نام پژوهشگر: کاملیا سیروس بخت

بررسی نقش زن در آثار پل الوار (عشق زندگی،ساده،ققنوس)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده زبانهای خارجی 1391
  کاملیا سیروس بخت   محمد زیار

پل الوار شاعر سورئالیست و مقاومت ،در تمامی آثارش عشق به زندگی و انسان را می سراید.او تصاویر گوناگونی از زن را ارائه میدهد که گاه در تناقض با یکدیگرقرار می گیرند و گاه با عشق او نسبت به هر آنچه وی را دربرگرفته است،یکی می شوند.آنچه در این تحقیق مد نظر است ،بررسی تصاویر چند گونه ی زن -محبوب است که در اشعار الوار تجسم می یابد و با روح و جان شاعر یگانه می شود چنان که او هستی خود را در هستی محبوب می یابد و از چشمان او به خود وبه دنیا می نگرد.همچنین ارتباط تفسیر او از زن و طبیعت و تأثیر زنان واقعی زندگی شاعر بر اشعارش مورد مطالعه قرار می گیرد. زن برای او نمادی از حقیقت است،راهنما و راهبر که به وی انگیزه و ایمان می بخشد و به او در شناخت عمیق از خودیاری می رساند، گاه همچون مادر حیات بخش است و گاه دلیل هستی اش می شود.زن-محبوب با جنبه های سازنده عوامل طبیعت (نور،آب،باد و آتش،گل ها و پرندگان ...) توصیف شده و الوار بنابر نیاز درونی خود به پاکی و مطلق گرایی به او تقدس می بخشد.شاعر در رویارویی با زنان واقعی زندگی و تجارب تلخش(جدایی از گالا و مرگ ناگهانی نوش) به مفهوم دیگری از عشق دست می یابد،عشقی که در حصار نمی گنجد و خوشبختی خود را در نیکروزی دیگری تنفس می کند.او ققنوسی می شود که همواره در آتش نوع دوستی خود، حیات دوباره می یابد. این بررسی از طریق مطالعه و تحلیل برخی اشعار پل الوار به ویژه در سه کتاب عشق زندگی، ساده ، ققنوس و همچنین مطالعه ی منابع کتابخانه ای و اینترنتی مرتبط صورت گرفته است.