نام پژوهشگر: مرجان فدوی اردکانی
مرجان فدوی اردکانی حسین راغفر
این مطالعه، پژوهشی تاریخی در فرآیند توسعه ی ایران طی دوره ی حکومت پهلوی(57-1304) است و به تبیین نقش متغیرهای فرهنگی و نابرابری در نتایج جامع حاصل از این فرآیند توسعه ی 53 ساله می پردازد. این پژوهش در جستجوی یافتن پاسخی برای این سوال است: دلایل ناکامی مشی توسعه ای حکومت پهلوی چه بود و چرا علیرغم برخی پیشرفت های اقتصادی و عمرانی، با پاسخی منفی از سوی جامعه رو به رو شد؟ فرضیه ی این پژوهش در پاسخ به این سوال مبتنی بر نقش اساسی عوامل فرهنگی و انواع نابرابری در ارزیابی فرآیند توسعه است. به عبارتی دیگر عدم توجه به متغیرهای فرهنگی و نابرابری در مسیر توسعه، دستیابی به توسعه ی مطلوب را ناممکن می سازد. جهت سنجش صحت فرضیه ی مطرح شده، داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع تاریخی متنوع جمع آوری و در قالب شش دوره ی تاریخی تنظیم گردید. سپس با بهره گیری از روشی تلفیقی برگرفته از روش تحلیل گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی و روش نهادگرا و نیز با کارگیری روش های تحلیل کیفی و کمی، سیر تحولات متغیرهای مرتبط با توسعه، فرهنگ و نابرابری مورد بررسی قرار می گیرد. بخشی از نتایج عمده ی حاصل از این مطالعه را می توان در موارد زیر خلاصه کرد: 1- وجه اصلی مورد توجه در توسعه ی ایران طی دوره ی پهلوی، بُعد اقتصادی و عمرانی توسعه بود. این رشد تا حد زیادی وابسته به درآمدهای نفتی، واردات و صنایع وابسته بود. 2-عدم توجه به زمینه های فرهنگی بستر ساز توسعه از یک سو و پیاده کردن توسعه ای مغایر با اصول فرهنگی و ارزشی جامعه از سوی دیگر، به عنوان یکی از نقاط ضعف اصلی این فرآیند توسعه ارزیابی می شود. 3- گسترش نابرابری در اَشکال مختلف نیز، عاملی دیگر در ناکامی توسعه این دوره محسوب می شود. نابرابری هم به صورت مستقیم و هم از طریق مهیا ساختن بستری مناسب برای حکومت استبدادی در عدم موفقیت توسعه تأثیرگذار بوده است. 4- رشد تناقضات فرهنگی و نابرابری در جامعه، به بروز اَشکال مختلف مقاومت انجامید. این موضوع مانع از هم افزایی نیروهای جامعه جهت بهره برداری بهینه از ظرفیت های جامعه شد. مقاومت و اعتراض ها در جامعه بسته به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، در دو قالب مقاومت آشکار و مقاومت فرهنگی بروز کرد.