چکیده در این پژوهش، نقش کانون های متعدد قدرت در تصمیم گیری سیاست خارجی آمریکا به عنوان یکی از موضوعات مهم روابط بین الملل بررسی و تبیین شده است. در پاسخگویی به پرسش اصلی این پژوهش میزان تاثیرگذاری نهادهای رسمی در تصمیم گیری های سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، فرضیه ذیل طرح شده است: کاخ سفید و کنگره دارای نقش محوری در تصمیصم گیری سیاست خارجی ایالات متحده می باشند. این پژوهش شامل سه بخش است. در بخش نخست پس از بررسی چارچوب نظری پژوهش بر مبنای نظریه های نئولیبرالیسم، لیبرالیسم، رئالیسم و نئورئالیسم و سازه انگاری، به متغییر وابسته تحقیق (تاریخ تحولات سیاست خارجی آمریکا) پرداخته شده است. در بخش دوم، فرضیه های فرعی (احزاب، گروه های ذینفوذ و شرکت های چند ملیتی) طی سه فصل مجزا مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش سوم فرضیه اصلی این پژوهش تحت عنوان« تاثیر کانون های رسمی بر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا» به عنوان عامل تعین کننده تصمیم گیری سیاست خارجی آمریکا در ابعاد مختلف به طور مفصل بررسی شده است. این فرضیه به علت سازگاری آن « با منطق سیاست گذاری-های خارجی حاکم بر روابط بین الملل» انتخاب شد. سرانجام در بخش نتیجه گیری، با مروری بر دستاوردها و استنتاجات کاربردی این پژوهش، لزوم شناخت ماهیت سیاست خارجی آمریکا برای کشورهای در حال توسعه بویژه جمهوری اسلامی ایران بررسی شد. واژه های کلیدی: سیاست خارجی، نئولیبرالیسم، ایالات متحده آمریکا، کنگره، کاخ سفید.