکان انجام داد.به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد و در قسمت آمار توصیفی، داده های پژوهش به صورت جداول توزیع فراوانی، مطلق و نسبی و در قسمت آمار استنباطی از آزمون t-test (tاستودنت) استفاده گردید. یافته ها و نتیجه گیری: برنامه خانه های اسباب بازی اثر معناداری (در سطح اطمینان 99%) بر رشد خلاقیت کودکان 3 تا 7 سال و در تمامی 4 مولفه خلاقیت آنان دارد. واژگان کلیدی: خانه های اسباب بازی، خلاقیت،کودکان.
زینب مرادی افراپلی حسن ملکی
چکیده: درک اینکه معلمان چه باورهای معرفت شناختی داشته و چگونه به سطوح مختلف سواد زیست محیطی نایل می شوند، و فهم اینکه چه عواملی بر سواد زیست محیطی آن ها اثرگذار است، می تواند به ارائه راه حل هایی برای تغییر رفتارهای مخرب و تشویق رفتارهای مثبت محیطی منجر شود. در این تحقیق سعی شد تا درکی از سطح سواد زیست محیطی (شامل دانش، نگرش، و رفتار) معلمان شهر بابلسر، عوامل اثرگذار بر آن شامل ویژگی های زمینه ای (جنسیت، سطح تحصیلات، مقطع تدریس، سابقه کاری و . . . ) و همچنین نحوه تاثیرگذاری باورهای معرفت شناختی بر سواد زیست محیطی آن ها بدست آید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که معلمان شاغل در شهر بابلسر به لحاظ باورهای معرفت شناختی در سطح نسبتاً خوبی قرار دارند. همچنین نسبت به مباحث زیست محیطی حساس بوده و در رفتارهای خود به مسائل زیست محیطی توجه دارند. اما علیرغم این حساسیت و نگرش، دانش کمی درباره مسائل پیرامون آن دارند. تحلیل دیگر سوالات نشان داد که رابطه معنی داری بین مولفه های سواد زیست محیطی با یکدیگر وجود دارد. از طرف دیگر، معلمانی که دانش را نسبی، اکتسابی و پیچیده و فرایند فراگیری آن را تدریجی تلقی میکنند، از دانش زیست محیطی بالاتری برخوردار می باشند. در مقام مقایسه نیز مشخص شد دغدغه و نگرش زیست محیطی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد بوده ولی در مورد رفتار و نیز دانش زیست محیطی، در یک سطح قرار دارند. همچنین سطح دانش زیست محیطی معلمان با افزایش سطح تحصیلات آنها افزایش یافته است. البته تاثیر میزان سابقه کاری و مقطع تدریس معلمان بر مولفه های سواد زیست محیطی معنی دار نبود. در نهایت نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رفتار زیست محیطی به صورت مستقیم تحت تاثیر سه متغیر مقطع تدریس، نگرش و دغدغه زیســـت محیطی و از طریق نگــرش، تحت تاثیر غیر مســتقیم متغیرهای دانش، سـطح تحصیلات و جنسیت می باشد. دو بعد از ابعاد باورهایهای معرفت شناختی (توانایی و سرعت یادگیری) نیز به صورت مستقیم بر دانش تاثیر گذاشته و از طریق آن در نهایت بر رفتار زیست محیطی اثر گذار می باشد. پایین بودن سطح رفتار زیست محیطی معلمان با سابقه نسبت به معلمان تازه استخدام و کم سابقه، و همچنین پایین بودن باورهای معرفت شناختی معلمان مسن در مقایسه با معلمان جوان تر از نتایج قابل بحثی بود که بررسی بیشتر آن در تحقیقات آتی پیشنهاد می شود. کلید واژه ها: سواد زیست محیطی، باورهای معرفت شناختی، دانش زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، دغدغه زیست محیطی، رفتار زیست محیطی ایا
مژگان محمدی مهر حسن ملکی
پژوهش حاضر از نوع آمیخته (کیفی و کمی) اکتشافی بود. ابتدا با مرور نظام مند منابع علمی کتابخانه ای و الکترونیکی، همچنین تحلیل موضوعی محتوای مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از صاحب نظران و متخصصان که به روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند، شایستگی های مورد نیاز پزشک یادگیرنده ی مادام العمر شناسایی و تبیین گردید. این شایستگی های عبارتند از: آگاهی و نگرش به پویایی علم و دانش، مهارت یادگیری خودراهبر، مهارت فراشناخت، مهارت طبابت مبتنی بر شواهد، مهارت سواد اطلاعاتی، مهارت یادگیری تلفیقی و بین حرفه ای، مهارت ارتباطی حرفه ای و داشتن ذهن جوینده و پژوهشگر. سپس ویژگی های عناصر برنامه ی درسی دوره ی پزشکی عمومی با رویکرد یادگیری مادام العمر با استفاده از تحلیل داده های حاصل از مرور نظام مند منابع علمی و نظری و نیز تحلیل محتوای مصاحبه با صاحب نظران مذکور مشخص شد.یافته ها بیانگر وضعیت نسبتاً نامطلوب برنامه ی درسی فعلی دوره ی پزشکی عمومی مبتنی بر رویکرد یادگیری مادام العمر بودبا توجه به نتایج تجزیه و تحلیل داده های کمی، الگوی ارائه شده مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. بر اساس تحلیل محتوای داده های مصاحبه، الگو در برخی از موارد جزیی مورد بازنگری قرار گرفت و الگوی نهایی ارائه گردید.
سمیرا موسیوند حسن ملکی
چکیده پژوهش حاضر، به منظور تعیین نیازهای آموزشی دبیران در خصوص پرورش تفکر و خلاقیت دانش-آموزان دوره راهنمایی شهر بروجرد در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است، برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظراستادان راهنما و مشاور، و جهت تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای پرسشنامه مربوط به معلمان 0.92 و پرسشنامه مربوط به دانش آموزان 0.93 بدست آمد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان و دانش آموزان است، که این معلمان در نیمسال اول سال تحصیلی 91-90 ، در دوره راهنمایی به تعلیم و تربیت نوجوانان مشغول بودند.و نمونه آماری آن عبارت است از تعداد 100 نفر معلم و 100 نفر دانش آموز، که از جامعه آماری فوق الذکر به صورت خوشه ای دو مرحله-ای انتخاب شدند. گزاره های تحقیق ناظر بر سنجش نیازهای شناختی، مهارتی و نگرشی معلمان دوره راهنمایی و سنجش اولویت آنها بود. برای جمع آوری اطلاعات و پاسخگویی به سوالات از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و ... و از آمار استنباطی فریدمن (جهت اولویت بندی نیازها) و برای ارائه نتایج از جداول استفاده شده است. در نهایت نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که بالاترین نیاز معلمان در زمینه نیازهای شناختی بود و در زمینه نیازهای مهارتی در سطح متوسط و در زمینه نیازهای عاطفی هیچ موردی را به عنوان نیاز اعلام نکرده اند.
زهرا گلچین حسن ملکی
هدف از پژوهش حا ضر نیازسنجی مهارت های زندگی در دوره ابتدایی از دیدگاه مربیان پرورشی وکارشنا سان تعلیم و تربیت در شهر گرگان می با شد. این پژوهش توصیفی ازنوع زمینه یابی،و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است، برای تعیین روایی محتوایی پرسشنا مه ازنظراستادان راهنما ومشاور، وجهت تعیین پایایی پرسشنا مه ازضریب آلفای کرونباخ که برابربا 95% a= برآورد شده است. استفاده شد. جا معه آما ری این تحقیق شا مل تما می مربیان پرورشی و کارشنا سان تعلیم و تربیت بودند که در نیمسال اول سال تحصیلی 91-90 در مدارس شهر گرگان به تعلیم و تربیت کودکان مشغول هستند. حجم نمونه این پژوهش با توجه به محدود بودن تعداد جا معه آماری 50 نفر از مربیان پرورشی و 13 نفرکارشناس تعلیم وتربیت بود که به صورت سرشماری انتخاب شد. پژوهش در دو بخش اصلی، مطالعات کتابخانه ایبه منظور شنا سایی و تدوین مبانی نظری، و بررسی های میدانی و تحلیلی برای شنا سایی و تحلیل مهارت های زندگی و اولویتبندی آن ها صورت گرفته است، به منظور تجزیه و تجلیل داده ها از دو بخش آمار توصیفی شامل(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون های ویل کاکسون و فرید من) استفاده شده است.نتایج حاصل از داده های پرسشنا مه نشان داد که؛ از دیدگاه مربیان پرورشی وکارشنا سان تعلیم و تربیت مهارت های زندگی در سطح متوسط می باشد و نیا ز به آموزش در اکثر مهارت ها لازم می باشد. که در این میان مهارت حل مسأله و مهارت تصمیم گیری و مهارت خودآگاهی ضروری ترین مهارت های مورد نیاز می با شند.
عارف پور محمودی حسن ملکی
پایان نامه حاضر تلاشی برای مقایسه تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری و جان دیویی می باشد . روش این تحقیق روش مقایسه ای بردی می باشد و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز از طریق کتابخانه می باشد . علامه جعفری تربیت عقلانی را پرورش قوه ی تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات معقول می داند . این تربیت عقلانی دارای یک سری اهداف ، اصول و روش ها می باشد . علامه جعفری برای تربیت عقلانی یک هدف نهایی و چند هدف واسطه ای بیان می کند .هدف نهایی تربیت عقلانی از دیدگاه علامه جعفری عبادت و بندگی خدا می باشد واهداف واسطه ای تربیت عقلانی نیز شامل خودسازی ، غلبه عقل بر هوای نفس وتبدیل احساسات خام به احساسات تصعید شده می باشد . علامه همچنین برای تربیت عقلانی اصل تعقل برین ، اصل توازن عقل و احساس ، اصل استمرار و یادگیری و اصل طهارت قلب را مطرح می کند و از طرفی برای تربیت عقلانی روش های اندیشیدن مبتنی بر محتوای وحیانی ، روش ارائه تکلیف متناسب ، روش تربیتی تمرین و تکرار و روش تربیتی تحریک به حقیقت جویی را بیان می کند . جان دیویی تربیت عقلانی را انتقال کنجکاوی کم و بیش تصادفی و اظهار نظر متفرقه به گرایش های هوشیارانه و پژوهش محتاطانه و دقیق می داند و برای آن یک سری اهداف ، اصول و روش ها مطرح می کند . دیویی معتقد است هدف تربیت را باید از جریان تربیتی استخراج نمود و با تحمیل هدف هایی که از بیرون بر اشخاص اعمال می شود مخالف است و هدف و وسیله را یکی می داند . دیویی برای تعلیم و تربیت یک سری اصول مطرح می کند : اصل انضباط ، اصل تفکر ، اصل ادامه یا استمرار ، اصل تاثیر متقابل ، اصل کنترل اجتماعی ، اصل آزادی ، اصل مربوط به هدف و اصول مربوط به مواد درسی . دیویی همچنین برای تربیت عقلانی روش حل مساله را مطرح می کند . علامه جعفری در مورد مفهوم تربیت عقلانی ، اهداف تربیت عقلانی و اصول تربیت عقلانی با جان دیویی تفاوت نظر دارد اگر چه از لحاظ لفظی بین آنها تشابه نظر وجود دارد . علامه جعفری و جان دیویی در مورد این روش که دانش آموز خود باید به دنبال کشف حقیقت باشد تشابه نظر دارند . این وجوه افتراق زیاد و اشتراک کم در مورد مفهوم تربیت عقلانی و مولفه های آن ( اهداف ، اصول ، روش ) به نقش اساسی دین در افکار علامه جعفری و رها کردن نقش دین در افکار جان دیویی بر می گردد .
شهلا علیاری شوره دلی حسن ملکی
به منظور طراحی الگوی ارزشیابی کیفیت و اعتبارسنجی برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته رشته پرستاری، تحقیقی به روش کاربردی از حیث هدف و نیز به روش توصیفی- پیمایشی از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات در دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام شد. این تحقیق، مبتنی بر رویکرد چند روشی و ترکیبی( کمی و کیفی) صورت پذیرفت. جامعه آماری این تحقیق، کلیه اعضاء هیات علمی گروه های پرستاری دانشکده های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی مستقر درشهر تهران در سال تحصیلی 90-89 و همچنین کلیه صاحب نظران برنامه درسی و پرستاری بود. در بخش کمی، نمونه آماری این مطالعه شامل 93 نفر از اعضاء هیات علمی گروه های پرستاری دانشکده های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی مستقر درشهر تهران در نظر گرفته شدکه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب گردیدند و نیز در بخش کیفی، در نهایت 38 نفر از صاحب نظران و متخصصان برنامه درسی و پرستاری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار تحقیق، شامل فیش برداری، مصاحبه و پرسشنامه بود که بر روش های تحلیل توصیفی و استنباطی شامل: آزمون t و آزمون همبستگی مبتنی بود. یافته ها حاکی از آن بود که هر چند در دهه گذشته کوشش هایی برای ارتقاء کیفیت آموزش پرستاری مانند ارزشیابی درونی و رتبه بندی دانشکده های پرستاری در ایران انجام شده است اما در زمینه اعتبارسنجی برنامه درسی اقدامی صورت نگرفته است. همین طور بررسی تجارب بین المللی نشان داد که در کشورهای توسعه یافته، اعتبارسنجی برنامه آموزش کارشناسی پرستاری به صورت نهادینه، قانونمند و مداوم انجام می شود و جنبه های مشترکی را می توان میان آنها یافت ولی یک الگوی جهان شمول اعتبارسنجی که برای تمام کشورها قابل کاربرد باشد، وجود ندارد. به منظور تدوین الگوی مذکور ابتدا، طی سه مرحله و با نظرسنجی از اعضاء هیات علمی نمونه، 9 عامل، 39 ملاک و 143 شاخص برای ارزشیابی کیفیت و اعتبارسنجی برنامه درسی کارشناسی پیوسته رشته پرستاری تعیین شد. سپس با توجه به تجارب جهانی و ویژگی ها و شرایط موجود در کشور الگوی پیشنهادی تدوین گردید. به منظور تعیین مطلوبیت الگوی یاد شده و بومی سازی آن از 38 نفر از خبرگان برنامه درسی و پرستاری به شیوه دلفی در دو دور نظرخواهی به عمل آمد. در نهایت، الگوی ارزشیابی کیفیت و اعتبارسنجی برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته رشته پرستاری دانشگاه های علوم پزشکی کشور در 8 مولفه شامل: فلسفه، ویژگی ها، اهداف، اصول، فرآیند اجرا، ساختار، الزامات کاربردی و عملیاتی کردن الگو و عوامل، ملاک ها و شاخص های ارزشیابی کیفیت و اعتبارسنجی برنامه درسی کارشناسی پیوسته رشته پرستاری، طراحی گردید.
مریم بهرامی حسن ملکی
هدف پژوهش حاضربررسی چگونگی آموزش مقابله با جنگ نرم از طریق فعالیت های پرورشی در دوره راهنمایی تحصیلی است و روش تحقیق بکار رفته از نوع توصیفی پیمایشی می باشد .در این پژوهش 15 نفر صاحب نظر و 32 نفر مربی پرورشی دوره راهنمایی تحصیلی به عنوان نمونه آماری از شهر زنجان انتخاب شدند و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با روایی تایید شده و پایایی(89%)می باشد. با تحلیل نظرات صاحب نظران و مربیان پرورشی با استفاده از مدل آماری(خی دو)نشان داده شد که رابطه معناداری بین فعالیت های پرورشی و مقابله با جنگ نرم وجود دارد به عبارت دیگر می توان با تعیین روشهای آموزشی در مهارتهای زندگی، خودباوری فرهنگی، هویت ملی و هویت دینی و تقویت آنها در دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی با جنگ نرم مقابله نمود.
کبری کامران فر حسن ملکی
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی برنامه درسی دوره ابتدایی ایران، ژاپن و انگلستان با تأکید بر تحولات دهه اخیر است. جمع آوری اطلاعات براساس نظریات اثبات شده علمی و پیشینه مطالعاتی در داخل و خارج از کشور، اسناد و مدارک و شواهد موجود انجام پذیرفته است. داده ها براساس روش جرج بردی مورد تحلیل وتفسیر قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان دهنده وجوه تفاوت و تشابه در زمینه های اهداف آموزشی، محتوای آموزشی، روشهای تدریس و همچنین شیوه های ارزشیابی می باشد. با مطالعه اهداف آموزش و پرورش ایران به این نتیجه می رسیم که این اهداف بدون توجه به واقعیت ها و قلمروهای عینی تدوین شده است و در نحوه انتخاب، بیان و ماهیت اهداف آموزشی بعنوان رهنمودی جهت تعیین مأموریت نظام آموزشی توجه لازم مبذول نشده است و مطالب ارائه شده در کتب درسی با محیط زندگی آنان تطابق ندارد. در حالیکه در آموزش و پرورش انگلستان امکانات و شرایط لازم برای رشد فکری و جسمی کودکان فراهم بوده و یکی از ویژگیهای آموزش ابتدایی انگلستان آزادی عمل معلمان و مدیران در تنظیم برنامه های درسی دانش آموزان و اداره امور مدرسه است. در ژاپن نیز آموزش و پرورش بر طبیعت روانی کودکان استوار بوده و همواره تلاش می شود تا دانش آموزان از فراگیری دانش لذت برند و برنامه های درسی دانش آموزان با زندگی اجتماعی آنان ارتباط تنگاتنگی دارد.
سید حمید طبا طبا یی فرخنده مفیدی
چکیده هدف از اجرای این پژوهش بررسی میزان مطابقت برنامه های دینی اجرا شده در دوره پیش از دبستان از نظر اهداف و محتوا با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش می باشددر این راستا در این تحقیق سوال های زیر مطرح شده است :سوال کلی 1- آیا اهداف برنامه های دینی اجرا شده در دوره پیش از دبستان با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش مطابقت دارد؟سوال کلی 2- آیا محتوای موجود برنامه های دینی در دوره پیش از دبستان با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش مطابقت دارد؟ جامعه آماری این تحقیق شامل مهدهای کودک در منطقه 15 شهرداری تهران می باشد. نمونه آماری شامل 59 نفر از مربیان پیش دبستانی در منطقه 15 می باشد . تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری این پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی ، توسط نرم افزار آماری spss انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد افراد شرکت کننده در تحقیق به طور معنا داری معتقدند که اهداف و محتوای برنامه های دینی اجرا شده در دوره ی پیش از دبستان با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش مطابقت دارد.همچنین اهداف و محتوای برنامه های دینی اجرا شده در رابطه با آشنایی با نعمت های خداوند و تشکر از او ، تقویت انس و ارتباط با خداوند آشنایی و احترام گذاردن به آداب و رسوم و مناسبت های ملی و دینی و آشنایی با پیامبران و اهل بیت (ع) و انس با ایشان در دوره ی پیش از دبستان با مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش مطابقت دارد. کلید واژه ها : دوره پیش از دبستان / دین / برنامه دینی
بهاره مهدوی احمد آقازاده
این سه دانشمند، روسو، پستالوزی و دیویی با توجه و تاکید بر اموزش عملی و ایجاد محیط اموزشی برای فرد، اموزش اندیشیدن و کسب دانش را به جای حفظ کردن طوطی وار و بدون اندیشه تاکید و توصیه نموده اند و اموزش عملی، کابردی و تفکر انتقادی را سرلوحه اموزش قرار داده اند.
هدی فرجی حسن ملکی
هدف این پژوهش ارزیابی محتوای کتاب دین و زندگی سال سوم دبیرستان بر اساس معیارهای انتخاب و سازماندهی محتوا از دیدگاه صاحب نظران و دبیران شهر تهران در سال90-89 است. پژوهش حاضر، توصیفی از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری این پژوهش؛ کلیه دبیران دین و زندگی 3، مشغول به تدریس ، در مناطق 10 و 5 آموزش و پرورش شهر تهران، در سال تحصیلی90-89می باشند، که با توجه به محدود بودن تعداد اعضای این جامعه، نمونه برابر جامعه(به تعداد30 دبیر)در نظر گرفته شد. جامعه آماری دوم این پژوهش، صاحب نظرانی هستند که هم در زمینه برنامه درسی و هم معارف اسلامی صاحب تجربه هستند و 10نفر از این افراد بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها در سطح آمار توصیفی(با استفاده از جدول توزیع فراوانی ، درصد فراوانی،میانگین،و انحراف معیار) تجزیه و تحلیل شدند و جهت پی بردن به میزان تحقق سوالات تحقیق، به بررسی میانگین نظرات دبیران و صاحب نظران با میانگین کل، پرداخته شد. 66.7 درصد طیف دبیران (بالاترین درصد)دارای تحصیلات لیسانس و 50 درصد طیف صاحب نظران(بالاترین درصد)،دارای تحصیلات کارشناسی ارشد هستند. در این پژوهش از دو ابزار پرسشنامه محقق ساخته(حاوی27 سوال) با میزان روایی95 درصد و فیش برداری از منابع کتابخانه ایی، جهت جمع آوری اطلاعات و مبانی نظری کار استفاده شده است. از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از پرسشنامه، نتایج ذیل بدست آمد که؛ از نظر دبیران معیارهای فعالیت محوری، معیارتعالیم و معارف قرانی درباره زندگی و معنای آن، معیار توجه به مساله نبوت و تعالیم انبیاء ، توجه به سیره اهل بیت، نگارش مستدل و منطقی، تناسب محتوا با نیازهای یادگیرنده، سودمندی ، انسجام و یکپارچگی، و توالی ، نسبت به نظر صاحب نظران با میزان کم تری ؛ رعایت شده است. اما معیارهای وسعت و تفکر محوری نسبت به نظر صاحب نظران با میزان بیش تری رعایت شده است.
کتایون حمیدی زاده حسن ملکی
چکیده این پژوهش جایگاه برنام? درسی چندفرهنگی را در محتوای کتاب های درسی دور? راهنمایی تحلیل کرده و ارتباط خرده فرهنگ های گوناگون وسهم آن ها در محتوای کتاب های درسی را بررسی کرده است.بدین منظور ابتدا رویکرد برنام? درسی چندفرهنگی در کشور از اسناد بالا دستی استخراج شد که شامل این موارد می باشد: قانون اساسی کشور، سند چشم انداز بیست ساله، مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، سند بنیادین تحول آموزش و پروش، فلسفه تربیت رسمی و عمومی. سپس برمبنای اطلاعات بدست آمده مولفه های اصلی برنام?درسی چندفرهنگی استنتاج شد و براساس آنها محتوای کتاب های درسی ادبیات فارسی، تاریخ و تعلیمات اجتماعی دور?راهنمایی تحلیل شد و میزان توجه این کتابها به خرده فرهنگها و سهم هر یک از خرده فرهنگ های مورد بررسی در این کتب بدست آمد؛ که نتایج ضعف شدید در توجه به برنام? درسی چندفرهنگی را نشان داد. پس از آن؛ پرسشنامه ای تدوین شدکه نظر اساتید و صاحب نظران عرص? تعلیم و تربیت را پیرامون ضرورت توجه به برنام?درسی چندفرهنگی در کتاب های درسی را جویا میشد، نتایج پاسخ های داده شده حاکی از آن بود که میان اساتید در لزوم توجه به خرده فرهنگ ها در کتاب های درسی توافق نظر وجود دارد بدین صورت وضع مطلوب که به وسیل? پرسشنامه حاصل شده بود با وضع موجود حاصل از تحلیل محتوا مورد مقایسه قرار گرفت و فاصل? آنها بررسی شد. در نهایت برمبنای فاصل? وضع موجود با وضع مطلوب و برپای? اطلاعات اسناد رسمی کشور اصولی جهت توجه به برنام? درسی چندفرهنگی تدوین شد
سیده ام البنین نورانی جورجاده حسن ملکی
چکیده در این تحقیق به مقایسه آرائ تربیتی خواجه نصیر الدین طوسی ،علامه محمد حسین طباطبایی و کنفوسیوس پرداخته شد روش تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی و روش توصیفی تحلیلی است در جمع آوری داده ها از روش کتاب خانه ای استفاده شد . در این تحقیق به این نتیجه دست یافتیم که این سه دانشمند مذکور در چهار زمینه ( مبانی ،اصول ،هدف ،و روش )آراءبسیار نزدیکی دارند و همچنین علامه و خواجه نصیر تنوعی از اهداف را در نظر قرار می دهند اهدافی که دارای سبقه الهی است،کنفوسیوس به اهدافی می اندیشد که الهی نبوده و حتی به طور یقین می توان گفت کنفوسیوس به دلیل نا آشنایی با ماوراء الطبیعه از این جنبه الهی در اهداف تربیتی اش دور است. همچنین در دیگر ارکان تربیت علامه و خواجه به دلیل مسلمان بودن دارای آراء نزدیکی هستند این دو هم به سعادت دنیوی توجه دارند و هم به سعادت اخروی ،و این در حالی است که کنفوسیوس اعتقاد زیادی به زندگی اخروی ندارد و بیشتر به آزادی و مسئولیت فردی و اجتماعی در این جهان نظر دارد .
لیلا قفقازی حسن ملکی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر الگوی استقرایی تصویر- واژه بر یادگیری و یادداری لغات زبان انگلیسی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهرستان شوشتر در سال تحصیلی 91-90 می باشد. جامعه آماری این پژوهس شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهرستان شوشتر بود که از میان آنها دو کلاس پایه سوم راهنمایی از یک مدرسه انتخاب شد. هر کلاس 25 نفر بود که از بین آنها یک کلاس به طور تصادفی در گروه آزمایش و یک کلاس در گروه کنترل جایگزین شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی دو گروه مستقل با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. ابزار پژوهش، آزمون محقق ساخته ای شامل 40 لغت انگلیسی از درس 6 و 7 کتاب زبان انگلیسی پایه سوم راهنمایی بود که روایی آن توسط اساتید راهنما و مشاور و دبیران زبان که در این زمینه متخصص می باشند، تائید گردید و پایایی آن نیز توسط پژوهشگر با استفاده از روش الفای کرونباخ بدست آمد. روش اجرا به این صورت بود که ابتدا از هر دو گروه (آزمایش و کنترل ) پیش آزمونی ( شامل لغات درس 6 و 7 ) گرفته شد و بعد از آموزش گروه آزمایش با الگوی استقرایی تصویر- واژه به مدت 6 جلسه مجدداً از هر دو گروه پس آزمون اول ( آزمون یادگیری ) به عمل آمد و بعد از گذشت دو هفته پس آزمون دوم ( آزمون یادداری ) از هر دو گروه به عمل آمد. تجزیه تحلیل آماری از طریق آزمون t ( اختلاف تفاضلی میانگین ها ) برای گروه های مستقل انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد با اطمینان 99 درصد یادگیری و یادداری آزمودنی هایی که تحت آموزش با روش استقرایی تصویر- واژه بوده اند به میزان قابل توجه و معنا داری بهبود پیدا کرده است. کلمات کلیدی : الگوی تصویر- واژه، یادگیری، یادداری، لغات انگلیسی
ابوافضل خوشی حسن ملکی
این پژوهش با هدف تبیین و شناسایی مسائل و نیازهای دانشجویان در برنامه درسی دروس معارف اسلامی دانشگاههای شهر تهران به منظور ارائه الگوی مطلوب انجام شده است. دروس معارف اسلامی طی سه دهه فعالیت در دانشگاه ها دارای رشد کمی وکیفی بوده است. در حال حاضر در 400 واحد دانشگاهی، گروه معارف اسلامی به عنوان یک گروه آموزشی با بیش از 5000 عضو هیأت علمی تمام وقت فعالیت آموزشی و پژوهشی وسیعی را انجام می دهد. ده درصد از برنامه های درسی دانشجویان در مقطع کارشناسی به این دروس اختصاص داده شده است.بررسی ها نشان داده است که برنامه درسی موجود معارف اسلامی مبتنی بر نیازهای دانشجویان نمی باشد و یکی از خلأ های مهم در این خصوص نداشتن چارچوب مشخصی برای آموزش دروس معارف اسلامی است .نداشتن الگوی مشخص و عدم نیاز سنجی از دانشجویان در برنامه درسی موجب شده است که بسیاری از ویژگیها، مهارت ها و توانایی هایی که باید در برنامه درسی دروس معارف اسلامی لحاظ شود مورد غفلت قرار گیرد. لذا انجام این تحقیق برای پر کردن این خلاء انجام شده است به عبارتی هدف از انجام این پژوهش نیازسنجی آموزشی از دانشجویان برای طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی دروس معارف اسلامی و اعتبار بخشی آن توسط صاحب نظران بوده است. به منظور دستیابی به اهداف این مطالعه از روش پژوهش ترکیبی (کیفی و کمی) استفاده شده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تهران می باشد. در بخش کیفی برای پاسخگویی به اولین سئوال پژوهش، ((با توجه به سیاست ها و جهت گیری کلی آموزشی معارف اسلامی در دانشگاه ها، اهداف مطلوب دروس معارف اسلامی چگونه باید باشد؟)) با مطالعه اسناد و مدارک بالا دستی اهداف مطلوب شناسایی گردید و داده ها موضوع بندی شد و به 385 کد اولیه تقسیم گردید و از طریقه مقوله بندی و موضوعات اساسی (theme) اهداف مطلوب بر اساس منابع پژوهش در هشت محور کلی جمع آوری و ارائه گردید و در ادامه برای اعتبار بخشی اهداف مطلوب استخراج شده از روش فن دلفی انفرادی و جمعی و مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند از صاحب نظران و اساتید دروس معارف اسلامی انجام شد. در بخش کمی برای پاسخ به سئوال دوم تا هشتم پژوهش با استفاده از پرسشنامه متشکل از 83 سوال ویژگی های چهار عنصر اصلی برنامه درسی (اهداف، محتوا، روش و ارزشیابی) شناسایی و تحلیل شد. نتایج حاصل از داده ها نشان دهنده فاصله وضع موجود و مطلوب و به عبارتی نیاز های اساسی آموزشی دانشجویان در برنامه درسی دروس معارف اسلامی میباشد. بر اساس تحلیل یافته ها الویت های برنامه درسی ملاک عمل قرار داده شده است. با تلفیق داده های حاصل از مطالعه کیفی و کمی الگوی برنامه درسی معارف اسلامی طراحی گردید و با استفاده از روش دلفی اعنبار بخشی الگوی پیشنهادی انجام شد.از ویژگی های مهم این الگو توجه به تمامی عناصر نه گانه الگوی کلاین می باشد. (اهداف، محتوا، راهبردی های یادگیری و یاد دهی ، ارزشیابی، فعالیت های یادگیری، منابع، زمان، مکان) و ارتباط این عناصر بصورت دایره وار نمایش داده شده است، تا پیوستگی و ارتباط این عناصر با یکدیگر و پویایی برنامه درسی دروس معارف اسلامی در الگوی پیشنهادی مشخص گردد. لازم است مشابه این تحقیق در سطح کشور اجرا شود و با شناسایی نیازهای دانشجویان برنامه های درسی دروس معارف اسلامی مورد بازنگری قرار گیرد.
مریم سادات بلادیان بهبهان پور علیرضا عصاره
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناخت مبانی اجتماعی متناسب برنامه درسی دوره ابتدایی بوده است، روش تحقیق تحلیلی – اسنادی بوده و با استفاده از شیوه تحقیق کمی – کیفی یا روش آمیخته انجام پذیرفته است. یافته های مطالعه حاضر از طریق پرسشنامه محقق ساخته که دارای روایی بوده و پایایی آن به وسیله متخصصان برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفته و با 89% اطمینان تایید گردیده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل متخصصان برنامه ریزی درسی جمهوری اسلامی ایران می باشد که در راستای کار؛کلیه اسناد، کتب و مطالب مرتبط با مبانی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است . نمونه کیفی این پژوهش از چهار منبع ( آثار شهید مطهری – طرح ملی دکتر فتحی و اجارگاه – سند تحول راهبردی و برنامه درس ملی ) تشکیل شده و از نظر کمی نمونه ی این پژوهش شامل بیست نفر از صاحب نظران و متخصصان برنامه ی درسی می باشد که نمونه های این پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شده اند . مبانی اجتماعی مناسب برنامه درسی دوره ی ابتدایی کدامند ؟ این پرسش سوال کلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد و سوالات فرعی پژوهش شامل یازده سوال می باشد که، زیر مولفه ها و اجزاء مناسب مولفه های اصلی ( مبانی ) اجتماعی برنامه ی درسی دوره ی ابتدایی کدامند ؟ را شامل می شود .در این پژوهش ابتدا مبانی اجتماعی اسناد چهارگانه بالا استخراج، و سپس در یک جدول همجواری مورد مقایسه قرار گرفت تا سند نهایی که شامل موارد مشابه و نیز موارد متفاوت اما دارای فراوانی در اسناد مربوطه بوده اند استخراج گردید. جدول نهایی مبنای تعیین مبانی اجتماعی مبانی درسی دوره ابتدایی قرار گرفت و متناسب با نظریه رشد شناختی ژان پیاژه ( دوره عملیات عینی) مولفه ها و زیر مولفه ها و اجزاء مبانی اجتماعی دوره ابتدایی استخراج گردیده و نهایتا به وسیله 20 نفر از متخصصان مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. نتایج اعتبار سنجی تایید مولفه های تعیین شده پژوهش توسط متخصصان برنامه درسی می باشد.
معصومه جعفرپوری حسن ملکی
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش مهارتهای فراشناختی بریادگیری دانش آموزان دوره دبیرستان از دیدگاه صاحب نظران ودبیران می باشد. در این پژوهش روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه است:الف)کلیه صاحبنظران برنامه درسی و روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی ب)کلیه دبیران دبیرستان های شهرستان اندیمشک ،بنابراین حجم نمونه پژوهش حاضر نیز شامل دو گروه می باشد. از جامعه صاحب نظران برنامه درسی و روانشناسی تربیتی تعداد 20 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و از جامعه دبیران دوره متوسطه تعداد 207دبیر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند تا به سوالات پرسشنامه پاسخ دهند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته برای تعیین میزان رابطه ی یادگیری ومهارت های فراشناختی از دیدگاه صاحبنظران ودبیران می باشد که روایی آن توسط اساتید تایید گردید وپایایی آن نیز توسط پژوهشگر با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد.نتایج پاسخ های داده شده حاکی از آن بود که از نظر صاحب نظران و دبیران بین مهارت های فراشناختی(برنامه ریزی،کنترل ونظارت،نظم دهی) و یادگیری در دانش آموزان رابطه در حد زیاد وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد صاحب نظران بیشتر از دبیران معتقدند بین مهارتهای (برنامه ریزی ،کنترل ونظارت) و یادگیری در دانش آموزان رابطه وجود دارد.درصورتی که بین نظر صاحب نظران و دبیران از نظررابطه ی مهارت نظم دهی ویادگیری تفاوت وجود ندارد.ودر نهایت از نظر دبیران و صاحب نظران مهارت های کنترل و نظارت و نظم دهی به ترتیب از بیشترین قدرت پیش بینی درباره یادگیری دانش آموزان برخوردار هستند.
حسین حسنی ایراندخت فیاض
این پژوهش تحلیل محتوای کتاب فارسی دوره ابتدایی با توجه به مولفه های هوش هیجانی (دیدگاه بارـ اُن) است. روش تحلیل محتوا در این پژوهش بر اساس مقوله ها یا مولفه های هوش هیجانی است، علاوه بر متون نوشتاری دروس، روان خوانی ها، شعرها، تمرین ها، تصاویر، نگاره ها و فعالیت ها نیز تحلیل شده اند. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کتب فارسی بخوانیم دوره تحصیلی ابتدایی در سال تحصیلی 91-1390 می باشد؛ در این پژوهش با توجه به این که موضوعات متفاوت است و شیوه های ارائه نیز متنوع می باشند، استفاده از روش نمونه گیری چندان روش مناسبی برای انجام این تحقیق به نظر نمی رسد، لذا از روش سرشماری استفاده شد و تمامی محتوای پنج کتاب بخوانیم مربوط به پنج پایه دوره ابتدایی درس به درس و جمله به جمله مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی تحقیق حاضر تحلیل محتوای کتب بخوانیم ابتدایی بر اساس مولفه های هوش هیجانی است و بر اساس این هدف سوالات زیر مطرح می شوند: 1) محتوای کتب بخوانیم دوره ابتدایی به چه میزان به مولفه های درون فردی، 2) به چه میزان به مولفه های میان فردی، 3) سازگاری، 4) کنترل استرس و 5) مولفه های خلق و خوی عمومی توجه کرده اند؟ که در قالب 5 هدف کلی و 15 سوال در زمینه میزان تطبیق محتوای کتب بخوانیم فارسی با عوامل پانزده گانه هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات ما به روش تحلیل محتواست و ابزار به کار گرفته شده در این تحقیق فرم تحلیل محتوای محقق ساخته، بر اساس مولفه های هوش هیجانی با توجه به دیدگاه بار- اُن است که روایی آن با اخذ نظرات اساتید و متخصصان برنامه ریزی درسی بدست آمد و پایایی ابزار پس از یکپارچه کردن و تعریف عملیاتی مولفه های هوش هیجانی بار- اُن و انتخاب 20% از محتوای کتب مذکور، ضریب پایایی 80 درصد بدست آمد، نتایج حاکی از آن است که کتب حاضر به مولفه های میان فردی(45/44%)، بیش از سایر مولفه ها پرداخته اند. در مراتب بعدی مولفه -های درون فردی به میزان (42/32%)، مولفه های خلق و خوی عمومی به میزان (34/10%)، مولفه-های سازگاری به میزان (59/9%)، مورد توجه قرار گرفته اند و در نهایت کمترین میزان توجه مربوط است به مولفه های کنترل تنش(17/3%)، که در کل محتوای کتب یادشده سهم بسیارناچیزی دارند. بنابراین محتوای کتب بخوانیم دوره تحصیلی ابتدایی در برخی از مولفه ها تأکیدی بر ایجاد و توسعه هوش هیجانی در دانش آموزان ندارند و تعادلی در محتوای کتب یادشده در پرداختن به مولفه ها یا آموزش آن ها مشاهده نمی شود.
مهدی مشرقی ایراندخت فیاض
هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیلی- تطبیقی قوانین انضباطی-فرهنگی حاکم بر دانشگاههای پیشرفته اروپایی-آمریکایی بود؛ بدین منظور کلیه اسناد دست اول و در دسترس مربوط به قوانین انضباطی-فرهنگی دانشگاه های سوربن پاریس، فلوریدا و هاروارد آمریکا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر الگوی بردی مورد مطالعه قرار گرفت. ابزاری که برای گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت عبارت بود از: مطالعه اسناد و مدارک، تحقیقات انجام شده، اینترنت و مقالات ارائه شده در مجلات معتبر علمی، سمینارها، همایش ها و کنفرانس ها در زمینه موضوع پژوهش. در جهت بررسی سوالهای پژوهش، اطلاعات جمع آوری، توصیف و تشریح شد، شباهت ها و تفاوت ها مشخص شده باهم مقایسه شد و مورد تحلیل قرار گرفت. برخی از یافته های سوال های پژوهش به شرح زیر است: سوال اول: مقررات انضباطی-فرهنگی متداول در دانشگاه های پیشرفته اروپایی-آمریکایی مورد مطالعه کدامند؟ بررسی ها نشان داد مسئولان دانشگاهی با وضع قوانینی مانند: آزادی بیان، ممنوعیت استفاده و نگهداری از الکل، مواد مخدر، سلاح و … و نیز فراهم آوردن امکانات مناسب طبق ضوابط دانشگاه فضایی مساعد را برای اعضای خود فراهم آورده بودند. سوال دوم: دلایل وضع مقررات انضباطی-فرهنگی در دانشگاه های پیشرفته اروپایی-آمریکایی مورد مطالعه کدامند؟ مشخص شد در وضع قوانین عواملی مانند احترام به ارزش ها و رفتارهای اخلاقی، احترام و پیروی از قوانین کشوری و جامعه محلی، احترام به گروه های مختلف مذهبی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نژادی و جنسی و … دخیل هستند، در واقع دانشگاه های مورد مطالعه برای رسیدن به اهداف خود دلایل وضع هر قانون را ذکر می کردند تا احترام همگان را به رعایت قانون جلب نمایند. سوال سوم و چهارم: مقررات انضباطی- فرهنگی متداول در دانشگاه های پیشرفته اروپایی-آمریکایی مورد مطالعه چه شباهت ها و تفاوت هایی باهم دارند؟ این دانشگاه ها در بسیاری از قوانین مانند ممنوعیت مواد مخدر، آزار و اذیت دیگران، لزوم توجه به زیبایی محیط دانشگاهی، لزوم فراهم آوردن تمامی امکانات آموزشی، رفاهی و … تشابه داشتند تفاوت های قابل توجه اعطای مدرک تنیور به اعضای هیات علمی در دانشگاه های آمریکایی و ممنوعیت فعالیت های دینی در سوربن بود. سوال پنجم: دانشگاه های کشورمان از تجربیات دانشگاه های مورد مطالعه (در زمینه تدوین مقررات انضباطی-فرهنگی) چه استفاده ای می توانند بکنند؟ در این سوال بیان شد که یکسری مقررات عام است که در سراسر جهان قابل استفاده است، برای این منظور سعی گردید از تجربیات این دانشگاه ها در وضع مقررات بهره گرفته شود لذا ابتدا تمامی مقررات انضباطی-فرهنگی دانشگاه های ایران مطالعه گردید و علاوه بر آن از چندین دانشگاه کشور بازدید به عمل آمد تا از نزدیک شاهد مقررات دانشگاه بود، بدین ترتیب، نارسایی ها و کمبود قوانین در برخی بخش ها شناسایی شد، و برپایه مطالعه قوانین دانشگاه پیشرفته برای حل معضلات، راهکارهایی برای هر بخش به صورت جداگانه (اهداف و وظایف، قوانین عمومی و …) ارائه شد. بررسی ها نشان داد که در اجرای قوانین به شکل مطلوبی عمل نمی شود و لازم است روسا و مدیران دانشگاهی بیشتر به این امر بپردازند، از طرفی دیگر با توجه به این امر که قوانین دانشگاه های کشورهای اروپایی و آمریکایی همسو با قوانین و فرهنگ موجود در آن جامعه می باشد پیشنهاداتی در وضع قوانین ارائه شد که همسو با قوانین اسلامی و واقعیت های جامعه بود
نجمه درودی حسن ملکی
نوع تحقیق ،توصیفی- تحلیلی ؛ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا و نیز استنتاجی و روش گردآوری اطلاعات ، کتابخانه ای است . آنچه در این پایان نامه به عنوان سوال مطرح گردید عبارتند از: مفهوم فطرت الهی انسان مطابق با قرآن و روایات چیست ؟ مفهوم فطرت کودک و نسبت آن با طبیعت او مطابق با قرآن و روایات چیست ؟ تفاوت فطرت الهی کودک از دیدگاه تربیتی اسلام با سایر مکاتب تربیتی چیست ؟ استنتاج دلالت های تربیت اخلاقی کودک در دوره پیش دبستان مطابق با قرآن و روایات چیست ؟ فطرت به معنای شَقّ و پاره کردن ، شکافتن ، بیرون آمدن و به معنای نوع خاصی از آفرینش است . دلایل وجود طبیعت مشترک عبارتند از : « وجود دستگاه ادراکی و شناختی ویژه ،وجود گرایش ها و تمایل های عام فراحیوانی و داشتن توانایی های ذاتی » برخی از ویژگی های فطری کودک بر اساس روایات عبارتند از : حقیقت جویی ، وفاء به عهد ، راستگویی و حب ذات . پیرامون مسأله فطرت دو دیدگاه وجود دارد ؛ گروهی به مخالفت با هر امر سرشتی می پردازند همچون اگزیستانسیالیسم ، مارکسیسم ، دورکیم ، جان لاک ، برکلی و هیوم ، اینان قائل به تجربه هستند . موافقان امور سرشتی نیز افرادی مانند افلاطون و دکارت هستند که معتقدند انسان به صورت فطری برخی امور را می داند. اسلام دید متفاوتی نسبت به هر دو گروه دارد و شناخت انسان را حاصل فطرت و تجربه می داند. هدف غایی در تربیت اخلاقی ،کامل شدن انسان و به کمال رسیدن اوست و اهداف واسطه ای «کسب فضایل و دوری از رذایل اخلاقی » است تا به هدف غایی و نهایی نائل آید که البته متناسب با سن کودک کاربرد دارد و معنی می یابد . اصول تربیت اخلاقی متناسب با این سن عبارتند از؛ فطرت مداری ، کرامت ، عزت ، توجه به استعدادها و تفاوت های فردی ، تغییر ظاهر و تدریج . روش های تربیت اخلاقی نیز شامل ؛ زمینه سازی تربیت ،ایجاد عادت های پسندیده ،الگودهی ،محبت، تشویق و تنبیه ، تلقین به نفس ، تذکر و موعظه حسنه و نیز تغافل است . مربی نیز به عنوان هدایت گر کودک در مسیر پر فراز و نشیب تربیت اخلاقی نقش پر رنگی را ایفا می کند و می تواند با به کارگیری روش های صحیح تربیتی در شکوفایی فطرت و جهت دهی او در مسیر اصلی رشد و کمال بکوشد.
نیر مرادخانی حسن ملکی
به منظور ارزیابی محتوای درس آموزش حرفه و فن دوره راهنمایی تحصیلی از نظر تناسب با نیازهای فردی دانش آموزان و نیازهای جامعه براساس دیدگاه صاحب نظران و دبیران، این پژوهش به روش توصیفی – پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل گروه نخست: تمامی دبیران حرفه و فن شهرستان قدس(32 نفر) و گروه دوم: اعضای شورای برنامه ریزی درس آموزش حرفه و فن(6 نفر) به عنوان افراد صاحب نظر، مورد نظرخواهی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که در دو بخش نیازهای فردی دانش آموز دوره راهنمایی تحصیلی(16 سوال) و نیازهای جامعه(24 سوال) تدوین شده است. برای بررسی سوال های پژوهش از آزمون آماری(tمستقل و tهمبسته) در سطح اطمینان 99 درصد استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون tمستقل نشان داد که محتوای درس آموزش حرفه و فن موجود هرچند با توجه به نظر دبیران با نیازهای فردی دانش آموزان و نیازهای جامعه متناسب نیست اما طبق نظر صاحب نظران متناسب است. بنابراین ضروری است در مورد معیارهای انتخاب محتوای آموزش حرفه و فن توجه بیشتری به نیازهای فردی و جامعه اعمال گردد. همچنین نتایج آزمون tهمبسته نشان داد که بین محتوای موجود و مطلوب، از نظر هر دو گروه تفاوت معنی دار وجود دارد. در نهایت، از مطالعات کتابخانه ای چنین نتیجه گرفته شد که محتوای درس آموزش حرفه و فن ایران به مباحث موردنظر کشورهای منتخب یعنی ژاپن، مالزی و آلمان توجه داشته است.
سمیه رمضانی دانا احمد آقازاده
به منظور بررسی این تحقیق با عنوان "بررسی تطبیقی آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان ؛ ابن سینا ، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن خلدون " با روش بردی و کندل و با رویکرد تطبیقی انجام شد. گزاره های اصلی این تحقیق ناظر براین موضوع بود که : 1- دیدگاه ابن سینا در مورد ارکان تربیت (هدف ،برنامه ،روش ،معلم ودانش آموز ) چیست ؟ 2- دیدگاه خواجه نصیردر مورد ارکان تربیت (هدف ،برنامه ،روش ،معلم ودانش آموز ) چیست ؟ 3- دیدگاه ابن خلدون در مورد ارکان تربیت (هدف ،برنامه ،روش ،معلم ودانش آموز ) چیست ؟ 4- وجوه مشابه ومتفاوت دیدگاههای ابن سینا،خواجه نصیروابن خلدون در مورد ارکان تربیت (هدف ،برنامه ،روش ،معلم ودانش آموز ) چیست ؟ با استفاده از روش بردی در چهار مرحله توصیف، تفسیر ،همجواری و مقایسه بررسی های لازم انجام شد. از کل یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که هر سه دانشمند نگاهی مشابه به تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزئی داشته اند و از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند. آنچه مسلم است این سه دانشمند در اکثر مباحث تعلیم وتربیت از قبیل توحید ، نبوت ، معاد ، داشتن الگو ، تشویق وتنبیه و... هم رای وهم عقیده هستند اگر اختلافی هم باشد کوچک است . از مجموع یافته ها می توان به این نتیجه رسید که هر سه دانشمند معتقدند که انسان بر سرشت و فطرت خاصی آفریده شده است که او را در میان موجودات زنده ، مشخص و ممتاز می کند و چون استعداد خیر وشر هر دو در وجود او نهاده شده ، می تواند خوب و صالح و یا بد و فاسد باشد. هدف کلی هرسه نفر در آموزش وپرورش این است که افراد در این دنیا طوری تربیت شوند که با توجه به اصول دینی و مذهبی و موازین قانونی و اخلاقی و اجتماعی بتوانند به نحو شایسته ای از علوم و فنون زمان خود اطلاع پیدا کنند و زندگانی شرافتمندانه ای داشته باشند تا در این دنیا سعادتمند و در سرای دیگر رستگار شوند ورضای خدا را جلب کرده و از عذاب الهی نجات پیدا کنند. هم روانشناسان و هم جامعه شناسان و هم این سه دانشمند چهارجنبه اساسی را در رشد آدمی مشخص می سازند که عبارتند از جنبه های عقلانی ، اجتماعی ؛عاطفی و بدنی و زیستی انسان. اهداف تربیتی مربیان بزرگ یک جامعه با فرهنگ و مذهب مشترک معمولا مشابه است مگر در موارد جزئی . این سه دانشمند هر سه مسلمان هستند و در جامعه اسلامی زندگی می کرده اند ولی در دوره های زمانی متفاوت . اصول تربیتی تقریبا مشابهی دارند گرچه برخی در این امر دقت عملبیشتری داشته اند و جزئی تر و دقیق تر این مطلب را مورد بررسی قرار داده اند .مثلا هر سه به اصل توجه به تفاوتهای فردی اشاره داشته اند . ابن سینا نظریه " وسیطت فضیلت " را در عقل نظری صادق نمی داند و معتقد است ،قدرت و قوت تعقل ممدوح و ارزشمند است و مقید به حد وسط نیست. ( کاهانی ،کاظم ؛ص 74 ، 1387 ) ابن سینا اخلاق را به مانند حکمای دیگرحد وسط افراط وتفریط می داند ؛ وی در مسائل اخلاقی حد وسط را فضیلت ودوطرف آن ( افراط وتفریط ) را رذیلت می نامد. واصول فضایل را براساس قوای شهویه ،غضبیه ،ناطقه و چهار خصلت عفت ؛شجاعت ،حکمت و عدالت معرفی می کند. خواجه نصیر فضیلت را در اجناس چهار گانه (عفت ،شجاعت ؛حکمت و عدالت ) دانسته و رذیلت را افراط یا تفریط در قوای سه گانه نفس (شهویه ، غضبیه و ناطقه ) معرفی می کند . ابن خلدون به نظریه «وسیطت فضایل » اعتقاد دارد. هر سه دانشمند به اصل توجه به تفاوت های فردی اشاره دارند البته هرکدام اصول دیگری را نیز به صورت مجزا مطرح و مورد دقت قرار داده اند. از نظر هر سه دانشمند ، مواد آموزش ؛ قرآن و مبانی دینی ، فقه ،حدیث و ... می باشد البته خواجه نصیر،تاریخ ،ورزش و بازی ، حفظ اشعار ، هنر وپیشه را نیز در مواد آموزشی دارد. و ابن سینا آموزش اصول و قواعد زبان و آموزش هنر وپیشه را بیان کرده است. ابن خلدون به آموزش زبان دوم اشاره کرده و محدودیت ذهنی و عدم آموزش همزمان دو رشته تحصیلی برای افراد معمولی را منع کرده است. خواجه نصیر و ابن خلدون به درک و فهم مخاطب در آموزش توجه داشته اند .خواجه نصیربه بحث اعتدال و تاثیر آن در شکوفایی فضایل اخلاقی تاکید دارد. در مورد روشها می توان گفت ، برخی از آنها به برخی روشها اهمیت بیشتری داده اند و به برخی دیگر کمتر .مثلا ابن سینا تقل را به عنوان روش مطرح نکرده است ولی آن را در اهداف تربیت آورده است .خواجه نصیر و ابن خلدون از آن به عنوان روشی مستقل یاد کرده اند. هر سه دانشمند روشهایی مانند تکرار و تمرین ، عادت ، تقلید ، الگوسازی ، تشویق وتنبیه را مطرح کرده اند. ابن سینا و خواجه نصیر ، روش وعظ و نصیحت را بیان کرده اند و ابن سینا سه ویژگی برای نصیحت برشمرده است. ابن خلدون استفاده از روش های مقایسه ای و تاریخی و همچنین روش سمعی و شرعی؛ در آموزش اصول دینی را بیان کرده است .همچنین آموزش به شیوه کل نگری را اشاره کرده است. در مورد برنامه هم می توان گفت ، گرچه سه دانشمند تقسیم بندی متفاوتی از علوم ارائه دادند و مواد درسی پیشنهادی آنها کمی متفاوت بود ولی هر سه دانشمند قرآن و احادیث و سنن را در برنامه شان مدنظر داشتند. تفاوتی که در این بین وجود دارد این است که ابن خلدون فلسفه را قبول نداشت هرچند یادگیری آن را باعث تقویت استدلال دانش آموز می دانست ولی برخلاف او ، ابن سینا و خوا جه نصیربه علوم طبیعی و فلسفی اهمیت می داده اند. ابن سینا و خواجه نصیر مقام ویژه و بالایی برای معلم قائل شده اند و مقام معلم را بالاتر از پدر دانسته اند. و یکسری ویژگی های شخصیتی را برای معلم قائل شده اند از جمله : عاقل ، دیندار ، شیرین سخن ، با اخلاق ، بامروت ، با وقار ، پاکیزه و با محبت باشد . که ابن خلدون به این ویژگی ها اشاره نکرده است. هر سه دانشمند بکارگیری روش های تدریس در آموزش را از جمله وظایف معلم دانسته اند. ابن خلدون بحث ارزشیابی متعلم را نیز جزء وظایف معلم آورده است که دو دانشمند دیگر به آن توجه نکرده اند. حفظ حریت و شخصیت متعلم و سهل گیری و رافت با او را بیان کرده است. ابن خلدون و خواجه نصیر علم آموزی وتفکر را ویژگی انسان دانسته و آن را وجه تمایز انسان و حیوان می دانند. ابن خلدون و خواجه نصیر دانش آموز را فردی معرفی می کنند که جویای دانش باشد و به جهالت تن ندهد و با توکل بر خدا بر مشکلات فائق آید و به ملکات علمی دست یابد. در مورد دانش آموز نیز هر سه دانشمند شروع آموزش را دوره کودکی دانسته اند و ابن سینا سن 6 سالگی را مطرح کرده است ولی دو دانشمند دیگر سنی مشخص بیان نکرده اند. در پایان می توان گفت هر سه این دانشمندان نظرات مشابهی درارکان تربیت به طور کلی و تفاوتهایی در جزئیات آن داشتند و فقط در برنامه تربیت بود که دیدگاه ابن خلدون نسبت به دو دانشمند دیگر تفاوت بارزی با آنها داشت و به صورت کاملتری بیان شده بود.البته خواجه نصیر نیز در بیان روش تربیت از روش های زیادی نام برده است. در نهایت اینکه ابن سینا از منظر فلسفه به انسان می نگرد و این نگاه در اندیشه های او به چشم می خورد. خواجه نصیر نگاهی علمی –دینی به تعلیم وتربیت و انسان دارد وابن خلدون از منظر جامعه شناختی به انسان و تربیت او می پردازد و عوامل موثر در آن را بیان می کند.
اکرم مهدیان امرایی حسن ملکی
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ارزشیابی توصیفی با یادگیری خود تنظیمی و انگیزش پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم ابتدایی شهر کوهدشت در سال تحصیلی 91-90 است. به منظور دستیابی به این هدف، با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان 162 نفر (81دختر و 81 پسر) به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش سه پرسشنامه بوده که عبارتند از پرسشنامه ارزشیابی توصیفی که اولین بار توسط سمیه ملایی (1389) مورد استفاده قرار گرفت که در این پژوهش روایی آن توسط اساتید تایید شد و پایایی آن نیز توسط پژوهشگر با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ بدست آمد و همچنین پرسشنامه یادگیری خود تنظیمی (1990) و انگیزش پیشرفت تحصیلی (1992) که روایی و پایایی آن ها قبلا مشخص شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و tمستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد: ارزشیابی توصیفی با یادگیری خودتنظیمی دختران پایه پنجم ابتدایی رابطه معنادار دارد. ارزشیابی توصیفی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دختران پایه پنجم ابتدایی رابطه معنادار دارد. ارزشیابی توصیفی با یادگیری خودتنظیمی پسران پایه پنجم ابتدایی رابطه معنادار دارد. ارزشیابی توصیفی با انگیزش پیشرفت تحصیلی پسران پایه پنجم ابتدایی رابطه معنادار دارد. بین ارزشیابی توصیفی دختران و پسران پایه پنجم ابتدایی تفاوت معنادار وجود دارد. بین یادگیری خودتنظیمی دختران و پسران پایه پنجم ابتدایی تفاوت معنادار وجود ندارد. بین انگیزش پیشرفت تحصیلی دختران و پسران پایه پنجم ابتدایی تفاوت معنادار وجود ندارد. کلید واژگان: ارزشیابی توصیفی، یادگیری خودتنظیمی، انگیزش پیشرفت تحصیلی
سعید مذبوحی سعید بهشتی
امروزه جامعه شناسان،روانشناسان و متخصصان علوم تربیتی توجه ویژه ای به آموزش و تربیت افراد جامعه و به طور خاص کودکان دبستانی نشان می دهند و چون نهاد تعلیم و تربیت رسالت تربیت کودکان را در جوامع بر عهده دارد و پرورش نیروی انسانی متعهد،کارآمد و اثربخش محور توسعه پایدار در تمامی ابعاد در هر جامعه ای محسوب می گردد، ضروری است که سیاستگذاران در سطح کلان، برنامه ریزان در وزارت آموزش و پرورش و مدارس به تربیت دانش آموزانی که مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را به طور مناسب داشته باشند و از بعد انسانی،اخلاقی و اجتماعی رشد یافته باشند در اولویت قرار دهند و با نگاهی عالمانه بدان بنگرند. تربیت اجتماعی به عنوان یکی از ساحتهای تربیت،کانون توجه اندیشمندان اجتماعی و تربیتی میباشد در سالهای اخیر جامع? ایرانی-اسلامی به دلیل هجوم گسترده ی آموزههای متعارض اجتماعی و اخلاقی به ویژه از سوی فرهنگهای مادّی ومنفعت گرای غربی در مرز بحران اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته است وبا چالش تعارضهای ارزشی،اجتماعی و فرهنگی مواجه می باشد و میتوان گفت یکی ازبهترین شیوه های مواجهه با چالشهای پیش رو و پاسخگویی به مسائل و مشکلات معاصر، رنسانس معنوی و رجوع به آموزه ها و تعالیم غنی اسلامی میباشد و بی تردید قرآن کتاب الهی در متن این فراخوانی به اندیشیدن و پژوهش می باشد. پارادایم زیربنایی پژوهش صورت گرفته،کیفی وروش پژوهش ازنوع توصیفی-تحلیلی می باشد به این صورت که به منظور شناسایی وضیعت فعلی تربیت اجتماعی در برنامه درسی رسمی آموزش و پرورش دوره ابتدایی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده و همچنین به منظور طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی تربیت اجتماعی مبتنی بر قرآن از روش تحلیل محتوا و هرمنوتیک ودر مرحله پایانی یا اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی از نظرات 10 تن از متخصصان موضوع پژوهش استفاده شده است.الگوی پیشنهادی در مورد چهار عنصر اساسی برنامه درسی یعنی: اهداف، محتوا و روشهای سازماندهی برنامه درسی، راهبردهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزشیابی در تربیت اجتماعی می باشدکه ضمن توجه به ویژگیهای مخاطبان این دوره از مهمترین گنجینه ارزشمند تربیتی، قرآن بهره مند گردیده است.
مژگان برزو حسن ملکی
این پژوهش با هدف بررسی نقش تربیتی زن و خانواده از دیدگاه اسلام و ارائه روش های مفید و موثر خانواده در تربیت کودک انجام شده است . در این تحقیق که از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده و شیوه ی تحلیل داده ها به صورت کیفی است و بر پایه آن با جستجو در آیات قرآن با تکیه بر تفاسیر قرآنی معتبر از جمله تفسیر المیزان و کتب احادیث از جمله نهج الفصاحه و مراجعه به کتب ، پایان نامه ها و مقالات مرتبط با موضوع تحقیق ، ابتدا در زمینه ی ارزش و مقام انسان در اسلام و اهمیت تربیت انسان بررسی هایی به عمل آمده و در مورد ارزش و مقام زن و خانواده و ابعاد آن در اسلام شناخت حاصل شده است و سپس جایگاه و نقش زن به عنوان مادر ونقش و تأثیر خانواده در مراحل مختلف زندگی کودک از نظر اسلام بیان شده است و در گام آخر روش های تربیتی خانواده در دو دوره ی شش سال اول و دبستان ارائه گردیده و سپس پاسخ به سوالات با توجه به آیات و احادیث به همراه تحلیل مقتضی ارائه گردیده است . کلید واژگان : تربیت ، خانواده ، کودک
سمیرا کاظمی حسن ملکی
هدف این تحقیق ارزیابی محتوای کتاب هنر سال اول راهنمایی بر اساس معیارهای انتخاب و سازماندهی محتوا از دیدگاه دبیران منطقه 2شهر تهران می باشد.تحقیق حاضر از نوع تحقیق توصیفی –کاربردی از نوع زمینه یابی می باشد و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته میباشد.در ضمن برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای نیز استفاده شده است.جامعه مورد مطالعه دبیران مدارس راهنمایی دخترانه را شامل می شود که به دلیل محدودیت جامعه نمونه برابر جامعه است.شیوه ی تحلیل داده ها در این پژوهش از نوع آمار توصیفی(فراوانی,درصدومیانگین)وآمار استنباطی(آزمون tتک نمونه ای)است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اکثر دبیران هنر مدارس راهنمایی دخترانه منطقه 2بر این عقیده هستند که معیارهای انتخاب وسازماندهی محتوادر کتاب مورد نظر به میزان متوسط رعایت شده است.
کیمیا ابراهیم کافوری حسن ملکی
هدف از این پژوهش بررسی نظر شرکای برنامه درسی (دبیران، دانش آموزان و کارشناسان برنامه ریزی درسی و تألیف کتاب ریاضی) در مورد نقش عناصر برنامه درسی در افت تحصیلی ریاضی سال اول دبیرستان است که با استفاده از یک پژوهش آمیخته از نوع الگو آمیخته بر روی 120 نفر از دبیران پایه اول دبیرستان های دخترانه شهر تهران و 368 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهر تهران و 15 نفر از کارشناسان برنامه ریزی درسی و تألیف کتاب درسی ریاضی سال اول دبیرستان انجام شد. دبیران و دانش آموزان به صورت نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، و کارشناسان به صورت نمونه گیری غیرتصادفی از نوع هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته برای دبیران و دانش آموزان، شامل 43 سوال که بر اساس نه عنصر برنامه درسی کلاین تنظیم شده بود، و مصاحبه ای با کارشناسان جمع آوری شدند. تحلیل داده های کمی از طریق آزمون های t تک نمونه ای، t دو گروه مستقل و فریدمن و تحلیل داده های کیفی از طریق کدبندی استقرایی انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که -از نظر هر سه گروه، همه عناصر نه گانه برنامه درسی بیش از سطح متوسط بر افت تحصیلی ریاضی دانش آموزان موثر هستند. -بین نظر دبیران و دانش آموزان در ارتباط با تأثیر عناصر مواد و منابع آموزشی، فضای آموزش و گروه بندی دانش آموزان بر افت تحصیلی ریاضی تفاوت معناداری دیده نشد؛ اما بین نظرات این دو گروه درباره تأثیر عناصر اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی- یادگیری، فعالیت های یادگیری دانش آموزان، زمان آموزش و ارزشیابی بر افت تحصیلی ریاضی تفاوت معناداری وجود داشت. -عناصر برنامه درسی از لحاظ میزان تأثیر بر افت تحصیلی ریاضی، در رده های مختلفی قرار دارند که از نظر دبیران فعالیتهای یادگیری، راهبردهای یاددهی- یادگیری، مواد و منابع آموزشی، و زمان آموزش، و از نظر دانش آموزان، زمان آموزش، ارزشیابی دانش آموزان، فعالیتهای یادگیری، و راهبردهای یاددهی- یادگیری در اولویت های اول تا چهارم قرار گرفتند.
زهرا باغانی حسن ملکی
چکیده یکی از مسائل بسیار مهم هر انسانی احساس مسئولیت در قبال فرزندان و اهتمام در ادب آموزی آنان است. این حقی از حقوق فرزندان بر والدین به شمار می رود. هدف از این تحقیق بررسی نقش والدین در تربیت دینی فرزند در دوران کودکی از دیدگاه اسلام است. روش تحقیق، روش توصیفی تحلیلی است و به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در این تحقیق به سه سوال پاسخ داده شده که عبارت است از: نقش والدین در تربیت اعتقادی فرزند در دوران کودکی از دیدگاه اسلام چیست؟نقش والدین در تربیت عبادی فرزند در دوران کودکی از دیدگاه اسلام چیست؟ و نقش والدین در تربیت اخلاقی فرزند در دوران کودکی از دیدگاه اسلام چیست؟ یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان داده است که بر اساس آیات و روایات اسلامی سرپرست خانواده اعم از پدر و مادر نسبت به تربیت دینی فرزندان و دیگر زیردستان خود مسئولیت سنگینی دارد. فطرت کودک فطرتی توحیدی و الهی است و پدر مادر موظف هستند زمینه ی رشد و شکوفایی این فطرت خدایی را فراهم سازند و نگذارند این ودیعه ی الهی دچار آفت زدگی شود. در راستای تحقق این هدف، والدین ضمن آگاهی از ضرورت تربیت دینی، اهمیت آن و ویژگی های فرزند در دوران کودکی؛ نیاز به شناسایی و به کارگیری روش های صحیح، کارآمد و موثر در حوزه ی تربیت دینی دارند. بنابراین در این تحقیق ضمن بررسی جایگاه و نقش والدین روش های مناسب در هر یک از اقسام تربیت دینی اعم از تربیت اعتقادی، اخلاقی و عبادی مورد بررسی قرار گرفته است.
زهرا آقاجعفری حسن ملکی
هدف پژوهش حاضر، «ارزیابی اهداف و محتوای آموزش فلسفه به کودکان از دیدگاه تفکر در اندیشه ی اسلامی» می باشد. در همین راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و مراجعه به منابع مختلف، در ابتدا به بررسی و روشن شدن زوایای مختلف تفکر و تعقل در اندیشه ی اسلامی پرداختیم و پس از معرفی برنامه ی آموزش فلسفه به کودکان وارائه ی اهداف و محتوای آن، با استفاده از معیارها و ملاک هایی به دست آمده از جایگاه عقل در اندیشه ی اسلامی ، به نقد و ارزیابی اهداف و محتوای این برنامه پرداختیم. در انتها این پژوهش نشان می دهد که برنامه ی آموزش فلسفه به کودکان،اقدامی پسندیده و به جا در جهت رشد اندیشه ورزی و تفکر در کودکان و نوجوانان می باشد. اما اجرای برنامه ی مذکور در کشور ما که جهان بینی الهی و توحیدی در بند بند ارکان آن نفوذ و رسوخ پیدا کرده است در صورت عدم انجام تغییرات لازم، بسیار مشکل آفرین و آسیب زا خواهد بود. چرا که مبانی برنامه ی مذکور، مبتنی بر جهان بینی مادی غرب است که نه تنها منطبق بر فطرت کمال گرا و حقیقت طلب انسان نیست، بلکه راهی که آن ها به ما نشان می دهند، فرسنگ ها با اهداف متعالی آفرینش، فاصله دارد.
محسن عبدالهی حسن ملکی
ابن سینا، انسان را حقیقتی مشتمل بر نفس و بدن با ویژگی های چون تعقل می داند که به وی جایگاه ویژه ای در هستی بخشیده است و او را از سایر جانوران متمایز گردانیده است. انسان از سه نفس نباتی، حیوانی و انسانی برخوردار است. متمایزترین ویژگی انسان «تصور معانی کلّی عقلی» است که به کامل ترین نحو تجرید، از ماده مجرد شده اند. برنامه درسی مبتنی بر آرای انسان شناسی ابن سینا جنبه ی اسلامی و عقلانی دارد. شناخت انسان و جایگاه او در خلقت، خودشناسی، خودآگاهی و کمال جویی از مسائل بنیادی برنامه درسی سینوی است. در این آموزش و پرورش حقایق اساسی در باب موضوعات یاد شده به فراگیرندگان ارائه می شود و آنان خود باید به حدی از شناخت و درک برسند که عاقل و آشنا به معرفت الهی شوند. از نگاه خواجه نصیر، انسان موجودی والاست که در عین دارا بودن نیروهای متنوع نباتی و حیوانی، از نیروهای مانند عقل، اراده، کمال طلبی، اخلاق گرایی، حکمت، صنعت و مانند آن برخوردار است. اجناس فضایل، حکمت و شجاعت و عفت و عدالت است که از سه قوه عقل یا نفس، غضب و شهوت منشأ می یابد. سعادت سه نوع است: سعادات نفسانی، سعادات بدنی و سعادات مدنی. در برنامه درسی بر پایه ی دیدگاه های انسان شناسی خواجه، هدف دست یابی به کمال و سعادت و قرب الهی با به کارگیری عقل و اراده است. فرایند یادگیری به خودشناسی و کمال طلبی مربوط می شود. دانش آموزان علوم لازم را می آموزند و با استفاده از علم و شوق به دست آمده به تفکر و خردورزی می پردازند و با اختیار و اراده ی خویش به سوی کمال حقیقی گام برمی دارند.
نورمحمد خادمی فرد عباس عباس پور
به منظور شناسایی ویژگی های مدارس اسلامی در ایران و ارائه الگوی مدرسه اسلامی مطلوب، این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه عمیق، مشاهدات میدانی از امکانات، تجهیزات و کلاس های درس و یادداشت برداری از آن ها و بررسی اسناد، در میان مدارس اسلامی که به صورت کاملاً غیردولتی و زیر نظر موسسات فرهنگی- آموزشی اداره می شوند، اجرا شد. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و حجم نمونه 23 مدرسه از تهران، اصفهان و مشهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش توصیفی و ارائه درصد فراوانی در هر کدام از ویژگی های احصاشده استفاده به عمل آمد. نتایج نشان داد که مدارس اسلامی مورد بررسی دارای ابعادی از جمله: ارتباطات، فوق برنامه و پرورشی، مولفه هایی از قبیل: نمادهای هویتی سازمانی و تنوع برنامه درسی و ویژگی هایی مثل ملاک های خاص گزینش کارکنان و دانش آموزان و تأکید بر تربیت دینی و اخلاقی و اجتماعی و سیاسی دانش آموزان هستند. این ابعاد، مولفه ها و ویژگی های احصاشده در قالب الگوی یک مدرسه اسلامی مطلوب ارائه شد.
محسن حاجی تبار حسن ملکی
چکیده: هدف: پژوهش حاضر میزان همخوانی برنامهدرسی قصدشده، اجراشده و کسبشده مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان در شهر تهران را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، اعضای شورای برنامهریزی مطالعات اجتماعی، مدیران، معلمان، سرگروههای آموزشی و دانشآموزان سال اول دبیرستان بوده است. حجم نمونه پژوهش شامل 20 مدیر، 200 دانش آموز، 19 سرگروه آموزشی مطالعات اجتماعی شهر تهران، 60 دانش آموز به عنوان نمایندگان گروه های دانش آموزان و 52 معلم بودند. برای معلمان و مدیران، دانشآموزان و نمایندگان دانشآموزان از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. دادههای مورد نیاز بر اساس مطالعه و تحلیل کلیه اسناد مربوطه به برنامهریزی مطالعات اجتماعی، نظر سنجی از اعضای شورای برنامهریزی مطالعات اجتماعی، مدیران، معلمان، سرگروههای آموزشی، دانشآموزان، اجرای آزمون دانشی، مهارتی و نگرشی، میانگین نمرات مستمر و پایانی و مشاهده 20 کلاس درس مطالعات اجتماعی در شهر تهران گردآوری شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش، ضمن ارائه تصویری روشن از برنامه درسی مطالعات اجتماعی در سه مرحله یاد شده حاکی از آن است، با آنکه برنامه درسی مطالعات اجتماعی، طرح نسبتاً مناسبی دارد اما در مرحله اجرا با مشکلات متعددی مانند ناکافی بودن آموزش معلمان، عدم دسترسی به امکانات مورد نیاز برای آموزش، سنگینی محتوا و ...روبه رو است. همچنین بر اساس بررسی نمرات دانشآموزان در طول سال تحصیلی و نتایج سه آزمون دانشی، مهارتی و نگرشی، عملکرد دانشآموزان در آزمون دانشی خوب بوده اما آزمون مهارتی در حد رضایت بخش بوده در حالی که عملکرد دانشآموزان در آزمون نگرشی ضعیف بوده است. بنابراین با توجه به ضعفهای مشاهده شده در اجرا و همچنین تحقق نیافتن هدفهای نگرشی و مهارتی، لازم است شورای برنامهریزی مطالعات اجتماعی، مدیران و معلمان با تلاش بیشتر، راهکارهای مناسب در زمینه کاهش ناهماهنگیها موجود در سه برنامه درسی قصدشده، اجراشده و کسبشده مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان ارائه دهند. کلیدواژه: برنامهدرسی، برنامهدرسی قصدشده، برنامهدرسی اجراشده، برنامهدرسی کسبشده چکیده: هدف: پژوهش حاضر میزان همخوانی برنامهدرسی قصدشده، اجراشده و کسبشده مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان در شهر تهران را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، اعضای شورای برنامهریزی مطالعات اجتماعی، مدیران، معلمان، سرگروههای آموزشی و دانشآموزان سال اول دبیرستان بوده است. حجم نمونه پژوهش شامل 20 مدیر، 200 دانش آموز، 19 سرگروه آموزشی مطالعات اجتماعی شهر تهران، 60 دانش آموز به عنوان نمایندگان گروه های دانش آموزان و 52 معلم بودند. برای معلمان و مدیران، دانشآموزان و نمایندگان دانشآموزان از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. دادههای مورد نیاز بر اساس مطالعه و تحلیل کلیه اسناد مربوطه به برنامهریزی مطالعات اجتماعی، نظر سنجی از اعضای شورای برنامهریزی مطالعات اجتماعی، مدیران، معلمان، سرگروههای آموزشی، دانشآموزان، اجرای آزمون دانشی، مهارتی و نگرشی، میانگین نمرات مستمر و پایانی و مشاهده 20 کلاس درس مطالعات اجتماعی در شهر تهران گردآوری شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش، ضمن ارائه تصویری روشن از برنامه درسی مطالعات اجتماعی در سه مرحله یاد شده حاکی از آن است، با آنکه برنامه درسی مطالعات اجتماعی، طرح نسبتاً مناسبی دارد اما در مرحله اجرا با مشکلات متعددی مانند ناکافی بودن آموزش معلمان، عدم دسترسی به امکانات مورد نیاز برای آموزش، سنگینی محتوا و ...روبه رو است. همچنین بر اساس بررسی نمرات دانشآموزان در طول سال تحصیلی و نتایج سه آزمون دانشی، مهارتی و نگرشی، عملکرد دانشآموزان در آزمون دانشی خوب بوده اما آزمون مهارتی در حد رضایت بخش بوده در حالی که عملکرد دانشآموزان در آزمون نگرشی ضعیف بوده است. بنابراین با توجه به ضعفهای مشاهده شده در اجرا و همچنین تحقق نیافتن هدفهای نگرشی و مهارتی، لازم است شورای برنامهریزی مطالعات اجتماعی، مدیران و معلمان با تلاش بیشتر، راهکارهای مناسب در زمینه کاهش ناهماهنگیها موجود در سه برنامه درسی قصدشده، اجراشده و کسبشده مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان ارائه دهند. کلیدواژه: برنامهدرسی، برنامهدرسی قصدشده، برنامهدرسی اجراشده، برنامهدرسی کسبشده
مهدی میرزاخانی حسن ملکی
فطرت جداجوی انسان و احساس کمبود و سرگشتگی او در قرن حاضر و در نتیجه گرایش انسان معاصر به سمت معنویت، امری است که به وضوح در همه ی دنیا مشاهده می شود. به نظر می رسد که انسان به تنهایی و عدم آرامش خود در دنیا پی برده است و به این مفهوم رسیده است که گمشده اش آرامش است و نه فقط آسایش. و به همین خاطر است که به نظر برخی از صاحبنظران ما در آستانه ی رنسانس معنوی هستیم. برنامه ی درسی نیز حرکتش را به همین سو آغاز کرده است و در آستانه وارد کردن معنویت در طراحی و اجرای خود است. اما نکته مهم و قابل توجه در این راستا این است که : براستی کدام معنویت خواهد توانست انسان را به سرمنزل مقصود برساند؟ از میان تعدد روزافزون معنویت های بشری کدام معنویت باید گزینش شود تا در برنامه ی درسی نیز به کار رود؟ از نظر ما معنویت برخواسته از دین اسلام به عنوان اکمل ادیان طبیعتا می تواند به عنوان اکمل معنویات شناخته شود. در این پژوهش نظری ابتدا مولفه های انسان شناسی معنوی- اسلامی از کتب و منابع متفاوت و در راس آن ها قرآن استخراج شده است تا در فصل چهارم با تحلیل و تامل در بیان اهداف، محتوا، روش های تدریس، ارزشیابی، معلم و دانش آموز به کار روند. همچنین مولف در فصل دوم پژوهش به تعریف و تقسیم بندی برنامه های درسی معنوی مبادرت ورزیده و پیش فرض های لازم برای برنامه ی درسی معنوی- اسلامی را تعیین کرده است.
محبوبه خسروی کوروش فتحی واجارگاه
این پژوهش به دنبال طراحی الگوی مفهومی پذیرش نوآوری در برنامه درسی در نظام آموزش عالی ایران می باشد. در این راه با استفاده از نظرات خبرگان موضوع و به روش گراندد تئوری الگویی را پیشنهاد و آزمون می نماید.
سهیلا اصغری حسن ملکی
تحقیق حاضر با هدف تشخیص مولفه های هوشیاری اجتماعی در کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی صورت گرفته است. این تحقیق با توجه به هدف، یک تحقیق کاربردی است؛ و از نظر نحوه ی گردآوری داده ها از روش تحقیق آمیخته (روش آمیخته) بهره گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، دبیران تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی شهر تهران است. اطلاعات مورد نظر، با استفاده از دو روش تحقیق کمی و کیفی، و از طریق اجرای دو پرسشنامه بسته- پاسخ و باز- پاسخ جمع آوری، و یافته ها در دو بخش تحلیل کمی و کیفی استخراج شده است. یافته ها با توجه به تحلیل کمی، نشان می دهد که از دیدگاه دبیران، از مجموع 29 شاخصه پرسشنامه بسته – پاسخ،11 شاخص آن در کتاب های مذکور وجود دارد. 9 شاخص وجود ندارد؛ و 9 شاخص دیگر نیز به طور نسبی وجود دارد؛ و کتاب درسی بیشترین اهمیت را ابتدا به لایه های سطحی و میانی هوشیاری و سپس به لایه عمقی داده است. یافته ها با توجه به تحلیل کیفی نشان میدهدکه از دیدگاه صاحب نظران نیز، شاخص های هوشیاری اجتماعی موجود در کتاب های مذکور بیشتر در لایه های سطحی و میانی هوشیاری قرار دارند؛ و شاخص هایی که هوشیاری را در لایه عمقی (شناختی) تأمین می کنند، و به هوشیاری فردی معروف هستند، کمتر در کتاب های درسی به چشم می خورند. با توجه به مبانی نظری تحقیق، پرورش هوشیاری اجتماعی بدون پرورش هوشیاری فردی، قدرت تبعیت را در فرد افزایش داده، و موجب ضعیف شدن قدرت تفکر در فرد می شود. این پژوهش با پیشنهاد غنی سازی کتاب های درسی با شاخص های هوشیاری فردی و اجتماعی، و ارائه راه کارهایی برای آماده سازی دبیران جهت آموزش این شاخص هابه دانش آموزان، سعی در کاربردی کردن آن داشته است.
میثم شاه ملکی حسن ملکی
تحقیق حاضر به منظور تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان پایه ششم ابتدایی سال تحصیلی(91-92) براساس شاخص های برنامه ریزی درسی از دیدگاه معلمان و کارشناسان در شهرستان سنقر و کلیایی انجام گرفته است. با توجه به ماهیت پژوهش از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری در این تحقیق دو گروه بودند الف. معلمان، کسانی که در سال 92-91 مشغول تدریس کتاب هدیه های آسمان کلاس ششم ابتدایی در شهرستان سنقر وکلیایی بوده اند. ب. کارشناسان، کسانی که در زمینه برنامه ریزی درسی کتب درسی مشغول به فعالیت می باشند. برای تعیین حجم نمونه از بین معلمان همه معلمان به شیوه سرشماری و کارشناسان به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب کرده ایم که 100 نفر می باشند 75 نفر از جامعه آماری را معلمان و 25 نفر را کارشناسان تشکیل می دهند. به منظور انجام تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی شد و مورد استفاده قرار گرقت که روایی آن توسط صاحب نظران و اساتید تایید شد و پایایی آن نیزبا استفاده از نرم افزار spss بدست آمد که میزان آلفای کرنباخ 78/.بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از رو شهای آمار توصیفی از قبیل(جدول فراوانی،نمودار،میانگین،درصد) و آمار استباطی(تی تک نمونه ای) و با استفاده از نرم افزار spss انجام شد نتایج زیر حاصل این پژوهش است. 1- براساس نظرات معلمان و کارشناسان محتوای کتاب با معیارهای انتخاب محتوا هماهنگی و همسویی دارد.2- براساس نظرات معلمان و کارشناسان محتوای کتاب با اصول سازماندهی محتوا هماهنگی و همسویی دارد3- براساس نظرات معلمان و کارشناسان کتاب هدیه ها آسمان، ویژگی کتاب مطلوب را دارا می باشد و بین نظر معلمان و کارشناسان در این مورد هماهنگی و همسویی دارد.4- براساس نظرات معلمان و کارشناسان محتوای کتاب قابلیت استفاده از روشهای تدریس مختلف را دارا می باشددر این مورد بین نظر معلمان و کارشناسان هماهنگی و همسویی وجود دارد.5- براساس نظرات معلمان و کارشناسان محتوای کتاب با نیازها و علایق دانش آموزان تناسب دارد و در این مورد بین نظر معلمان و کارشناسان هماهنگی و همسویی وجود دارد 6- بین نظرات معلمان و کارشناسان اختلاف معناداری وجود ندارد یعنی بین نظرات این دو گروه تفاوت زیاد وجود ندارد.
رضا پرستارپریخان علیرضا عصاره
در نگاهی کلی به کتاب های ریاضی دوره راهنمایی ،ملاحظه می شود که کتاب های ریاضی سال اول ودوم وسوم راهنمایی بیشتربه اصل اول"اصل توجه "پرداخته اندوهم چنین به اصل دوم اصل" گریز"درسه کتاب ریاضی دوره راهنمایی کم وبیش توجه شده امادر مورد اصل سوم اصل "تحرک"در تمام کتاب های ریاضی دوره راهنمایی حلقه ی گمشده ی خلاقیت هدایت شده است.
شاهرخ عباسی نیک حسن ملکی
هدف اصلی این پژوهش بررسی ویژگی ها و ابعاد برنامه درسی خلاق در دوره ابتدایی ازدیدگاه معلمین وصاحب نظران برنامه ریزی درسی و دبستان بود. روش پژوهش توصیفی ازنوع پیمایشی است. در پژوهش حاضر جهت جمع آوری اطلاعات ازدو پرسشنامه بررسی ویژگی ها و ابعاد برنامه ریزی درسی خلاق استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمین دوره ابتدایی شهر شیراز بود. نمونه آماری تحقیق شامل131نفرازمعلمین دوره ابتدایی و20نفر صاحب نظر برنامه ریزی درسی و دبستان بود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند.نتایج تحلیل آزمون t برای نمونه های مستقل نشان داد معلمان و صاحب نظران برنامه ریزی درسی و دبستاندر مورد لزوم وجود ویژگی هاوابعاد برنامه درسی خلاق(اهداف، محتوا، مواد و وسایل آموزشی، ارزشیابی، برنامه درسی پنهان) توافق نظر دارند البته معلمان در مقایسه با صاحب نظران تاکید بیشتری بر مولفه برنامه درسی پنهان داشتند. همچنین معلمان اعتقاد داشتند مولفه های اهداف و محتوا در حد زیاد؛ و مولفه های روش، ارزشیابی و برنامه درسی پنهان در حد متوسط در طراحی برنامه درسی دوره ابتدایی مورد توجه قرار گرفته است، اما به مولفه مواد و وسایل آموزشی توجه لازم صورت نگرفته است.
سکینه سلیمانی فتح حسن ملکی
هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش معلم در پرورش مهارت های کاوشگری و روحیّه تحقیق دانش آموزان دوره ابتدایی است، که بیان کننده 5 عامل اساسی (دانش ومعلومات، مهارت های تدریس، ارتباط اثربخش، شیوه تشویق و ترغیب، نحوه ارزشیابی و بازخورد معلم) در پرورش مهارت های کاوشگری و روحیه تحقیق در دانش آموزان دوره ابتدایی می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی – زمینه یابی بوده و افراد مورد مطالعه 40 نفر از کارشناسان و صاحبنظران آموزشی هستند که بصورت هدفمند انتخاب شدند و پرسشنامه در اختیار آن ها قرار گرفت، ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ویژه صاحبنظران بود که پایایی و روای آن 95 درصد احراز شد سپس دادها و اطلاعات بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آماراستنباطی (t مستقل) برای بررسی تفاوت میان گروه ها مورد استفاده قرار گرفت با استفاده از این روش ها 5 سوال تحقیق تأیید شد یافته ها نشان دادند که معلم در پرورش مهارت های کاوشگری و روحیه تحقیق دانش آموزان دوره ابتدایی نقش موثری ایفا می کند.
محمود عباس زاده حسن ملکی
چکیده زندگی امام علی (ع) نیز مانند سایر ائمه برای همه بشریت، پیام ها و آموزه های سازنده و زندگی ساز دارد. سیاستمداران، دانشوران، مبارزان، جوانمردان، همه و همه از گفتار و رفتار امام علی علیه السلام الگو گرفته اند. اما در این میان تعالیم تربیتی آن امام بزرگوار، ویژگی های برجسته ای دارد که برای هر انسانی سازنده و درس آموز است.لذا بررسی ابعاد و ویژگی های تربیتی سیره امام علی (ع) می تواند ما را برای رسیدن به هدف خلقت که همانا رشد و تعالی انسان می باشد، رهنمون سازد. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل تربیت اسلامی در سیره و کلام امیرمومنان علی (ع) و استنتاج دلالتهای برنامه درسی می پردازد. اهداف این تحقیق شناخت و معرفی دیدگاههای حضرت علی (ع) در جهت ارائه مبانی، اهداف، اصول و روشهای تربیت اسلامی و استنتاج دلالتهای برنامه درسی از آن برای آشنایی مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت برای استفاده در امر تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی و تحلیلی –استنتاجی است و با استفاده از فیش برداری از اسناد و مدارک و منابع کتابخانه ای و گردآوری اطلاعات مورد نیاز به این امر اقدام شده است. به هر حال سعی ما بر این بوده است که با بررسی سیره و کلام آن امیر مومنان (ع)، به یک نتیجه تربیتی و رفتاری نائل آییم. کلید واژه ها: امام علی (ع)، تربیت، تربیت اسلامی، سیره، برنامه درسی
رزگار معروفی حسن ملکی
پژوهش حاضر تحت عنوان «تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی ششم ابتدایی براساس شاخص های انتخاب و ساماندهی محتوا و دیدگاه معلمان شهر سنندج» انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل نخست محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی است که کلیه جملات و تصاویر آن به عنوان نمونه انتخاب شده اند. دوم کلیه ی معلمان مطالعات اجتماعی پایه ی ششم ابتدایی است که در شهر سنندج در سال تحصیلی 1392-1391 مشغول به تدریس کتاب مورد پژوهش بوده اند و حجم نمونه نیز 91 نفر می باشد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش نخست چک لیست محقق ساخته تحلیل محتوا براساس شاخص های انتخاب و سازماندهی محتوا است که پایایی آن 93.75% بدست آمده است و دوم پرسشنامه ی نظر سنجی معلمان است که پایایی آن 86/. به دست آمده است. بعد از جمع آوری داده ها، برای تجزیه و تحلیل آنها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی میانگین، انحراف استاندارد) برای نتیجه گیری و آمار استنباطی(t یک نمونه ای و t دو نمونه ی مستقل) برای معناداری و یا عدم معناداری سوالات تحقیق استفاده شده است. در بخش تحلیل محتوا براساس توضیحات مربوط به هر یک از شاخص های چک لیست، چنین برداشت می شود که رعایت برخی اصول در متن کتاب در خور توجه نیست و به آن ها بسیار کم پرداخته شده است که می توان به اصول اعتبار، توالی و مداومت اشاره نمود و جا دارد که در کتاب مورد پژوهش به این اصول بیشتر پرداخته شود. همچنین در بخش دیدگاه معلمان چنین استنباط می شود که معلمان نسبت به تمامی اصول انتخاب و سازماندهی محتوا نظر مساعد دارند. البته شایان ذکر است که معلمان زن در مورد اصل اعتبار و نیز معلمان مرد در مورد اصول توالی و وحدت اظهار بی اطلاعی کرده اند. همچنین براساس نتایج به دست آمده از سوال باز پاسخ پرسشنامه (سوال 36) معلمان اعتقاد داشتند که حجم کتاب مورد پژوهش، تعداد درس ها و فعالیت های کاربرگه های آن زیاد می باشد و با توجه به زمان آموزش نمی توان آن را به طور موثر تدریس نمود.
الهه بلورگردان حسن ملکی
این تحقیق با هدف ارزیابی فضاهای فیزیکی مدارس متوسطه شهر کرج با استانداردهای فضاسازی آموزشی در سال 92- 1391 انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی است. جامعه ی این پژوهش شامل کلیه مدارس دوره متوسطه شهر کرج اعم از مدارس متوسطه نظری ، فنی و حرفه ای وکاردانش بود. نمونه ی این پژوهش از بین مناطق 4 گانه آموزشی مدارس شهر کرج ، مدارس دخترانه مناطق آموزشی " 4و2 " و 7 مدرسه بودکه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داه ها، ترکیبی از پرسشنامه "ضوابط و معیارهای طراحی فضاهای فیزیکی مدارس" سازمان نوسازی مدارس کشور و" چک لیست مشاهده ی( اصلاح شده)فضاهای فیزیکی مدارس "سابقی بود. به منظور تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی شامل : توزیع فراوانی و درصد و میانگین استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد وضعیت مدارس نظری وکاردانش نسبت به فنی، از جهت فضاهای استاندارد آموزشی، بهتر است. فضاهای اداری مدارس نظری ، فنی وکاردانش در وضعیت تقریبا مشابهی قرار دارند. فضاهای رفاهی مدارس نظری و کاردانش نسبت به مدارس فنی از حیث تعداد و مساحت استاندارد، فضاهای باز مدارس نظری و فنی نسبت به مدارس کاردانش از حیث تعداد و مساحت استاندارد بهتر است. وضعیت مدارس نظری از حیث استفاده از نور استاندارد( طبیعی+ مهتابی) از مدارس فنی و کاردانش، وضعیت استفاده از وسایل سرمازا در مدارس فنی بهتر از مدارس نظری و کاردانش است مدارس نظری و سپس فنی در مقایسه با مدارس کاردانش از حیث استفاده از رنگ استاندارد(کرم) در وضعیت بهتری قرار دارند. وضعیت مدارس نظری در مقایسه با مدارس فنی و کاردانش از حیث قرار گرفتن در کنار کاربریهای سازگار، بهتر است. هر 3 شاخه متوسطه از حیث موقعیت مکانی استاندارد با یکدیگر برابرند. وضعیت موجود مدارس نظری از حیث قرار گرفتن در کنار کاربری های ناسازگار مطلوب نیست و وضعیت مدارس کاردانش و فنی بهتر است. وضعیت مدارس نظری و سپس مدارس کاردانش از حیث استفاده از وسایل کمک آموزشی بهتر از مدارس فنی است. به طور کلی وضعیت موجود فضاهای آموزشی ، فضاهای اداری فضاهای پرورشی ، فضاهای رفاهی و پشتیبانی ، فضای گردش نور، رنگ ، مراکز سمعی وبصری و آزمایشگاه ها از نظرکمی و کیفی در مدارس متوسطه نظری، فنی و کاردانش شهر کرج با استانداردهای فضاسازی آموزشی مطابقت ندارند. واژه های کلیدی: فضاسازی آموزشی، دوره متوسطه ، استاندارد های فضاهای آموزشی، فضاهای فیزیکی مدارس
اعظم یازرلو حسن ملکی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش معلم در پرورش خلاقیت در دوره ی متوسطه از دیدگاه معلمان و دانش آموزان در سال تحصیلی93-1392 است. روش پژوهش توصیفی از نوع زمینه یابی و ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. مولفه ها در این پرسشنامه شامل نقش روش تدریس معلم، رفتار عملی معلم، نقش ارزشیابی معلم و نقش ابزار و کاربرد وسایل توسط معلم، در پرورش خلاقیت دانش-آموزان است. در ارتباط با اعضای نمونه دانش آموزان و معلمان به ترتیب از روش های نمونه گیری خوشه ای و در دسترس بهره گیری شده است. به منظور تحلیل داده و اطلاعات از روش های آمار توصیفی نظیر جداول و درصدهای فراوانی و میانگین و همچنین از مجموعه روش های آمار استنباطی از آزمونt تک نمونه ای استفاده شده است. به منظور تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظر استادان راهنما و مشاور و سنجش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ بهره گیری شده که برای دانش آموزان و معلمان به ترتیب برابر با 95/0 و 88/0 بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در هر چهار مولفه دانش آموزان تأکید بیشتری بر تأثیرگذاری آن مولفه در پرورش خلاقیت دانش آموزان بوده است. یعنی درست است که هم معلمین و هم دانش آموزان اعتقاد به نقش روش تدریس معلم، رفتار عملی معلم ها، کاربرد وسایل و ابزارهای تقویت کننده یادگیری و شیوه ی ارزشیابی معلم در پرورش خلاقیت دانش آموزان دارند ولی این اعتقاد به تأثیرگذاری، در بین دانش آموزان بیشتر از معلمین است. علاوه بر آن، بهره گیری از آزمون برابری میانگین بین دو دیدگاه معلمان و دانش آموزان و با توجه به جدول مقایسه میانگین بین دو گروه معلمان و دانش آموزان، نشان داده است که فرض برابری میانگین بین این دو دیدگاه برای هر چهار مولفه در سطح 05/0 رد شده است. یعنی در هیچ یک از مولفه ها شدت تأکید تأثیرگذاری آن مولفه در پرورش خلاقیت دانش آموزان بین دو دیدگاه یکسان نبوده است.
یعقوب قرلقی حسن ملکی
هدف این تحقیق برسی میزان سلامت سازمانی در مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه است و روش تحقیق توصیفی است و جامعه آماری را کلیه آموزگاران ابتدایی شهر کرمانشاه تشکیل می دهد روش نمونه گیری چند مرحله ای بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت سازمانی استفاده شده است همچنین برای تحلیل از روش های آماری مثل آزمون تی مستقل برای مقایسه دو گروه استفاده شده است و در پایان وجود تفاوت بین دو گروه از مدارس دولتی و غیر انتفاعی آشکار شد
زهره ترابی حسن ملکی
هدف این پژوهش تلاش برای استخراج مولفه های تربیت دینی هفت سال اول،با نگاه به سنت حضرات معصومین علیهم السلام می باشد.سوالات تحقیق عبارتند از: 1-مبانی تربیت دینی هفت سال اول، با نگاه به سنت حضرات معصومین علیهم السلام چیست؟2-اهداف تربیت دینی هفت سال اول،با نگاه به سنت حضرات معصومین علیهم السلام کدامند؟3-اصول تربیت دینی هفت سال اول،با نگاه به سنت حضرات معصومین علیهم السلام چیست؟4- محتوی تربیت دینی هفت سال اول،با نگاه به سنت حضرات معصومین علیهم السلام چیست؟5- روش های تربیت دینی هفت سال اول و شرایط به کارگیری هرکدام،با نگاه به سنت حضرات معصومین علیهم السلام چیست؟ ماهیت این تحقیق،توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.به این منظوراحادیث حضرات معصومین علیهم السلام مطابق سوالات،از کتب دینی استخراج شدند، سپس عمدتاً با مراجعه به کتب لغت زبان عربی،درصدد توضیح کلیدواژه ها و تلاش برای درک بیشتر احادیث برآمدیم.یافته های تحقیق عبارتند از:1-فطرت،طینت،جذبه احسان،حب ذات و مبنای ضعف عقل در کودکان 2-عبادت و هدفهای مرتبط باآن 3-اصول خودسازی والدین،ایجاد زمینه های مناسب،کرامت و سیادت،رحمت و محبت،مدارا و اصل عدم تحمیل عبادت 4-آموزش مطلق خوبی،واجبات،قرآن کریم،اشعارسودمند و مطالب مورد نیاز 5- روش های بازی،تبشیر وتشویق و تنبیه
احسان موسوی موسوی حسن ملکی
این پژوهش به تحلیل محتوا، تصاویر و تکالیف کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی سال تحصیلی(91-92) براساس شاخص(مولفه) های چندفرهنگی مستخرج از اسناد بالادستی پرداخته است. روش تحقیق مورد استفاده، تحلیل محتوا از نوع کمی است. جامعه آماری در این تحقیق دو گروه می باشند: الف. اسناد بالادستی. ب. کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی. نمونه آماری شامل(قانون اساسی، سند چشم انداز بیست ساله توسعه ایران1404، برنامه پنجم توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی ایران، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و فلسفه تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران) و کل کتاب مطالعات اجتماعی می باشد. به منظور انجام تحقیق، ابتدا شاخص(مولفه)های چندفرهنگی از اسناد بالادست استخراج شدند سپس بر اساس آنها و ادبیات تحقیق کاربرگ تحلیل محتوا تدوین شد و به تحلیل کتاب پرداخته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روشهای آمار توصیفی از قبیل(جدول، نمودار، فراوانی و درصد فراوانی) استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از توجه نسبتاً زیاد کتاب(382 فراوانی) به بحث چندفرهنگی است اما نوعی عدم توازن در توزیع و پرداختن به شاخص(مولفه)های چندفرهنگی در فصلهای کتاب وجود دارد این نتیجه گیری با پژوهش حکیم زاده و دیگران(1386) و صادقی(1389) همسو می باشد. همچنین میزان توجه کتاب به شاخص(مولفه)های مختلف چندفرهنگی با نوعی سوگیری یا تغافل یا سهل انگاری همراه است، طوری که به برخی شاخص(مولفه) اصلاً توجهی نشده است و این کم توجهی و عدم توجه به برخی شاخص(مولفه)ها علی رغم تاکید اسناد بالا دست به آنها، نشان از ضعف کتاب در انطباق با اسناد بالادست می باشد. این نتایج با پژوهش های عراقیه و همکاران(1388)، حمیدی زاده(1390)، عراقیه، واجارگاه، فروغی و فاضلی(1388) همسو می باشد، ولی با پژوهش عزیزیان وهمکاران(1389) تطابق ندارد. در پایان نیز پیشنهاداتی ارائه شد از جمله: توجه بیش تر به مفاهیمی نظیر زبان، گویش و ادبیات اقوام مختلف و آزادی مذاهب دیگر، توجه به نمادهای قومی در کتاب، اضافه کردن تصاویر مربوط به برخی اقوام که در کتاب به آنها اشاره نشده است.
محمد حبیبی فر حسن ملکی
هدف این پژوهش،تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم براساس شاخص های سرمایه اجتماعی و نظرات معلمان در جهت ارایه پشنهادهای کاربردی در خصوص اصلاح برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم در ایران است. نوع تحقیق بر اساس اهداف تحقیق ،در زمینه تحلیل محتوااز نوع توصیفی و کاربردی است و روش مورد استفاده کمی و از نوع تحلیل محتوا می باشد و در زمینه نظرات معلمان توصیفی و از نوع زمینه یابی می باشد.جامعه آماری این تحقیق را کتاب مطالعات اجتماعی و معلمان زن و مرد گنبد کاووس به تعداد 55 نفر تشکیل می دهد،در این تحقیق حجم نمونه با جامعه یکی در نظر گرفته شده است و در نهایت تعداد 55 پرسشنامه قابل تحلیل بود. ابزار گردآوری داده ها چک لیست و پرسشنامه بود؛لذا جهت تحلیل از چک لیست که دارای 30 مولفه استفاده شد.پایایی ابزار با روش ضریب پایایی مرکب محاسبه شد و عدد94/0بدست آمد و نتایج بیانگر پایایی مناسب ابزار بودو پرسشنامه سرمایه اجتماعی از پرسشنامه 31 سوالی محقق ساخته استفاده شد. پایایی ابزار با روش آلفای کرانباخ محاسبه شد و عدد 92/0 بدست آمد و نتایج بیانگر پایایی مناسب ابزار بود. جهت تحلیل داده ها در زمینه تحلیل محتوا از فراوانی ، درصد فراوانی ،جداول و نمودار استفاده شد و در زمینه نظرات معلمان از آزمون t تک نمونه ای و آزمون t مستقل برای مقایسه نظرات معلمان زن و مرد استفاده شد. سرانجام این که در بخش پایانی،مجموع توصیه هایی در ارتباط با استفاده هر چه بهتر از شاخص های سرمایه اجتماعی در کتاب و آموزش سرمایه اجتماعی در جهت بهبود و اصلاح برنامه درسی ارایه شده است.
محمد ممشلی حسن ملکی
عصر حاضر را، به دلیل تغییرات پرشتابی که در آن اتفاق می افتد عصر تغییر نامیده اند،در عصر کنونی، سواد مالی به عنوان یکی از مهارت های مورد نیازدر زندگی پذیرفته شده است، و در همین راستا نهادهای آموزشی و فرهنگی کشورهای پیشرفته در کنار آموزش مهار تهای اولیه و ضروری مانند خواندن، نوشتن، ریاضیات، ادبیات، تاریخ و … به برنامه های آموزش اقتصاد و تعلیم و تربیت اقتصادی و به ویژه سواد مالی نیز توجه کرده اند. لذا با توجه به خلا برنامه درسی ما در آموزش سواد مالی، و با توجه به اینکه آموزش سواد مالی در نظام آموزش و پرورش ایران مطرح نبوده، لازم است در این زمینه مطالعاتی صورت گیرد. آنچه در اینجا مهم است نقش برنامه ریزان درسی به عنوان تعیین کنندگان اصلی تغییرات و اصلاحات در برنامه های درسی و همچنین نیاز سنجی به عنوان اصلی ترین ابزار سنجش نیاز های آموزشی می باشد. پژوهش حاضر با هدف نیاز سنجی برنامه درسی سواد مالی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی به قصد طراحی برنامه درسی انجام شده است. این پیوهش شامل سه سوال:1. تا چه اندازه موضوع"مالیه شخصی"از دیدگاه اساتید برنامه درسی و کارشناسان مالی به عنوان نیاز آموزشی برای دوره ابتدایی پذیرفته می شود؟2. تا چه اندازه موضوع"خدمات و محصولات مالی"از دیدگاه اساتید برنامه درسی و کارشناسان مالی برای دوره ابتدایی به عنوان نیاز آموزشی پذیرفته می شود؟3. تا چه اندازه موضوع"مسئولیت ها و حقوق مصرف کننده"از دیدگاه اساتید برنامه درسی و کارشناسان مالی برای دوره ابتدایی به عنوان نیاز آموزشی پذیرفته می شود؟ می باشد. روش پژوهش حاضر یک مطالعه نیازسنجی با بهره گیری از نظر کارشناسان از طریق پیمایش می باشد جامعه ی مورد پژوهش در این تحقیق را 42 نفرازجمله، اساتید برنامه درسی در دانشگاهای دولتی تهران و همچنین کارشناسان مالی شامل،(اساتید اقتصاد و کارشناسان مالی سازمان بورس و اوراق بهادار) تشکیل می دهند.اساتید برنامه درسی به دلیل تخصص و آگاهیشان در زمینه نیازسنجی و تدوین و طراحی برنامه درسی، اساتید اقتصاد و کارشناسان مالی به دلیل آشنایی و تخصص در زمینه سواد مالی شرکت داده شده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده، ابتدا لیست اسامی، اساتید برنامه ریزی درسی دانشگاه های مد نظر و کارشناسان مالی مورد نظر استخراج شده است، سپس به منظور درخواست هماهنگی با اعضای جامعه تماس گرفته و از بین آنها تعداد افراد مورد نیاز انتخاب شده است .در این پژوهش پژوهش-گرابتدا با جستجو و مطالعه متون و منابع موجود، در منابع خارجی به سه حوزه از اهداف مربوط به آموزش سواد مالی به دانش آموزان دست یافت، سپس با استفاده از این منابع و نظر کارشناسان اقدام به ساخت پرسشنامه ای نیمه باز پاسخ شامل 19 سوال پنج گزینه ای همراه با پاسخ تشریحی برای هر سوال نمود، سپس اقدام به نظرسنجی در مورداهداف مطلوب ترسیم شده، از متخصصین امر نمود. در نهایت با توجه به تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از اجرای پرسشنامه خلاصه یافته های پژوهش از قرار زیر می باشد.بررسی نتایج سوال اول: تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از پاسخ دهی اساتید اقتصاد، کارشناسان بورس و اساتید برنامه ریزی درسی به پرسشنامه نیمه باز پاسخ، به طور کلی،7% گزینه کم،21%گزینه متوسط،45%گزینه زیاد و27%گزینه خیلی زیاد را برگزیدند، بنابراین می توان گفت نظر صاحب نظران، تایید اهداف مربوط به سوال اول پژوهش را نشان می دهد. بررسی نتایج سوال دوم: تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از پاسخ دهی اساتید اقتصاد، کارشناسان بورس و اساتید برنامه ریزی درسی به پرسشنامه نیمه باز پاسخ به طور کلی،25%گزینه متوسط، 45%گزینه زیاد و 30%گزینه خیلی زیاد را برگزیدند ،بنابر این می توان گفت نظر صاحب نظران تایید اهداف مربوط به سوال دوم پژوهش را نشان می دهد. بررسی نتایج سوال سوم: تجزیه و تحلیل نهایی داده های حاصل از پاسخ دهی اساتید اقتصاد، کارشناسان بورس و اساتید برنامه ریزی درسی به پرسشنامه نیمه باز پاسخ ، 0.50%گزینه کم،19.50%گزینه متوسط، 49%گزینه زیاد و 31%گزینه خیلی زیاد را برگزیدند، بنابر این می توان گفت نظر صاحب نظران تایید اهداف مربوط به سوال سوم پژوهش را نشان می دهد.بر اساس نتایج یافته ها می توان گفت سه موضوع مالیه شخصی، خدمات و تولیدات مالی،مسئولیت ها و حقوق مصرف کننده و اهداف مربوط به هر موضوع از نظر صاحب نظران به عنوان نیاز آموزشی برای دوره ابتدایی پذیرفته شدند. لذا با توجه به نظر متخصصین و توجه به نتایج تحقیق ضرورت آموزش سوادمالی در دوره ابتدایی لازم می نماید. در همین راستا بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود تغییراتی در برنامه های درسی مربوط به حوزه تعلیم و تربیت اقتصادی ایجاد شود وجایگاهی برای برنامه درسی سواد مالی که امروز آموزش آن نیاز جامعه ایرانی می باشدتعریف شود و تغییرات لازم صورت گیرد.
محمد دلبری حسن ملکی
چکیده سرآغاز تحول در آموزش و پرورش رسمی، طراحی و تدوین نظام تعلیم و تربیت دینی متمایز از سایر مکاتب تربیتی بشری است. این مهم زمانی تحقق خواهد یافت که مولفه های آن یعنی مبانی، اصول، اهداف و روش ها از تحلیل روش مند منابع دینی بویژه منبع اصیل اسلام؛ قرآن کریم کشف و اخذ گردد. تعیین مولفه های تعلیم و تربیت از طریق تحلیل آموزه های قرآن کریم، علاوه بر امکان طراحی منسجم نظام آموزشی متناسب با فرهنگ اسلامی، و جلوگیری از التقاط، امکان ارزیابی از نظام تعلیم و تربیت موجود و سنجش مقدار کارایی و کارآمدی و هر گونه پیشنهاد و برنامه ریزی برای تغییر و بهسازی آن را مهیا می سازد. این تحلیل باید بتواند در گام اول با تعیین مشخصات مخاطب تربیت، یعنی انسان از طریق تفسیر ساختار وجودی او و روابطش با سایر عناصر هستی، مبانی و اصول تعلیم و تربیت دینی را ارائه دهد. بر این اساس، پس از تبیین کلیات و مفاهیم این پژوهش، مبانی تعلیم و تربیت دینی بر اساس ساختار وجودی انسان و جایگاه انسان در ساختار و روابط نظام هستی، تعیین گردید که عبارت بودند از: «وحدت ذاتی بشر»، «وجود تفاوت های فردی»، «اثرگذاری و اثرپذیری»، «خیرطلبی ذاتی»، «ذات یکپارچه خیر»، «ذوابعاد بودن»، «کرامت ذاتی و اکتسابی انسان»، «حقیقت غیرمتعین داشتن»، «شاکله های متفاوت اکتسابی»، «عالم بالفعل بودن»، «فقر ذاتی» و ... . بر اساس این مبانی، اصول تعلیم و تربیت نیز ارائه گردید. این تحلیل در گام دیگر باید با تحلیل افعال، مفاهیم و تمثیل های ناظر به تربیت و روش های تربیت در قرآن کریم، مولفه ها و روابط معنایی هر یک از آنها را معین کند. تفسیر این مفاهیم، ضمن ارزیابی از ساختار و کفایت مفهوم برای کاربرد در پژوهش های تربیتی، تلقی قرآن کریم را از تربیت و چیستی آن ارائه می دهد. بر این اساس با مفهوم شناسی افعال ناظر به تغییر انسان و روش های تربیتی، برخی از مولفه های تعلیم و تربیت دینی نظیر «آگاهانه و ارادی بودن»، «عالمانه بودن»، «مستمر بودن»، «تعاملی بودن»، «ابتنای بر دانش و تفکر»، «محوریت مخاطب» و ... استخراج شد. در گام بعدی، با تحلیل آموزه های قرآنی ناظر به غایات و اهداف خلقت به صورت عام و انسان به نحو خاص و بررسی اهداف و غایات افعال تربیتی و ابزارهای هدایت بر اساس نص قرآن کریم، ضمن طبقه بندی این اهداف و تعیین روابط معنایی میان آنها، شبکه ای از اهداف و غایت را طراحی نماید و به این وسیله، تمایز تعلیم و تربیت دینی را از سایر نظام های تربیتی، معین سازد. در این مرحله، شبکه ای از اهداف با محوریت غایت «عمل احسن»، اهداف واسطه ای «ایمان» و «عمل صالح»، اهداف واسطه ای ابزاری «علم» و «تفکر» و اهداف جزئی در سه حیطه ی «شناخت، باور و عملکرد درونی و بیرونی» ارائه گردید. در فصل آخر، با توجه به مولفه های پیشین، برنامه ی درسی تعلیم و تربیت دینی رسمی، ارزیابی گردید که بر اساس آن، این برنامه در برخی از مبانی، با مولفه های قرآنی تربیت غیرهمسو و در مواردی تعارض دارد. اهداف آن از الگوی قرآن تبعیت نمی کند و از جامعیت لازم برخوردار نیست و در مواردی تفسیر غیرواقع از اهداف قرآنی ارائه شده است. مفهوم شناسی افعال و روش های تربیت در برنامه ی درسی نیز در وجوهی نظیر جامعیت، محل تأمل است. ضمن آن که در برخی موارد، فهمی متفاوت از واقع ارائه شده است. واژگان کلیدی: مبانی و اصول انسان شناسی، اهداف تربیت، روش های تربیت، برنامه ی درسی تعلیم و تربیت دینی.
سمانه سادات موسویان محمد رضا نیلی
شتاب و توسعه علوم بشری و پیشرفت فناوریهای نوین، دستاوردهای جدید علمی را برای انسان به ارمغان آورده است. لیکن ورود به عرصه های جدید علمی و فناوری همواره نکات و مسائل اخلاقی و محدودیت هایی را به همراه خواهد داشت. یکی از راه حلهای رویارویی با چالشهای بوجود آمده، آموزش رسمی می باشد. دانشجویان علوم تربیتی علاوه براینکه به تبع رشته با تحولات آموزشی جهانی همراه شده و با فناوریهای مختلف آشنا می گردند، در آینده نیز رهبران و مشاوران نسل جدید خواهند بود، به همین دلیل ضروری می نماید دانشجویان در این رشته با مسائل اخلاقی فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از بیش آشنا گردند. دراین پژوهش هدف اساسی، آشنایی دانشجویان با مسائل اخلاقی فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در قالب درس اخلاق فناوری اطلاعات در دوره کارشناسی ارشد بوده است. در این ارتباط ابتدا با تحلیل محتوای اسناد بالادستی در داخل کشور و نیز استفاده از تجارب دانشگاههای کشورهای دیگر که این درس را ارائه می دهند، مولفه های درس اخلاق فناوری استخراج شد و با توجه به این مولفه ها پرسشنامه ی نیازسنجی در دو قالب پرسشنامه ی متخصصین و پرسشنامه ی دانشجویان تهیه گردید، نمونه های مورد استفاده به منظور نیاز سنجی از دانشجویان علوم تربیتی و نیاز سنجی متخصصین نیز به صورت ملاک محور انجام شد. پس از تحلیل پرسشنامه ها، سرفصلها با توجه به اهداف آموزشی مشخص گردیدند. دوره بر اساس اصول بنیادین الگوی کمپ تهیه و پس از طراحی درس اخلاق فناوری ، اعتبار دوره از نظر متخصصین تأیید شد و اصلاحات پیشنهادی اعمال و طراحی دوره مورد بازبینی قرار گرفت و در نهایت با توجه به نتیجه اعتبار یابی و اصلاحات صورت گرفته به منظور پیاده سازی درس اخلاق فناوری اطلاعات، پیشنهاد شد این درس به صورت کاربردی برای دانشجویان علوم تربیتی اجرایی گردد.
انور صابری حسن ملکی
این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی بازی های رایانه ای بر خلاقیت دانش آموزان راهنمایی انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی از نوع نیمه آزمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان راهنمایی پسر شهرستان نقده تشکیل دادند. با روش نمونه گیری خوشه ای 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش نرم افزار (بازی) های رایانه ای می باشد که به گروه آزمایشی داده شد و پرسشنامه خلاقیت تورنس که به عنوان پیش آزمون و پس آزمون به کار گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارتوصیفی برای تعیین فراوانی و میانگین و از آمار استنباطی برای تحلیل کواریانس استفاده شد.نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل دادها، نشان داد که تفاوت بین دو گروه گواه و آزمایش از نظر آماری در سطح 0/05>α و یا سطح اطمینان 95/ معنادار می باشد. به منظور حذف اثر پیش آزمون از شاخص آماری تحلیل کوواریانس استفاده گردید که نتایج به دست آمده، نشان داد بازی های رایانه ای بر 3زیر مقیاس خلاقیت(سیالی، انعطاف، ابتکار) تاثیر معناداری داشت ودر زیر مقیاس بسط تفاوت معناداری یافت نشد.یافته های حاصل از اجرای این پژوهش نشان داد که بازی های رایانه ای در ایجاد و ارتقاء خلاقیت دانش آموزان به طور معناداری بهتر بوده است.
سیده زهره یاسینی حسن ملکی
هدف این پژوهش بررسی نقش برنامه درسی پنهان در تربیت دینی دانش آموزان از دیدگاه معلمان و دانش آموزان مدارس دوره متوسطه دخترانه منطقه 15 استان تهران در سال تحصیلی 91-92 بوده است. روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و ابزار اندازه گیری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته نیز می باشد. این پرسشنامه 32 سوالی شامل 5 مولفه محیط فیزیکی مدرسه ، قوانین و مقررات مدرسه ، تعاملات اجتماعی دانش آموزان با یکدیگر ، تعاملات کارکنان مدرسه ، تعاملات معلمان با دانش آموزان در این پژوهش می باشد که بر اساس مقیاس پنج سطحی (همیشه، اغلب اوقات،گاهی اوقات، به ندرت و هرگز) لیکرت تهیه شده است.روایی آن توسط استادان راهنما و مشاور، کارشناسان و متخصصان برنامه ریزی درسی مورد تایید قرار گرفته است و برای تعیین اعتبار سوالات پرسشنامه بین 30 نفر از دانش آموزان و معلمان توزیع شد که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ اعتبار این پرسشنامه برابر 92% محاسبه شد. این تحقیق دارای دوجامعه آماری است: ا- کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دخترانه منطقه 15 استان تهران که شامل 9495 دانش آموز 2- کلیه معلمان همان مدارس که شامل 640 معلم در سال تحصیلی 92-91 می باشد. با استفاده از جدول مورگان تعداد370 دانش آموز و تعداد240 معلم به عنوان نمونه انتخاب گردید در این پژوهش از آمار توصیفی ،فراوانی و در صد فراوانی و آمار استنباطی از آزمون خی دو یا مجذور کای و آزمونt استفاده شده است . تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss می باشند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل، فرضیه های پژوهش را مورد تایید قرار داد بدین معنا که مولفه های برنامه درسی پنهان یعنی محیط فیزیکی مدارس، قوانین و مقررات مدارس، نوع تعاملات معلمان با دانش آموزان، نوع تعاملات دانش آموزان با یکدیگر و نوع تعاملات معلمان با کارکنان مدرسه بر تربیت دینی دانش آموزان تاثیر دارد و در انتها در مقایسه بین نظرات معلمان و دانش آموزان به این نتیجه رسیدیم که معلمان بیشتر از دانش آموزان معتقدند که برنامه درسی پنهان بر تربیت دینی دانش آموزان تاثیر دارد. واژگان کلیدی: برنامه درسی، برنامه درسی پنهان، تربیت دینی
عیسی برقی حسن ملکی
چکیده هدف این مطالعه طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه ی درسی مساله محور در مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاههای دولتی شهر تهران می باشد. بدین منظور برای انجام مطالعه از طرح هم سو سازی که متداول ترین رویکرد در روش های ترکیبی است بهره گرفته شد از میان جامعه آماری، 8 اطلاع رسان، به روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند و از نوع گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه با اعضاء هیات علمی، تا حد اشباع تحقیق پیش برده شد و برای اعتباریابی تحقیق 18 آزمودنی با استفاده از تابع درجه
سمیه نصیرزاده حسن ملکی
چکیده تحقیق حاضر به منظور بررسی و تعیین صلاحیت های شناختی – مهارتی معلمان در پرورش روحیه کارآفرینی دانش آموزان شاخه فنی و حرفه ای از دیدگاه صاحب نظران انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل تعدادی از اساتید و کارشناسان علوم تربیتی، به همراه صاحب نظران در دسترس رشته کارآفرینی می باشد، که 35 نفر بوده اند. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها بر مبنای سوال مطرح شده در طرح تحقیق، پرسش نامه 93 سوالی مبتنی بر 26 صلاحیت شناختی و 67 صلاحیت مهارتی طراحی شده است، و پس از تائید روایی و پایایی آن پرسش نامه بین کارشناسان علوم تربیتی و اساتید رشته کارآفرینی به صورت مستقیم(حضوری) توزیع و پس از پاسخ دادن جمع آوری گردید. جهت تعیین روایی این پرسشنامه از روش محتوا استفاده گردید. بر این اساس نظر استادان راهنما و مشاوره و اکثر پاسخ دهندگان به آن در خصوص پرسشنامه اخذ گردید که، متفق القول اعلام نمودند که سوالات پرسشنامه در جهت موضوع می باشد و صرفا اصلاح و ویرایش پرسشنامه توصیه گردید که پرسشنامه از این لحاظ اصلاح و نهایی گردیده و فاقد عبارات مبهم است. جهت سنجش پایایی پرسشنامه از روش ضریب آلفا 2 استفاده گردید یعنی به صورت آزمایشی ده پرسش نامه بین کارشناسان علوم تربیتی و اساتید رشته کارآفرینی توزیع شد بعد از بررسی مقدار ضریب آلفای کرونباخ 977/0 به دست آمده است چون بالاتر از 70/0 است پس پرسشنامه دارای پایایی بالای است. سپس برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از آمار توصیفی( میانگین، انحراف استاندارد و ...) و آمار استنباطی استفاده شده است کلمات کلیدی: صلاحیت های شناختی، صلاحیت های مهارتی، آموزش کارآفرینی، پرورش روحیه کارآفرینی
عباس رامش یحیی مهاجر
هدف این پژوهش نیازسنجی آموزش ضمن خدمت دبیران زن پایه سوم دبیرستان شهر بابل بر اساس الزامات سند تحول بنیادین آموزش و پرورش می باشد. بر این اساس سوالات پژوهش با توجه به الزامات سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در زمینه توانمندی های شناختی، توانمندی های مهارتی، توانمندی های عاطفی و توانمندی های پژوهشی دبیران مطرح شده اند. جامعه آماری اصلی این پژوهش شامل 72 دبیر زن پایه سوم دبیرستان مدارس عادی-دولتی شهر بابل و جامعه آماری فرعی پژوهش شامل مدیران این دبیرستان ها (10 مدیر) و کارشناسان آموزش متوسطه سازمان آموزش و پرورش بابل(7 کارشناس) بوده که با استفاده از روش تمام شماری، کل این تعداد به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل دو پرسشنامه می باشد. پرسشنامه اول با 53 گویه برای ارزیابی وضعیت موجود توانمندی ها توسط خود دبیران طراحی شده که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81/0 تعیین شد و پرسشنامه دوم نیز با 53 گویه برای ارزیابی کارشناسان و مدیران از وضعیت موجود و مطلوب توانمندی های دبیران، طراحی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 81/0 تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و برای اطمینان از نتایج به دست آمده، از فرمول خطای معیار اندازه گیری استفاده شد. نتایج آماری پژوهش نشان داد که میانگین نمرات توانمندی موجود دبیران در زمینه شناختی 05/3، در زمینه مهارتی 14/3، در زمینه عاطفی 07/3 و در زمینه پژوهشگری 57/2 بوده است. سپس این نمرات با میانگین نمرات وضع مطلوب مقایسه شده و نتایج به دست آمده نشان داد بیشترین نیاز دبیران در زمینه توانمندی های پژوهشگری بوده و پس از آن توانمندی های شناختی، مهارتی و عاطفی به ترتیب اولویت های بعدی برای آموزش را کسب کردند.
فرشاد فروتن حسن ملکی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی کتاب جغرافیای استان سیستان و بلوچستان بر اساس الگوی خلاقیت گیلفورد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا و کاربردی می باشد جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای کتاب جغرافیا استان سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی93-92 می باشد حجم نمونه برابر با جامعه آماری انتخاب گردیده است. ابزار این تحقیق فرم تحلیل محتوای محقق ساخته با توجه به الگوی عوامل خلاقیت گیلفورد می باشد. برای تحلیل محتوا از یک طرح کدگذاری استفاده شده است. این کار در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول محتوای کتاب به سه قسمت(متن،پرسش ها و تصاویر) تقسیم شده؛ در مرحله دوم کلیه واحدها در تمامی قسمت ها با طبقه مورد نظر، از نظر شاخص های خلاقیت گیلفورد مطابقت داده شده و در جداول مربوط ثبت شده؛ و در مرحله سوم واحدهایی که در سطح بالای عوامل خلاقیت گیلفورد قرار داشتند شناسایی و شمارش شده اند. پایایی بر اساس فرمول هولستی مورد محاسبه قرار گرفته است(مقدار آن 87%). داده های حاصل با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق با توجه به سوالات تحقیق که عبارت اند از: محتوای متن درسی کتاب جغرافیای استانی سیستان و بلوچستان با طبقه بندی اعمال ذهنی و عوامل خلاقیت گیلفورد، تطابق دارد؟ محتوای پرسش ها و تمارین کتاب جغرافیای استانی سیستان و بلوچستان با طبقه بندی اعمال ذهنی و عوامل خلاقیت گیلفورد، تطابق دارد؟ محتوای تصاویر و عکس های کتاب جغرافیای استان سیستان و بلوچستان با طبقه بندی اعمال ذهنی و عوامل خلاقیت گیلفورد تطابق دارد؟ این گونه می باشد می باشد که کتاب درسی جغرافیای استان سیستان و بلوچستان تاکید بیش از حد به سطح حافظه شناختی و تفکر همگرا دارد و می توان نتیجه گرفت که در محتوای کتاب بین سطوح گوناگون خلاقیت گیلفورد تعادل مناسبی وجود ندارد. واژه های کلیدی: تحلیل محتوا – جغرافیای استان سیستان و بلوچستان – خلاقیت – الگوی گیلفورد –
حسین کارآمدبیشه سعید بهشتی
این پژوهش که با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و به منظور بررسی نظام معرفت شناسی ابن سینا و دلالت های آن در برنامه درسی انجام شده است، بر این فرض استوار می باشد که دیدگاه های معرفت شناختی فیلسوفان بر ساختار و عناصر برنامه درسی اثر می گذارند. بر این اساس، یافته های تحقیق حاکی از آنند که حس و عقل کانون نظام معرفت شناسی ابن سینا را تشکیل می دهند. از نظر شیخ، با این که بیش تر معرفت های بشری در اثر ارتباط متقابل میان حس و عقل پدید می آیند، ولی وی تجربه های حسی را مقدمه ای برای کسب معرفت عقلانی می داند. آدمی باید بکوشد تا با بهره مندی هرچه زیادتر از تجربه های حسی، بر ادراکات عقلی خود بیفزاید و قدرت حدس را تقویت نماید. او می تواند مراتب مختلف معرفت حسی و عقلی را یکی پس از دیگری سپری کرده، به عقل فعال برسد و به حقایق هستی آگاهی یابد. در مقایسه با حس، عقل دارای کارکردهای مهمی می باشد و تجربه و روش های تجربی در صورتی اعتبار می یابند که از پشتوانه عقلی برخوردار شوند. چنین نگرشی، رویکرد عقل گرایی در برنامه درسی را در پی داشته است که افزون بر برخورداری از نقاط مشترک با رویکردهای شناختی برنامه درسی، تفاوت هایی نیز با آن ها دارد. مطابق با این رویکرد، قدرت تفکر و استدلال، هدف اساسی برنامه درسی را تشکیل می دهد.هدف غایی برنامه درسی، سعادت و کمال واقعی و یا دست یابی به قرب الهی است که در اثر اهداف واسطی رشد و شکوفایی عقل نظری و عقل عملی حاصل می شود. اهمیت نقش حس و عقل، اعتبار عقلی، تأمین کمال و سعادت انسان، علاقه فراگیر، قابلیت فهم و یادگیری، زمینه سازی برای استقلال در یادگیری، ارتباط با واقعیت مورد مطالعه و جامع نگری، مهم ترین اصول حاکم بر محتوای برنامه درسی می باشند. در سازمان دهی محتوا نیز باید توالی و وسعت رعایت گردند. تعدد روش ها، عقلانیت و تفکر، فعال سازی فراگیران، تناسب با قابلیت های آنان، نقش حواس در آموزش و یادگیری و زمینه سازی برای کشف حقایق، از جمله اموری اند که در قالب الگوهای آموزش و یادگیری فعال باید مورد توجه واقع شوند. کسب مهارت های تفکر و استدلال، تحقق هدف ها، رشد اخلاقی فراگیران، پرهیز از ارزشیابی های مبتنی بر حفظ مطالب، ملاحظه سطوح مختلف دانش و تنوع روش ها و ابزارهای ارزشیابی، مهم ترین اصول ارزشیابی هستند که در الگوهایی هم چون خردگرا و هدف گرا تحقق می بایند.
داود براهویی حسن ملکی
چکیده: انسان موجودی است که برای رسیدن به اهداف خود به برنامه ریزی احتیاج دارد.اسلام به عنوان کامل ترین دین الهی براهمیت برنامه ریزی تاکید دارد.تا جایی که می توان خود قرآن را کتاب برنامه ریزی خواند. رساله حاضر به بررسی جایگاه،اصول و روش های برنامه ریزی در قرآن بااستناد تفسیر المیزان می پردازد.در بررسی هر موضوع ابتدا آیه مرتبط با موضوع آورده شده است و سپس دیدگاه و تفسیر علامه طباطبایی به آن اضافه گردیده است . براساس این تحقیق معلوم شد در برنامه ریزی تربیتی،اقتصادی،سیاسی و جنگ نرم اصول وروش هایی بر مبنای قرآن استنتاج کرد که از آن جمله اصول و روش ها عبارتند از :اصول و روش های برنامه ریزی تربیتی : اصل کرامت،اصل اختیار و مسئولیت،اصل تعقل و ... روش الگو قرار دادن،تنبیه و پاداش،داستان سرایی و... اصول و روش های برنامه ریزی اقتصادی: اصل مالکیت مطلقه خداوند،اصل مالکیت فردی،اصل حرمت ربا و... روش تفقه در احکام اقتصادی،روش تزکیه و... اصول و روش های برنامه ریزی سیاسی:اصل نفی سبیل ،اصل آزادی عقیده و... روش مناظره و جدل،روش بیان مقایسه ای و... اصول و روش های برنامه ریزی جنگ نرم: اصل تردید افکنی،اصل اختلافات داخلی و...روش های سیاسی،روش های اجتماعی و روش های فرهنگی. در نتیجه می توان براساس قرآن برای ابعاد مختلف زندگی انسان برنامه ریزی کردو بر اساس این برنامه امور تربیتی،اقتصادی ،سیاسی و جنگ نرم را ساماندهی بهتری نمود. کلید واژه ها:اهداف، اصول،روش ها،برنامه ریزی، قرآن،تفسیر المیزان
فرشته افکاری حسن ملکی
چکیده پژوهش حاضر با هدف شناسایی و نقد رویکردهای تربیت اخلاقی، وضعیت و جایگاه مولفه های آنها در برنامه درسی فعلی و طراحی الگوی برنامه درسی، جهت تربیت اخلاقی در دوره ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. از منظر گردآوری و تحلیل داده ها، رویکرد یا پارادایم زیربنایی پژوهش، کیفی است. گرچه در پاره ای موارد از شاخص های کمی نیز استفاده شده است، لیکن رویکرد غالب کیفی بوده است. به منظور شناسایی وضعیت موجود تربیت اخلاقی در برنامه درسی دوره ابتدایی، با بهره گیری از تکنیک تحلیل محتوا، کتابهای درسی قرآن، هدیه های آسمان، بخوانیم، بنویسیم و تعلیمات اجتماعی پایه های اول تا پنجم دوره ابتدایی از نظر توجه به مولفه های رویکردهای تربیت اخلاقی معاصر که به تأیید 15 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت رسیده است، مورد بررسی قرار گرفتند. فراوانی مضامین، تصاویر (عکس)، سوال و تکالیف (فعالیت های دانش آموزان و تمرین های مندرج در کتاب) پس از شمارش و درج در جدول توزیع فراوانی و درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند(جمعاً 17 کتاب). طبق نتایج تحقیق، علی رغم اهمیت نقش نهاد آموزش و پرورش در فرایند تربیت متربیان و نیز محوریت اساسی کتب درسی در جریان تعلیم و تربیت در کتابهای درسی، به مسأله مهمی چون تربیت اخلاقی به طور جدی و علمی پرداخته نشده است. همچنین بیشتر مطالب کتب یاد شده، به شکل مضامین حاوی پند و اندرز ارائه شده و برای ارتباط مولفه های تربیت اخلاقی با زندگی روزمره دانش آموزان فعالیتی پیش بینی نشده است. از شیوه های تدریس متناسب با رده سنی کودکان دبستانی، در جهت ارتقاء شناخت ارزش اخلاقی و در نهایت التزام به آموزه های اخلاقی با رویکرد اسلامی در آنان کمتر بهره برده شده است. به منظور ارائه الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی ویژه دوره ابتدایی، از منابع متعدد از جمله پژوهش ها، تألیفات، تجارب سایر کشورها و همچنین نظر متخصصان استفاده شد. با استفاده از منابع یاد شده، الگوی مناسب برنامه درسی تربیت اخلاقی تهیه و برای اعتبارسنجی از نظر 20 نفر از صاحبنظران مرتبط استفاده شد. الگو در 10 عنصر اصلی بر اساس الگوی برنامه درسی اکر یعنی اهداف، محتوا، راهبردهای یادگیری، نقش معلم، گروه بندی، زمان، مکان، مواد و منابع و شیوه ارزشیابی با مرکزیت منطق تنظیم شده است. از جمله ویژگی های این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، اختصاصی بودن، سادگی، بدیع بودن، واقع نگری، نگاه تربیتی و رویکرد فعال در آموزش یادگیری اشاره کرد. کلید واژه ها: برنامه درسی، تربیت اخلاقی، الگوی برنامه درسی، دوره ابتدایی، رویکرد اسلامی
سوسن فرخی حسن ملکی
هدف پژوهش حاضر بررسی کتاب هدیه های آسمانی ششم ابتدایی بر اساس الگوی خلاقیت پلسک می¬باشد که با روش توصیفی از نوع تحلیل محتوا و به صورت کاربردی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل محتوای کتاب هدیه های آسمانی ششم ابتدایی در سال تحصیلی93-1392می باشد. حجم نمونه به روش تمام شماری انتخاب گردیده است. ابزار این تحقیق، فرم تحلیل محتوای محقق ساخته با توجه به الگوی عوامل خلاقیت پلسک می باشد و برای تحلیل محتوا از یک طرح کدگذاری استفاده شده است. پایایی ابزار بر اساس فرمول هولستی به مقدار 88/0 مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان داد که کتاب هدیه های آسمان کتابی است با محتوای غیر فعال که دارای حدود 80 درصد واحد غیر فعال است. در ارزیابی الگوی خلاقیت پلسک در این کتاب بیشتر به اصل دوم، "اصل گریز "پرداخته شده و به اصل اول، یعنی اصل " توجه"، در کتاب مذکور کم وبیش توجه شده. اما در مورد اصل سوم، یعنی اصل "تحرک"در این کتاب، هیچ واحدی به آن اختصاص داده نشده و این کتاب با نداشتن واحد عمل، کتابی غیر خلاق نامیده می شود. در مجموع می¬توان گفت که کتاب مذکور منطبق با الگوی آموزش خلاقیت پلسک نمی باشد.
سروه ناصری حسن ملکی
هدف پژوهش حاضر "امکان سنجی اجرای مدیریت مدرسه محور از دیدگاه مدیران و معلمان دبیرستان های دوره اول متوسطه شهر سنندج" می باشد. نتایج تحقیق نشان داد مدیریت مدرسه محور از دید مدیران و معلمان با 99 درصد اطمینان اهمیت دارد. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد بین اهمیت عوامل مدیریت مدرسه محور تفاوت معنادار وجود دارد. رتبه بندی عوامل موثر اجرای مدیریت مدرسه محور از دیدگاه مدیران و معلمان دوره اول متوسطه شهر سنندج با توجه به یافته های پژوهش به ترتیب میانگین رتبه ها بصورت ذیل می باشد: عامل فرهنگی و اجتماعی، مدیریتی، انسانی، پژوهش و ارزشیابی، مالی و فیزیکی. که از نظر معلمان و مدیران عامل فرهنگی و اجتماعی با 61/4 بیشترین تاثیر و عامل مالی و فیزیکی 11/1 کمترین تاثیر را در اجرای مدیریت مدرسه محور دارند
ایوب عبدالهی حسن ملکی
هدف از این پژوهش ارزیابی درونداد و فرآیند آموزشی مدارس متوسطه شاخه نظری شهر زاهدان می باشد که در ضمن الگوی ارزشیابی سیپ انجام گرفته است. بر این اساس سوالات پژوهش در در سطح دروندادی و فرآیندی که در سطح درونداد شامل ارزیابی دبیران، دانش آموزان، برنامه درسی، امکانات و تجهیزات و بودجه؛ و در سطح فرآیند شامل ارزیابی فرآیند یادد ـ یادگیری، ساحتی ـ سازمانی و پشتیبانی مطرح شده اند.جامعه آماری این پژوهش شامل 53 نفر مدیر، 510 نفر دبیر و 8221 نفر دانش آموز انتخاب شده اند که از بین این سه جامعه آماری 45 نفر مدیر، 220 نفر دبیر و 367 نفر دانش آموز به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گرده اند. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه می باشد که پرسشنامه اول مربوط به مدیران که حاوی 28 گویه، پرسشنامه دوم مربوط به دبیران که شامل 28 گویه و پرسشنامه آخر مربوط به دانش آموزان که در برگیرنده 19 گویه می باشند. پرسشنامه های این تحقیق در حالت کلی از 75 سوال که در تقسیم بندی جزئی شامل 29 سوال دروندادی و 46 سوال فرآیندی می باشد. که ضریب پایایی پرسشنامه مدیران 64/.، دبیران 92/. و دانش آموزان 91/. تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی یعنی فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و نمودار استفاده شده است. نتایج آماری پژوهش نشان داد که دروندادهای مدارس متوسطه شاخه نظری شهر زاهدان شامل دبیران در مقوله های سطح تحصیلات، ارتباط رشته تحصیلی با رشته مورد تدریس، استفاده از روشهای تدریس متنوع؛ در وضعیت مطلوب، دانش آموزان در زمینه میزان رضایت از دبیران، آگاهی از انتخاب رشته تحصیلی در وضعیت نسبتأ مطلوب، ساختار برنامه درسی و انطباق آن با دوره متوسطه در وضعیت مطلوب، امکانات و تجهیزات مدارس در وضعیت نسبتأ مطلوب، بودجه یا سرانه واریزی به مدارس متوسطه در وضعیت کاملأ نامطلوب در سال تحصیلی 93 ـ92 می باشد. و فرآیندهای آموزشی مدارس متوسطه شامل فرآیند یاددهی ـ یادگیری که در بردارنده رابطه دبیران با دانش آموزان در زمینه های تدریس، اخلاق، همدردی، احترام، توجه و رفع اشکال و رضایت دانش آموزان از دبیران و مدیران در وضعیت مطلوب؛ فرآیند ساختی ـ سازمانی که شامل تناسب تعدا دبیران با دانش آموزان، تناسب دانش آموزان با تعداد کلاس و محیط آموزشی، وجود مشاور و کتابدار و خدمتگذار در وضعیت مطلوب می باشد و در نهایت فرآیند پشتیبانی مدارس متوسطه که در بر گیرنده کتابخانه، اتاقهای مختلف و متناسب کاربری، نمازخانه، سالن های مطالعه، ورزشی و نمازخانه، کامپیوتر و سایر ملزومات اداری و آموزشی در وضعیت نسبتأ مطلوب ارزیابی گردیدند.
مرتضی بابالو حسن ملکی
پژوهش حاضر شامل پنج فصل میباشد . در فصل نخست درباره کلیات پژوهش ( بیان مساله، ضرورت و..) آورده شد در فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش آورده شد که این فصل شامل 4 بخش است ودر فصل سوم روش شناسی پژوهش بحث شد و در فصل چهارم داده های آماری را تجزیه و تحلیل نمودیم
زهره اله ورن حسن ملکی
هدف پژوهش حاضر ارزیابی محتوای کتاب های زیست شناسی رشته تجربی دوره آموزش متوسطه براساس الگوی آموزش خلاقیت پلسک است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 3 جلد کتاب های زیست شناسی رشته تجربی در سال تحصیلی 93-1392 می باشد. حجم نمونه برابر با حجم جامعه انتخاب گردید.ابزارهای این پژوهش فرم تحلیل محتوا ی با توجه به الگوی آموزش خلاقیت پلسک می باشد. برای تحلیل محتوای کتاب های زیست شناسی از یک فرم کد گذاری شده استفاده گردید، این کار در سه مرحله انجام شد: در مرحله ی اول واحدهای فعال و غیر فعال کتاب ها مشخص گردید و در مرحله ی دوم واحد های غیر فعال حذف گردید و در مرحله ی سوم واحد های فعال بر مبنای شاخص های چرخه ی خلاقیت هدایت شده ی پلسک، کد گذاری شدند و داده های حاصل از یافته های پژوهش با استفاده از شیوه های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن بود که میزان درگیری با شاخص های الگوی خلاقیت پلسک در کتاب های زیست شناسی رشته تجربی آموزش متوسطه بسیار کم بوده و بر اصول خلاقیت پلسک منطبق نیستند و کمتر می توانند در ایجاد و پرورش خلاقیت در یاد گیرندگان موثر باشند.
سجاد سنجری یحیی مهاجر
تحقیق حاضر به منظور نیاز سنجی آموزشی دانش آموزان دوره پایه ششم ابتدایی در زمینه آگاهی زیست محیطی با روش توصیف – پیمایشی در شهرعنبر آباد انجام شد جامعه آماری شامل 1300و نمونه آماری تحقیق 240نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهر عنبرآباد در پایه ششم ابتدایی بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش در این تحقیق، آزمونی بود که توسط محقق با استفاده از جدول مشخصات تهیه شده بود، برای روایی ابزار تحقیق از روش روایی محتوا و برای محاسبه پایای آن از روش کودرریچارسون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده از در پژوهش حاضر از روش های آمار توصیفی: مانند فراوانی، درصد و انحراف استاندارد به منظور تعیین میزان پراکندگی و انحراف پاسخ ها، شناسایی وضع مطلوب و موجود نیاز های آموزشی، و اولویت بندی آنها استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که : 1-دانش و اگاهی زیست محیطی موجود دانش آموزان در کلیه واحد های چهارگانه در حد نامطلوب می باشد. 2- با توجه به میانگین تعین شده در هر واحد، دانش و آگاهی مطلوب دانش آموزان در زمینه آگاهی از محیط زیست نامطلوب گزارش می شود. 3- مقایسه وضعیت موجود با وضعیت مطلوب نشان می دهد و جود نقص و آگاهی دانش آموزان از مطالب بیان شده در کلیه واحد های درسی می باشد.
احسان پروین حسن ملکی
هدف این پژوهش نیازسنجی آموزشی معلمان پایه ششم شهرستان گیلان غرب بر اساس تغییرات برنامه درسی ابتدایی هست. بر این اساس سوالات پژوهش با توجه به تغییرات برنامه درسی و الزامات معلمان در دو حیطه تخصصی و عمومی مطرح شده اند. جامعه آماری این پژوهش شامل 87 معلم پایه ششم ابتدایی شهرستان گیلان غرب و کارشناسان آموزش ابتدایی (44 نفر) بوده که با استفاده از روش سرشماری، کل این تعداد به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که شامل صلاحیت عمومی و تخصصی معلمان بود در بخش عمومی حیطه های دانش، مهارت و نگرش معلمان که از 34 گویه و صلاحیت تخصصی از 22 گوی که شامل تک تک دروس بود ساخته شده بود که از طریق مطالعه منابع مربوط مشاوره با اساتید گروه درزمینهی نیازسنجی آموزشی معلمان پایه ششم طراحی شد که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ 83/0 تعیین شد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و برای اطمینان از نتایج به دست آمده، از فرمول خطای معیار اندازه گیری استفاده شد. نتایج آماری پژوهش نشان داد از دیدگاه معلمان بیشترین تفاوت درس تفکر و پژوهش و درس کار و فناوری و کمترین تفاوت نیز دروس قرآن و تعلیمات دینی هست. ازنظر کارشناسان نیز بیشترین تفاوت دروس علوم تجربی، تفکر و پژوهش و هنر و کمترین تفاوت نیز درس تعلیمات دینی هست. به طورکلی و با توجه به نتایج به دست آمده، کارشناسان نسبت به معلمان تفاوت بیشتری بین وضع موجود و وضع مطلوب صلاحیت های تخصصی قائل هستند. تنها نکته ای حاضر تفاوت نظرات بین کارشناسان و معلمان درزمینهی صلاحیت های عمومی در مولفه مهارت ارتباط بین دروس و زندگی روزمره است که معلمان معتقد بودند در این مهارت مشکل دارند ولی کارشناسان این را جز نیازهای اولیه ذکر نکردند.
ابوالفضل زنگانه حسن ملکی
هدف پژوهش حاضر ارزیابی مولفه های تربیت اجتماعی دانش آموزان دوره ی متوسطه بر اساس ابعاد اجتماعی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از دیدگاه دبیران می باشد. دراین پژوهش سه پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفت : مولفه های تربیت اجتماعی سند تحول بنیادین آ. پ کدامند ؟ارزیابی تعاملات اجتماعی دانش آموزان با همسالان خود چگونه است؟چه میزان دانش آموزان قوانین و مقررات را رعایت می کنند؟.روش پژوهش حاضر کیفی و کمی می باشد.ابتدا از طریق کاربرگ تحلیل محتوا مولفه های تربیت اجتماعی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش استخراج شدند، سپس جهت بدست آوردن پاسخ سوالات دوم و سوم پژوهش، پرسش نامه ی محقق ساخته براساس مولفه های مستخرج از سند تحول بنیادین آ.پ تدوین و توزیع گردید.در ادامه داده های به دست آمده از طریق پرسش نامه با روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده شامل مولفه های تربیت اجتماعی سند تحول بنیادین آ.پ می باشد که عبارتند از : مردم سالاری دینی، مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی، رعایت قوانین و مقررات، پاسداری از ارزش ها، وحدت، تعاون و برادری، مهارت های ارتباطی، روابط اجتماعی، اختیار، تعهد، نقادی ، نقد پذیری، هویت، کرامت انسانی، عدالت، فداکاری و ایثار، امر به معروف و نهی از منکر و بهداشت اجتماعی . و همچنین نتایج سوال دوم و سوم پژوهش حاکی از این است که تعاملات اجتماعی دانش آموزان با همسالان خود در سطح مطلوبی قراردارد. وقوانین و مقررات در سطح مطلوبی رعایت می شوند.
ملیحه مردی حسن ملکی
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین مبانی، ساختار و ویژگی های کتاب درسی در دوره متوسطه با رویکرد فعال انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی ـ زمینه یابی است. سوالات پژوهش عبارتند از: ویژگی های روانشناختی دانش آموزان دوره متوسطه، ویژگی های دوره آموزشی متوسطه، ساختار و ویژگی های کتاب درسی دوره متوسطه با توجه به ویژگی های دانش آموزان این دوره و ویژگی های خود دوره آموزشی برمبنای رویکرد فعال کدامند؟ برای پاسخگویی به سوال اول و دوم پژوهش از روش مطالعه کتابخانه ای و فیش برداری هدفمند استفاده شد. برای پاسخگویی به سوال سوم از پرسشنامه محقق ساخته که بر روی نمونه 40 نفری از کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و اساتید دانشگاه های تهران و علامه طباطبایی و خوارزمی که به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب و از نظرات ایشان استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل سوالات پرسشنامه از روش میانگین وزنی و برای بررسی تفاوت نظرات بین کارشناسان و اساتید از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتیجه گیری که از مباحث ارائه شده می توان کرد این است که برای فعال کردن دانش آموز در جریان یادگیری علاوه بر استفاده از روش های تدریس فعال تدوین کتب درسی به شیوه فعال ضروری می نماید وتدوین فعال کتاب درسی باید در ساختار کتاب درسی که متشکل از قسمت های سه گانه می باشد ضروری است. بعلاوه باید کتب درسی با توجه به ویژگی های دانش آموزان هر دوره و ویژگی های خود دوره آموزشی تدوین شود تا از ویژگی ها و تنگناهای هر دوره و دانش آموزان آن دوره برای تدوین بهتر سود جست.
مرضیه قربانعلی حسن ملکی
هدف این پژوهش بررسی میزان کاربرد راهبردهای فراشناختی در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی از دیدگاه صاحب نظران ومعلمان تعلیمات اجتماعی شهر تهران در سال تحصیلی 93-92 است. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. این پژوهش دارای سه جامعه آماری است. جامعه آماری اول کلیه کتاب های درسی دوره راهنمایی تحصیلی است که از بین این کتاب ها ،کتاب تعلیمات اجتماعی به عنوان نمونه انتخاب شده است. جامعه آماری دوم کلیه معلمان تعلیمات اجتماعی مشغول به تدریس در مناطق 9 و 10 و17 آموزش و پرورش و کلیه معلمان تعلیمات اجتماعی محصل در دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 93-92 می باشد که که از بین آنها 97 نفر به صورت نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس انتخاب شده اند.. جامعه آماری سوم این پژوهش کلیه مولفان کتاب های درسی شاغل در سازمان پژوهش و تالیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش است که از بین آنها 10 نفر از مولفان کتاب های تعلیمات اجتماعی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها در سطح آمار توصیفی( با استفاده از جدول توزیع فراوانی، درصد فراوانی، نسبت، میانگین و انحراف معیار) تجزیه و تحلیل شدند و در سطح آمار استنباطی از آزمون t مستقل جهت پی بردن به میزان تحقق سوالات تحقیق و بررسی میانگین نظرات مولفان و معلمان در ارتباط با میزان کاربرد راهبردهای فراشناختی در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی استفاده شد. در این تحقیق برای بررسی نگرش صاحب نظران و معلمان از یک پرسش نامه محقق ساخته حاوی 29 سوال ( با میزان روایی93/0: ? درصد ) و فیش برداری از منابع کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات و مبانی نظری کار استفاده شده است. از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از پرسش نامه نتایج ذیل بدست آمد: نتایج داده های آمار توصیفی نشان می دهد که راهبرد کنترل و نظارت بیشترین فراوانی و راهبرد نظم دهی کمترین فراوانی را در کتاب های تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی از دیدگاه مولفان و معلمان داراست هم چنین میزان کاربرد راهبردهای کنترل و نظارت، تعهد و برنامه ریزی متوسط و میزان کاربرد راهبرد نظم دهی ضعیف ارزیابی شد. نتایج مربوط به آمار استنباطی بیانگر این است که بین دیدگاه مولفان و معلمان از جهت میزان کاربرد راهبردهای فراشناختی تفاوت معناداری وجود ندارد به این معنا که دیدگاه مولفان و معلمان هم سو است. هم چنین بین دیدگاه مولفان و معلمان از جهت میزان کاربرد ریز مولفه های راهبردهای فراشناختی(برنامه ریزی، نظارت و کنترل، نظم دهی) نیز تفاوت معناداری وجود ندارد البته دیدگاه مولفان و معلمان در ارتباط با کاربرد راهبرد تعهد کمی تفاوت داشت.
مریم جامه بزرگی سعید بهشتی
این پژوهش که از نوع بنیادی- کاربردی است با هدف بررسی وجوه تقابل سبک زندگی لیبرالیستی با اسلام و تأثیر آن بر برنام? درسی پنهان دور? متوسط? کشور انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آن ها به روش تحلیل محتوا ابتدا به بررسی مبانی فلسفی لیبرالیسم و مبانی فکری اسلام در بخش های جهان شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و دین شناسی پرداخته شد و از طریق استنباط اصول متعدد از این مبانی سبک زندگی آن ها در دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی مورد تحلیل و تبییین قرار گرفت و سپس در گام بعدی با توجه به مبانی فکری دو مکتب وجوه تقابل آن ها در محورهای فکری یاد شده و به تبع آن در سبک زندگی حاصل از آن ها در این دو شاخص روشن گردید و در نهایت تأثیر سبک زندگی لیبرالیستی در دو شاخص مذکور بر برنام? درسی پنهان دور? متوسط? کشور مورد بررسی قرار گرفت و این نتایج به دست آمد: مبانی فکری دو مکتب لیبرالیسم در وجوه مختلف جهان شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و دین شناسی تقابل دارند بنابراین، به تبع این مبانی متقابل، در سبک زندگی و به ویژه در دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی نیز دارای وجوه تقابل می باشند. محورهای تقابل در اوقات فراغت در دو مکتب اسلام و لیبرالیسم عبارتند از: 1- توجه فرد مسلمان به داشتن آثار اخروی در گزینش اوقات فراغت در مقابل تأکید فرد بر لذت های دنیایی در اندیش? لیبرال 2- گزینش اوقات فراغتی که منجر به ارضای متعادل امیال باشد از سوی فرد مسلمان در مقابل گزینش اوقات فراغتی که ارضای حداکثری امیال را در پی داشته باشد 3- محوریت بایدها و نبایدهای دینی به عنوان روش کامل زندگی در گزینش اوقات فراغت از سوی فرد مسلمان در مقابل محوریت بایدها و نبایدهای شخصی و فردی در گزینش اوقات فراغت در اندیش? لیبرال و طرد بایدها و نبایدهای دینی به دلیل محدود نمودن انسان 4- تساهل و مدارای نسبی و انتخاب انواع گذران اوقات فراغت در چارچوب های دین اسلام در مقابل تساهل و مدارای حداکثری و انتخاب هر نوعی از اوقات فراغت 5- گزینش اوقات فراغتی که موجب رشد آزادی معنوی باشد از سوی فرد مسلمان در مقابل محوریت اوقات فراغتی که صرفاً آزادی بیرونی را شامل می شود. همچنین در این پژوهش این نتیجه نیز به دست آمد که لیبرالیسم از طریق دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی می تواند برنام? درسی پنهان ویژه ای را با توجه با مبانی فلسفی خود تولید کند.
سمانه رضائی راد حسن ملکی
چکیده هدف از این پژوهش، بررسی مولفه های برنامه درسی مبتنی بر مدیریت دانش در دوره کارشناسی از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی است. سوال های پژوهش بر مبنای تعیین ویژگی های برنامه درسی براساس مولفه های مدل لاوسون(2003) (ایجاد دانش، جذب دانش، ذخیره دانش، سازماندهی دانش، انتشار دانش، کاربرد دانش) تدوین و بررسی شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشکده روان شناسی وعلوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تهران (64 نفر) _ در سال تحصیلی 93-92 بوده اند که در روش نمونه گیری حجم نمونه با جامعه برابر است. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته (37 گویه) بسته پاسخ با طیف لیکرت براساس مدل لاوسون استفاده شده است. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از نظرهای اساتید مربوطه استفاده شده و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین ) و آمار استنباطی (آزمون فریدمن و آزمون t تک نمونه ای) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که کلیه ویژگی ها و مولفه ها تعیین شده مورد تایید اعضای هیأت علمی قرار گرفته است و شایان ذکر است که می توان برنامه درسی دوره کارشناسی را براساس مولفه های مدیریت دانش طراحی کرد. یافته ها همچنین نشان داد که اعضای هیأت علمی در مورد لزوم وجود ویژگی های مدیریت دانش در برنامه درسی توافق نظر دارند و می توان از طریق برنامه درسی به مدیریت دانش دست یافت از میان مولفه های مدیریت دانش ایجاد دانش بیشترین و ذخیره دانش کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. یافته نیز بیانگر آن است که زمینه سازی خلاقیت و نوآوری، بحث و گفتگو کلاسی، ثبت و نگهداری پژوهش و تجارب ارزنده اساتید و دانشجویان، ارائه اطلاعات به روز و جدید به دانشجویان، تبادل تجربیات دانشجویان با یکدیگر، برآورده ساختن نیاز دانشجویان با بکارگیری دانش کسب شده در فعالیت های متنوع شخصی، شغلی و اجتماعی از مهم ترین ویژگی های برنامه درسی مبتنی بر مدیریت دانش است. کلید واژها: برنامه درسی، مدیریت دانش، دوره کارشناسی
ناهید احمدی حسن ملکی
تحقیق حاضر به منظور نیازسنجی آموزشی دانش آموزان مقطع متوسطه در زمینه آگاهی از اعتیاد و مواد روان گردان و طراحی برنامه آموزشی پیشگیرانه با روش توصیفی- پیمایشی در شهرستان نورآباد ممسنی انجام شد. جامعه آماری شامل 4524 و نمونه تحقیق 350 نفر از دانش آموزان دختر و پسر شهرستان ممسنی در پایه-های اول، دوم و سوم متوسطه در رشته های علو انسانی، علوم تجربی و ریاضی بوده است. بوده است. که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش در این تحقیق آزمونی بود که توسط کشاورز (1390) و بر اساس تجارب انستیتو ملی اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر آمریکا تهیه شده بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و... و آمار استنباطی از آزمون تی تک گروهی، آزمون ناپارامتریک فریدمن و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد دانش و آگاهی دانش آموزان در زمینه اعتیاد و مواد روان گردان در کلیه واحد های ششگانه در حد نامطلوب می باشد بنابراین طراحی برنامه ی آموزشی پیشگیرانه جهت بالا بردن دانش و آگاهی دانش آموزان در زمینه اعتیاد و مواد روانگردان امری ضروری است.
سمیرا امیر افضلی حسن ملکی
پژوهش حاضر به بررسی جایگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و امکانسجی کاربرد آن در مدارس متوسطه شهر جیرفت می پردازد. هدف این پژوهش، بررسی جایگاه فاوا در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، امکان سنجی کاربرد فاوا در مدارس متوسطه شهر جیرفت و ارائه راهکارهای مناسب جهت تسهیل استفاده از آن بر اساس یافته های پژوهش می باشد. جامعه پژوهش سند تحول بنیادین، صاحب نظران حوزه فاوا و کلیه دبیران مقطع متوسطه شهر جیرفت است. از سند تحول کلیه محتوای سند، از بین صاحب نظران 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و از معلمان 191 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از روش تحلیل محتوا، پرسشنامه محقق ساخته صاحب نظران که دارای 10 شاخص کلی و 27 مولفه بود همچنین پرسشنامه محقق ساخته معلمان که سه بعد آشنایی، استفاده در فرصت های آموزشی – پژوهشی و فضای فنی و زیر بنایی فناوری اطلاعات و ارتباطات را می سنجد، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی، فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی، آزمون آماری فریدمن، خی دو و t تک نمونه استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، بین درصد فراوانی شاخص های فاوا در سند تحول تفاوت وجود دارد. برخی از این شاخص ها و مولفه ها نیازمند توجه بیشتری هستند. همچنین نتایج امکان سنجی فاوا نشان داد که معلمان مدارس متوسطه شهر جیرفت در بعد آشنایی با فاوا در سطح متوسط، در دو بعد استفاده در فرصت های آموزش و پژوهشی و عوامل فنی و زیر بنایی در سطح ضعیف قرار دارند. بنابراین راهکارهایی که جهت تسهیل کاربرد می توان ارائه کرد باید به آموزش حرفه ای- تخصصی معلمان، پوشش مدارس ازنظر سخت افزاری و نرم افزاری، استفاده از رسانه ملی در آموزش و فرهنگ سازی و ایجاد علاقه و انگیزه در معلمان برای به کارگیری فاوا در آموزش اشاره کرد.
موسی بندک حسن ملکی
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مهارت های زندگی در دوره ابتدایی انجام شد.دراین پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل صاحبنظران حوزه مهارت های زندگی و آموزش وپرورش وسند ملی آموزش وپرورش بود که روش نمونه گیری از جامعه صاحبنظران، نمونه گیری هدفمند وروش نمونه گیری سند ملی آموزش و پرورش، روش نمونه گیری ملاکی است. روش گردآوری اطلاعات از صاحبنظران مصاحبه نیمه ساختار و روش گرد آوری سند، روش اسنادی می باشد. برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با صاحبنظران از روش تحلیل تماتیک و برای تحلیل سند ملی آموزش و پرورش از روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل اطلاعات با استفاده از روش تحلیل تماتیک، منتج به شناسایی چهارمولفه در حوزه برنامه درسی آموزش مهارت های زندگی شدکه در مولفه های هدف 8تم ارتقای مهارت بین فردی،ارتقای بهداشت جسم وروان،ارتقای معنویات ،ارتقای هارت های زیست محیطی،ارتقای مهارت شهروندی،رشد تفکر سیاسی،ارتقای مهارت های عصر فاوا،رشد مهارت های اقتصادی و در مولفه محتوا نیز هشت تم اصلی زیست مردم سالارانه،بهداشت روانی و مهارت های اجتماعی،اندیشه سیاسی،سواد فاوا،مدیریت مالی،سرمایه های ملی،معنویات و بهداشت فردی شناسایی شد. در مولفه سوم، روش های ایفای نقش، بازی های آموزشی، سقراطی، بارش مغزی، حل مسئله، سخنرانی، دعوت از صاحبنظران، گردش سیاحتی وزیارتی به عنوان روش های اصلی آموزش مهارت های زندگی به دست آمدند. در مولفه روش های ارزشیابی نیز، روش های زیر از یافته های مصاحبه می باشند:پروژه گروهی، فردی، ارزشیابی توسط همتایان، توسط خانواده، خود ارزشیابی،کارپوشه،مشاهده فرایندی عملکرد. از تحلیل یافته های حاصل از تحلیل قیاسی سند ملی اموزش وپرورش چهار مولفه آشکار شد که در مولفه هدف پنج تم اصلی به دست آمد که شامل موارد زیر می باشند:ارتقای معنویات ارتقای حقوق ومسئولیت اجتماعی،ارتقای توانمندی هنری،ارتقای مهارت های مالی،ارتقای نگرش مثبت به علم و دانش ورشد بهداشت فردی. در مولفه محتوا نیز تم های زیر به دست آمد:مسئولیت مدنی، هنر اسلامی، اقتصاد اسلامی،معرفت افزایی، رشد فردی، معنویات. درمولفه روش نیز روش سخنرانی،قصه خوانی، گردش سیاحتی وبازی های آموزشی ودر مولفه روش های ارزشیابی نیز ارزشیابی کمی، توسط همتایان، والدین ومشاهده فرایندی عملکرد شناسایی شدند. در مجموع می توان گفت برنامه درسی پیشنهادی متخصصین با برنامه درسی مورد تاکید سند ملی نفاوت های زیادی در مولفه های هدف، محتوا، روش آمورش وروش های ارزشیابی ندارد.اما الگوی مطلوب آموزش مهارت های زندگی الگویی است که هم برمبانی برنامه درسی آموزش مهارت های زندگی تاکید وتوجه داشته باشد و هم نیاز های روز دانش آموزان،جامعه و تغییرات آن پایه ای برای آموزش قراردهد.
محمد رضا صفوی اسماعیل زارعی زوارکی
این پژوهش با هدف طراحی و ارزشیابی اثربخشی الگوی آموزش قرآن کریم در دوره ی ابتدایی صورت گرفته است. در راستای تحقق و دستیابی به این مهم، از روش ترکیبی متوالی اکتشافی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوای استقرایی و در روش کمی از طرح شبه آزمایشی گروه آزمایش – گروه کنترل با طرح پیش آزمون – پس آزمون استفاده گردید. در بخش کیفی پژوهش، اسناد ، مقالات، کتب، متن های استخراج شده از مصاحبه با کارشناسان، اساتید، معلمان، والدین و دانش آموزان و هم محتوایی که پس از مشاهده از شرایط کلاس که به شیوه هدفمند انتخاب شده بودند، مورد تحلیل محتوای استقرایی قرار گرفتند و در پایان 7 مقوله نهایی، نقش معلم، هنر و زیبانگری، روش های تدریس، محتوا، تلفیق لفظ-مفهوم، ارزشیابی و رسانه آموزشی استخراج گردیدند. ابتدا الگوی مفهومی که در برگیرنده ی همه این عناصر بود طراحی و سپس الگوی روندی آموزش قرآن کریم که الگویی کاملا کاربردی و کلاسی می باشد طراحی و تدوین گردید. از ویژگی های این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، سادگی، واقع نگری و رویکرد فعال در آموزش و یادگیری اشاره کرد. هم چنین برای بررسی وضعیت موجود و مطلوب عناصرآموزش عمومی قرآن کریم در دوره ی ابتدایی از منظر اهداف ، محتوا، روش ها و فنون تدریس، شیوه های ارزشیابی، نقش معلمان و شناسایی وضعیت موجود آموزش قرآن کریم در کشور های اسلامی در دوره ی ابتدایی از روش تحقیق کیفی استفاده شد. برای بررسی وضعیت موجود عناصر آموزشی مورد نظر، ضروری بود تا بدانیم وضعیت مطلوب این عناصر آموزشی از چه ویژگی ها و شاخص هایی برخوردار می باشند. در این راستا، پس از تحلیل محتوای کیفی، به تدوین مقوله ها و شاخص ها در قالب پنج چک لیست محقق ساخته جهت بررسی وضعیت موجود عناصر آموزشی مورد نظر پرداخته شد. پس از تدوین چک لیست، کتب درسی دوره ی ابتدایی، کتاب مبانی و روش آموزش قرآن در دوره ی ابتدایی و هم چنین کتاب معلم آموزش قرآن از سوی متخصصان و کارشناسان قرآنی مورد ارزیابی و تعیین وضعیت شدند. نتایج حاصل از این بخش در تدوین و تکمیل الگوی روندی بکارگرفته شد. روایی چک لیست ها از طریق بررسی متخصصان و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به دست آمد. برای بررسی اعتبار درونی و بیرونی الگوی مفهومی و روندی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن از طریق بررسی متخصصان و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 70/0 و 81/0 به دست آمد. نمونه پژوهش در بخش اعتباریابی درونی 15 نفر از متخصصان فناوری آموزشی و علوم قرآنی و در بخش اعتباریابی بیرونی 40 نفر از دانش آموزان سال ششم ابتدایی بودند که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول تحصیل بودند. در سطح آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار استفاده شد. به منظور آزمون فرضیه ها نیز از تحلیل کوواریانس و تحلیل اندازه های تکرار شده چند متغیری استفاده شده است. نتایج نشان داد در فرضیه اصلی تفاوت میانگین نمره کل آزمودنی ها در گروه کنترل و آزمایش معنی دار است. بنابراین می توان گفت آموزش روندی توانسته است بر نمره کل آزمودنی ها تاثیر معنی دار داشته باشد. بنابراین فرضیه اصلی تحقیق تأیید می شود. در فرضیه فرعی، میانگین هر سه زیرمقیاس یادگیری قرآن کریم در گروه های کنترل و آزمایش در زمان پیش آزمون با هم تفاوت معنی داری ندارد اما در زمان پس آزمون بین میانگین های مذکور تفاوت معنی داری به وجود آمده است. به عبارت دیگر بعد از ارائه متغیر مستقل در گروه آزمایشی و عدم ارائه آن در گروه کنترل، نتایج به دست آمده در پس آزمون نشان داد که گروه آزمایش تحت تاثیرمثبت الگوی روندی واقع شدند.
مرتضی توکلی علی محمدی
در این نوشتار پس از بیان بررسی ابعاد وجودی انسان به عنوان مبنای تعلیم و تربیت، مبانی، نگرش ها و بینش های مکاتب تربیتی غرب به تفکیک بررسی شده و در بخش دوم عوامل موثر بر تربیت انسان در نگاه هر مکتب نقل و نقد گردیده است، در فصل سوم نظام تربیتی اسلام به طور جداگانه معرفی و در فصل چهارم میزان انطباق عوامل مذکور بر اساس هر مکتب در جداول جداگانه مشخص گردیده است. مهم ترین عواملی که از نگاه قرآن مورد بررسی قرار گرفتند: تربیت و اهداف آن، وظیفه و رسالت تعلیم و تربیت، استاد محوری یا شاگرد محوری، مواد و محتوای درسی، روشهای تدریس و ارزش های تربیتی است
لیلا رضایی حسن ملکی
هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر توانمندسازی منابع انسانی سازمان مرکزی نهضت سوادآموزی می باشد. بدین منظور از بین 110 نفر پرسنل رسمی سازمان مرکزی(مدیر35نفر و کارشناس75)با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 86نفر(28نفر مدیر و 58نفر کارشناس) انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه اجرا روش توصیفی - پیمایشی بوده است .ابزار جمع آوری اطلاعات دو نوع پرسشنامه محقق ساخته می باشد پرسشنامه اول مختص مدیران با ضریب آلفای 86/0مشتمل بر 32 سوال و پرسشنامه دوم مختص کارمندان با ضریب آلفای 95/0حاوی 40سوال می باشد. هر دسته از سوالات به بررسی بعدی از توانمندسازی پرداخته است.پایایی پرسشنامه با استفاده از روش پایایی همسانی درونی برآورد شد و اعتبار پرسشنامه نیز از روش اعتبار صوری با استفاده از نظرات اساتید مورد تائید قرار گرفت
منصوره سادات هاشمی طامه حسن ملکی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تربیت اخلاقی کودکان با تأکید بر دیدگاه امام علی (ع) مورد بررسی قرار گرفت در این تحقیق ضمن ارائه تعریف مختصری از اخلاق و برداشت های امام علی (ع) به بررسی مبانی، اصول، روش، هدف و همچنین بررسی صلاحیت حرفه ای معلم برای تربیت اخلاقی کودک پرداخته شده است. این تحقیق از جنس اسنادی است؛ روش تجزیه تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا و نیز استنتاجی، روش گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای با استناد به پایان نامه ها، و سایت های اینترنتی و کتب مذهبی از جمله : نهج البلاغه، قرآن و متون اسلامی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در مبانی تربیت اخلاقی کودکان به پرهیزگاری، اعمال عبادی، نظم حسابرسی، آزادگی، دادگری و ظلم ستیزی، زهدورزی و زخاف فریبای دنیا، عمل صالح و خدمت به خلق، تعقل و تفکر در امور و دانش اندوزی در اصول تربیت اخلاقی به شرایط محیط انسان، عزت، تعقل، تداوم در عمل، تذکر، فضل و عدل در روش تربیت اخلاقی به زمینه سازی، معاشرت و مجالست، الگوسازی، احترام گذاشتن، تعافل، تزکیه و تهذیب نفس، تمرین، تکرار و عادت دادن، محاسبه، موعظه، عبرت آموزی، عفو مبالغه، مبالغه در تشویق و توبه در اهداف تربیت اخلاقی تقوا، قناعت، سماجت و پرورش روح عدالت خواهی و هم چنین در تعیین صلاحیت معلم برای تربیت اخلاقی اخلاص در نیت و عمل، تقید به عمل صالح حسن خلق و فروتنی، علو همت و عفت نفس، عالم به مقتضیات زمان، توجه به مسئولیت و ایجاد زمینه برای شکوفایی و رشد تفکر و تعقل و معنویت در متربیان مورد توجه قرار گیرد.
مونا رشوند حسن ملکی
هدف تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر فرایند خلق دانش در دانشجویان کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه های تهران و علامه طباطبایی است. نتایج نشان دادند که میزان خلق دانش در دانشگاه تهران بیشتر از دانشگاه علامه طباطبایی است ولی در گرایش های مختلف رشته علوم تربیتی میزان فرایند خلق دانش تفاوتی ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهد به منظور فراهم نمودن بستر خلق دانش در دانشگاه لازم است رابطه بین صنعت و دانشگاه و اعتماد بهبود یابد.
کرم صرفه جو محمدحسن آموزگار
چکیده ندارد.
احمدرضا ارسنجانی حسن ملکی
چکیده ندارد.
مهدیه فیاضی حسن ملکی
چکیده ندارد.
حسین داستانپور حسن ملکی
چکیده ندارد.
رضا مسروری حسن ملکی
چکیده ندارد.
رویا محبی مرتضی امین فر
چکیده ندارد.
محمدجمال باقری حسن ملکی
چکیده ندارد.
حسن بوجاری حسن ملکی
چکیده ندارد.
حشمت فهرجی حسن ملکی
چکیده ندارد.
هادی موسوی حسن ملکی
به منظور بررسی میزان برخورداری دانشجویان از مهارت های تفکر انتقادی و چگونگی پرورش این مهارتها پژوهشگر ، تحقیقی، شبه تجربی تحت عنوان تاثیر آموزش به روش بحث گروهی بر پرورش تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی با گروه آزمایش (آموزش به روش بحث گروهی) و کنترل (آموزش به روش سخنرانی) انجام داده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل می دهند که از میان آنها 28 نفر (دانشجوی مشاوره ترمهای 2 و 4) به عنوان نمونه مورد بررسی، با روش نمونه گیری غیر تصادفی انتخاب شده اند. گروه آزمایش در معرض آموزش به روش بحث گروهی درس روانشناسی تربیتی (شرکت در 7 جلسه مجموعا 10 ساعت) قرار گرفت و برای گروه گواه آموزش به روش سنتی (انتقال مستقیم، سخرانی) درس روانشناسی تربیتی اجرا شد. برای اندازه گیری تفکر انتقادی از آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا که در پیش و پس از اجرای عمل آزمایشی (آموزش به روش بحث گروهی) استفاده شد. در توصیف اجمالی از داده ها در مورد مهارتهای تفکر انتقادی به نکاتی بر می خوریم که قابل تامل است. هر چند از این داده ها به سادگی نمی توان دست به استنباط زد ولی طرح این یافته ها و داده ها خالی از فایده نمی باشد : 1)- تفاوت میانگین ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش (روش بحث گروهی) توصیف کننده این مطلب است که آموزش به روش بحث گروهی موجب پرورش مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده شده است. 2)- آموزش به روش بحث گروهی موجب پرورش مهارتهای تحلیل، استنباط، ارزشیابی، استدلال قیاسی و استدلال استقرایی دانشجویان دانشکده شده است . 3)- بین آموزش به روش بحث گروهی با آموزش به روش سخنرانی در پرورش مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تفاوت وجود دارد. 4)- آموزش به روش بحث گروهی در مقایسه با روش سخنرانی در پرورش مهارتهای چون تحلیل، استنباط، ارزشیابی، استدلال قیاسی و استدلال استقرایی دانشجویان دانشکده ، موثرتر بوده است. تجزیه و تحلیل نتایج نهایی اطلاعات از طریق تحلیل کواریانس نشان می دهد که : 1- بین میانگین های تعدیل شده نمرات مهارت های تفکر انتقادی شرکت کنندگان بر حسب تاثیر آموزش به روش بحث گروهی (دو گروه آزمایشی و کنترل) در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری مشاهد می شود، به عبارت دیگر آموزش به روش بحث گروهی بر مهارتهای تفکر انتقادی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است. 1- 1. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت تحلیل شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است. 1-2. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت استنباط شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری نداشته است. 1-3. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت ارزشیابی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری نداشته است. 1-4. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت استدلال قیاسی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است. 1-5. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت استدلال استقرایی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است.
ژیلا عزیزی حسن ملکی
چکیده ندارد.
محبوبه صابری سعید بهشتی
چکیده ندارد.
بهاءالدین کریمی حسن ملکی
چکیده ندارد.
بابک سلمانی حسن ملکی
چکیده ندارد.
فهیمه کهن حسن ملکی
چکیده ندارد.
بهبود یاری قلی حسن ملکی
چکیده ندارد.
پروانه اسمعیلی حسن ملکی
چکیده ندارد.
مقدس یوسفی حسن ملکی
چکیده ندارد.
ارکیده شریفیان حسن ملکی
چکیده ندارد.
ندا نیکمرد طهرانی حسن ملکی
چکیده ندارد.
رقیه نژادمهدی حسن ملکی
چکیده ندارد.
فهیمه روزبه حسن ملکی
چکیده ندارد.
مرتضی ترنیکی حسن ملکی
در سالهای اخیر مدرسه به عنوان کانونی که می تواند نقش مهمی در شکل گیری اعتقادات و بینش مذهبی دانش آموزان داشته باشد، مطرح است و از بین عناصر زیادی که در مدرسه بر گرایش دینی و تربیت دینی دانش آموزان موثر است، می توان به برنامه های درسی و فعالیت های فوق برنامه اشاره کرد. هدف اصلی در این پژوهش نقش برنامه های درسی و فعالیت های فوق برنامه در تبیین تربیت دینی از دیدگاه معلمان و مربیان پرورشی شهر قوچان بود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است و در پی پاسخ گویی به شش سوال زیر است : 1. برنامه درسی مدرسه در تربیت دینی دانش آموزان از نظر معلمان تا چه اندازه موثر است؟ 2. برنامه درسی مدرسه در تربیت دینی دانش آموزان از نظر مربیان پرورشی تا چه اندازه موثر است؟ 3. فعالیت های فوق برنامه در تربیت دینی دانش آموزان از نظر معلمان تا چه اندازه موثر است؟ 4. فعالیت های فوق برنامه در تربیت دینی دانش آموزان از نظر مربیان پرورشی تا چه اندازه موثر است؟ 5. آیا بین نظر معلمان و مربیان در تأثیر برنامه درسی بر تربیت دینی دانش آموزان تفاوت وجود دارد؟ 6. آیا بین نظر معلمان و مربیان در تأثیر فعالیت های فوق برنامه بر تربیت دینی دانش آموزان تفاوت وجود دارد؟ که جهت این بررسی تعداد 80نفر از معلمان و 20 نفر از مربیان پرورشی شهر به صورت نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه محقق ساخته ای حاوی 19 سوال، که 10سوال مربوط به برنامه درسی و 9 سوال در مورد فعالیت فوق برتامه می باشد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.دربخش آمار توصیفی از فراوانی، درصد فراوانی و ...استفاده شده است ودر آمار استنباطی از آزمون خی دو برای مقایسه نظرات معلمان و مربیان استفاده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده بین نظرات معلمان و مربیان پرورشی در 5 سوال اول تفاوت معنا داری وجود ندارد اما در زمینه تأثیر فعالیت های فوق برنامه بر تبیین تربیت دینی دانش آموزان بین نظرات معلمان و مربیان پرورشی تفاوت معنا داری وجود دارد.
وجیهه ذاکری حسن ملکی
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محتوای کتاب دین و زندگی سوم دبیرستان برمبنای تقویت بینش اسلامی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف یک نوع تحقیق کاربردی و از نظر روش، تحقیقی توصیفی می باشد که از روش زمینه یابی و مطالعات کتابخانه ای بهره برده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه (برای نظر خواهی ازمتخصصان و دبیران) وفیش برداری از منابع کتابخانه ای (برای جمع آوری مطالب فصل دوم) استفاده گردیده است. جامعه مورد نظر پژوهش کلیه دبیران شهر تهران بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند که تعداد 65 پرسشنامه از آنان به دست آمد و جامعه دیگر ما را متخصصین تشکیل می دادند که بدون نمونه گیری کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد که تعداد 11 نفر می باشند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. روایی پرسشنامه توسط استاد راهنما و مشاور تأمین گردیده و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده وعدد 0/93 به دست آمد که موید پایایی پرسشنامه می باشد. پس ازبررسی های به عمل آمده و اجرای پرسشنامه در بین متخصصین و دبیران موارد زیر که حاصل استفاده از روش آماری توصیفی است به عنوان نتایج پژوهش به دست آمد. محتوای کتاب دین و زندگی (3) با توجه به معیارهای در نظر گرفته شده برای بینش اسلامی در هر سه حیطه شناخت، نگرش و توانایی از نظر متخصصان به طور متوسط باعث تقویت بینش اسلامی فراگیرندگان می گردد. و از نظر دبیران نیز محتوای کتاب در هر سه حیطه شناخت، نگرش و توانایی به طور متوسط باعث تقویت بینش اسلامی فراگیرندگان می گردد.
طیبه جعفرزاده بهرام محسن پور
در پژوهش حاضر، میزان و نحوه توجه به سیره انبیاء(ع) و معصومین(ع) درکتب جدید التألیف فارسی (بخوانیم- بنویسیم) سال تحصیلی 88- 87 در مقایسه با کتب فارسی چاپ 80- 79 دوره آموزش ابتدایی در ایران مورد بررسی قرارگرفت تا مشخص شود که تا چه حد در این کتاب ها تلاش برای آشنا کردن دانش آموزان با ابعاد شخصیت انبیاء(ع) و معصومین(ع) صورت گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوای توصیفی استفاده شد. جامعه آماری در این پژوهش، کتاب های فارسی دوره ابتدایی که در سال تحصیلی1380- 1379 در سراسر کشور تدریس می شده اند، وکتاب های جدید التألیف فارسی (بخوانیم- بنویسیم) دوره ابتدایی درسال تحصیلی 1388- 1387 که درحال حاضر تدریس می شوند، می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که در کتاب های فارسی (بخوانیم- بنویسیم) دوره ابتدایی سال تحصیلی88- 87 برحسب صفحه، تنها 5/4% از کل صفحات کتاب های فارسی این دوره تحصیلی به انبیاء(ع) و معصومین(ع) اختصاص داده شده است، یعنی در آنها مجموعاً به 33 مورد شرح زندگی، 35 مورد رفتار و به 4 مورد احادیث این بزرگواران اشاره شده است. همچنین تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی سال تحصیلی80- 79 نیز بر حسب صفحه، نشان می دهد که 9/7% از کل صفحات این کتاب ها به انبیاء(ع) و معصومین(ع) اختصاص داده شده است و مجموعاً در این کتاب ها به 25 مورد شرح زندگی، 70 مورد رفتار و به 9 مورد احادیث انبیاء(ع) و معصومین(ع) اشاره شده است. میزان فراوانی اسامی انبیاء(ع) و معصومین(ع) در کتاب های فارسی سال های 88- 87 و 80- 79، با تفاوت قابل ملاحظه ای (156 به 201)، به کتاب های فارسی سال80- 79، بر می گردد. نتایج تحلیل محتوای پرسش ها و تصاویر در زمینه مورد نظر پژوهش نیز، نشان داد که در هر دو سال تحصیلی فوق، پرسش ها بسیار سطحی بوده، و تصاویر کتاب های سال 88- 87 نیز، به نسبت کتاب های سال80- 79، بسیار بهتر و جذابتر شده است. بنابراین نسبت فراوانی صفحات و موارد اشاره شده مربوط به سیره انبیاء(ع) و معصومین(ع) در کتاب های فارسی سال 80- 79، جدای از تصاویر و ظاهر این کتاب ها، به مراتب بیشتر و حیطه های بیشتری را در بر داشته است.
محسن نوبخت پور حسن ملکی
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی دیدگاههای متخصصان درباره تمرکز زدایی برنامه ریزی درسی و ارائه ی الگوی مناسب برای کاهش تمرکز در نظام برنامه ریزی درسی می¬باشد. به همین منظور جامعه آماری شامل تمام استادان و دانشجویان دکترا در رشته های برنامه ریزی¬ درسی در دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران، تربیت مدرس، تربت معلم و شهید بهشتی انتجاب شدند؛ سپس نظرها و دیدگاه¬های جامعه آماری مورد نظر که شامل 54 متخصص می¬باشند مورد بررسی قرار گرفت. ابزارپژوهش پرسشنامه¬ی محقق ساخته می¬باشدکه پرسشنامه مورد استفاده، براساس مطالعات پیشین، هدف تحقیق و به عبارتی بر مبنای مطالعات نظری طراحی شده است. از طرف دیگر این پرسشنامه ها در اختیار اساتید راهنما، مشاور و همچنین متخصصان و کارشناسان قرار گرفته و نظر صاحبنظران درخصوص روایی آن مثبت بوده است. پس از اجرای پرسشنامه¬ی مقدماتی(36 سوالی) ضریب پایایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت که به طور کلی نتایج حاصل از بررسی اعتبار و پایایی پرسشنامه مرحله مقدماتی نشان داد که ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده(36 سؤال و 23 پاسخ دهنده) برابر 0/87 است. ضریب پایایی محاسبه شده برای پرسشنامه نهایی(30 سوال و 54 پاسخ دهنده) برابر 0/94 بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش¬های آماری توصیفی استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل توصیفی داده¬ها جداول توزیع فراوانی و درصدها و همچنین شاخص¬های گرایش مرکزی و گرایش پراکندگی مربوط به هر یک از سؤالات و همچنین برای هر یک از ارکان تمرکززدایی برنامه ریزی درسی به طور جداگانه ارائه شده است. به همین ترتیب برای هر یک از ارکان تمرکززدایی برنامه ریزی درسی، نمودارهایی ترسیم و گزارش گردیده است. همچنین در پایان با استفاده از آزمون رتبه¬ای فریدمن به اولویت بندی هر کدام از سؤالات هر یک از ارکان تمرکززدایی برنامه ریزی درسی (شامل هدف، اصول و روش) پرداخته شده است. یافته¬ها نشان می¬دهد که حدود 90-80 درصد متخصصان در مورد ارکان تمرکززدایی برنامه ریزی درسی (شامل هدف، اصول و روش) موافق یا کاملاً موافق بوده¬اند. در پابان نیز الگویی جهت کاهش تمرکز برنامه¬ریزی¬درسی ارائه شده است.این الگو براساس مطالعات پیشین و بررسی دیدگاه-های متخصصان با در نظر گرفتن آمادگی معلمان جهت کاهش تمرکز در برنامه¬ریزی¬درسی ارائه شده است.
محرم طاهرخانی حسن ملکی
در داستان کهنی آمده است که مردی از کوه نوردی پرسید : چرا این ه مه رنج بر خود هموار «. زیرا کوه در برابر من ایستاده است » : می سازی تا از کوه ها بالاروی؟ کوه نورد پاسخ داد ( (سرکار آرانی، 1382 ، ص 1 در هر کشوری نظام آموزش و پرورش یکی از نظامهای مهم اجتماعی است . رسالت این نظام علاوه بر انتقال میراث فرهنگی و تجارب بشری به نسل جدید، ایجاد تغییرات مطلوب در شناختها، نگرشها و در نهایت رفتار کودکان، نوجوانان و جوانان است . برای نیل به این هدف در هر کشوری سرمایه های فراوانی برای آموزش و پرورش کودکان، نوجوانان و جوانان هزینه می شود. در نظام آموزش و پرورش ایران نزدیک به یک میلیون و 130 هزار مدیر، معاون، مشاور، کارشناس، مربی، معلم و سایر کارمندان، امور آموزش و پرورش حدود 19 میلیون دانش آموز را در 115 هزار واحد آموزشی بر عهده گرفته و بودجه ای بالغ بر 14 میلیارد ( تومان در این راه هزینه می شود.(صافی، 1381 ، ص 1 با بررسی و تحقیق در اوضاع و احو ال ملتها و شناخت عوامل پیدایش حیات و مرگ تمدنها در می یابیم که آن قوم و ملتی در مبارزه با جهل و نادانی به پیروزی رسیده و در پی ریزی و پیشبرد تمدن بشری نقش مؤثرتری داشته است که بیشترین تلاش و کوشش را صرف بهبود نظام تعلیم و تربیت آحاد جامعه خویش کرده است. ز جایگاه مطالعات و پژوهش های تطبیقی و بین المللی در نظامهای آموزشی کشورها از آن جهت مهم است که گستره و ابعاد نگاه کارشناسان، سیاست گذاران و متخصصان تعلیم و تربیت را نسبت به عوامل درون مرزی و برون مرزی فزونی می بخشد تا آنها بتوانند با تفسیر و تحلیل جامع تری،عملکرد نظام آموزشی خود را در مقایسه با سایر کشورها ( بسنجند.(کریمی، 1384 ص 5 در روزگار ما، همه ملتها، با هر نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته و یا در حال پیشرفت به مساله برنامه ریزی و اصلاحات آموزشی، با توجه به آخرین روشهای آموزشی و فنی و پیشرفتهای علمی جهان، توجه خاص دارند . این توجه تقریباً فراگیر و جهانی است و نسبت به دیگر فعالیتهای اجتماعی از الویت خاص برخواردار است . بررسی تاریخ تحول نظامهای آمزشی جهان نشان میدهد که به منظورتحقق این امر، اغلب کشورهای پیشرو از مطالعات و پژوهشهای تطبیقی در زمینه آموزش و پرورش بهره گرفته اند و از آن به عنوان شرط لازم برای طراحی نظامهای آموزشی نوین خویش نام می برند و بر لزوم و ضرورت اینگونه بررسیها قبل از اقدام به هر گونه اصلاحات آموزشی جامع برای رفع نیازمندیهای رو به رشد ( اقتصادی، فرهنگی و فنی خویش تاکید می ورزند.(آقازاده، 1379 ، ص 1 به دلیل اهمیت دوره ابتدایی به عنوان مهمترین دوره زیر بنایی که در رشد و شکل گیری شخصیت دانش آموزان نقش بسزایی دارد، تربیت و تامین معلمان این مقطع، بهترین و سودمندترین نوع سرمایه گذاری است . همچنین ضرورت بهره گیری از تجربه های کشور کانادا در زمینه آموزش و پر ورش ابتدایی، باعث شده است که پژوهشگر، موضوع پایان نامه خود را مطالعه تطبیقی شاخصهای توسعه کمی و کیفی آموزش ابتدایی در دو کشور ایران و ح کانادا به منظور ارایه راهکارهای مناسب قرار دهد و به بررسی و تجزیه و تحلیل بپردازد به امید آنکه مسؤولان آموزش و پرورش ایران را در حل مشکلات موجود نظام آموزش ابتدایی، یاری دهد.
شکوفه کوده حاتمی حسن ملکی
: مراکز آموزش عالی با مرکزیت و محوریت دانشگاه ها امروزه یکی از منابع آموزشی و پژوهشی و یا وسیله انتقال فرهنگی هستند. از عواملی که در تحقق این امور در آموزش عالی نقش غیر قابل انکاری رابر عهده دارند برنامه های درسی هستند که از عوامل اصلی تشکیل دهنده کیفیت در نظام آموزشی محسوب می شوند.بنابراین آگاهی از میزان کیفیت برنامه های درسی کاملا ضروری به نظر می رسد. بدین منظور پژوهش حاضر به ارزیابی کیفیت درونی برنامه درسی رشته علوم تربیتی (گرایش آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی )در دوره کارشناسی براساس عناصر چهارگانه (اهداف ، محتوا، راهبردهای تدریس و ارزشیابی ) می پردازد. پژوهشگر در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است که برنامه درسی ارائه شده در رشته مذکور از چه میزان کیفیت برخوردار است؟ تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی است و از نظر روش جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دو زیر جامعه است:1)اساتید رشته علوم تربیتی که واحد های درسی این رشته را تدریس می کنندو 2)دانشجویان ترم پنجم و بالاتر این رشته که در دانشگاه های علامه طباطبایی و تربیت معلم تهران مشغول به تحصیل می باشند. برای انتخاب نمونه به دلیل محدود بودن حجم جامعه و نمونه از روش سرشماری استفاده شده است، نمونه مورد بررسی در این پژوهش نهایتا تعداد 20 نفر از اساتید و90 نفر از دانشجویان هستند. ابزار مورد استفاده برای گرد آوری اطلاعات نیز شامل دو پرسشنامه بوده است که برای دو زیر جامعه فوق طراحی و به صورت مراجعه مستقیم به هر کدام از افراد اجرا شده است . روشهای آماری مورد استفاده در این تحقیق آمار توصیفی (جدول،توزیع فراوانی،میانگین ، نمودار) و آمار استنباطی t برای دو گروه مستقل می باشد. جهت ارزیابی کیفیت برنامه درسی در این تحقیق از چهار عنصر (اهداف،محتوا،راهبردهای تدریس و ارزشیابی)به عنوان عناصر ارزیابی در نظر گرفته شده که سوالات تحقیق نیز براساس آنها طراحی شده اند.در مرحله بعد ملاک های ارزیابی جهت ارزیابی عوامل مورد ارزیابی انتخاب و تدوین گردید که جمعا 40 ملاک برای اساتید و 26 ملاک برای دانشجویان را شامل می شود . بعد از این مرحله سوالات پرسشنامه با توجه به ملاک ها تدوین و طراحی گردید که روایی این پرسشنامه توسط اساتید و صاحبنظران تایید شده و برای پایایی این پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده که برای پرسشنامه اساتید 93 /0 و برای پرسشنامه دانشجویان 86 /0 توسط نرم افزار spss محاسبه گردید و نهایتا داده ها جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج ارزیابی نشان می دهد که کیفیت درونی برنامه درسی این رشته با توجه به سه سطح ارزیابی (مطلوب، نسبتا مطلوب و نامطلوب )در سطح نسبتا مطلوب قرار دارد و بین دیدگاه اساتید و دانشجویان در خصوص کیفیت عناصر مورد ارزیابی تفاوت معناداری وجود ندارد. کلید واژه های تحقیق : ارزشیابی ،کیفیت ،برنامه درسی ،آموزش و پرورش پیش دبستانی و دبستانی،عناصر برنامه درسی (هدف ،محتوا ،روش تدریس و ارزشیابی)