نام پژوهشگر: پریسا عبدلی

طبقه‏بندی شیمیایی برخی گونه‏های زنبورهای مخملی (hym., apidae, bombus spp.) بر اساس شناسایی برخی ترکیبات ترشحات غدد سری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده کشاورزی 1390
  پریسا عبدلی   مهراورنگ قایدی

چکیده زنبورهای مخملی (bumblebees) به عنوان گرده افشان های مهم گیاهان در شرایط طبیعی و گلخانه شناخته شده‏اند. اولین گام در استفاده و پرورش زنبورهای مخملی در کشور، شناخت دقیق گونه‏های این زنبورها است. شباهت‏های مرفولوژیک موجب شده است که این روش معیار مناسبی برای شناسایی دقیق گونه‏های زنبورهای مخملی نباشد و برای تفکیک و طبقه‏بندی از روش‏های دیگری در کنار شناسایی مرفولوژیک استفاده گردد. یکی از این راهکار‏ها، شناسایی ترکیبات غدد لبی در جنس نر زنبورهای مخملی است. این ترشحات به عنوان فرمون‏ تعیین قلمرو و فرمون جنسی جذب‏کننده ملکه عمل می‏کنند. وجود یک یا چند ترکیب خاص با بیشترین مقدار در غدد هر گونه از زنبورهای مخملی منحصر به فرد بوده و عامل جدا کننده گونه‏هاست. در این پژوهش، ابتدا از استان‏های تهران، قزوین، البرز، مازندران، گلستان، گیلان، آذربایجان غربی و شرقی نمونه‏برداری‏هایی صورت گرفت. سپس بر اساس ویژگی‏های شکل‏شناسی 22 گونه از این جنس شناسایی و تعداد 9 گونه‏ مورد آزمایش قرار گرفت. به منظور آزمایش ابتدا سر نمونه های جنس نر از بدن جدا و در ویال های شیشه‏ای محتوی هگزان نرمال قرار داده شد. این ویال ها تا زمان آزمایش در دمای 20- درجه سلسیوس و در آزمایشگاه مرکزی دانشکده‏ی کشاورزی دانشگاه یاسوج نگهداری شد. پس از استخراج و آماده‏ سازی ترشحات غدد لبی، محتویات به دستگاه کروماتوگرافی گازی همراه با طیف‏سنجی جرمی تزریق شد و ترکیبات آن بر اساس لایبرری شرکت نیست و طیف جرمی شناسایی گردید. این ترکیبات شامل ایزوپرنوئیدها، الکل‏های آلیفاتیک، آلدهیدها، استرها، آلکان‏ها و آلکن‏ها بودند. طی این آزمایشات 3 زنبور b. terrestris، b. lucorum و b. cryptarum که از نظر مرفولوژی بسیار شبیه بودند، بر اساس ترکیبات غدد لبی به 3 گونه مجزا تقسیم شدند. به این ترتیب که در b. cryptarum استری با نام دودکانوئیک ‏اسید اتیل‏استر با مقدار نسبی 3/75 درصد، در گونه b. terrestris ایزوپرنوئیدی با نام 2و3- دی‏هیدرو-6- ترانس فارنسول با مقدار 5/44 درصد و در گونه b. lucorum استری با نام 9- اتیل تترادکانوایت و با مقدار 86/67 درصد، به عنوان بالاترین ترکیب شناسایی و سبب جدایی گونه‏ها از یکدیگر شد. در b. persicus نیز استری با نام زد- 13- اُکتادسن- 1- ایل استیت با مقدار نسبی 67/80 درصد، در b. mesomelas آلکنی با نام زد-12- پنتاکوزن و با مقدار نسبی 4/20 درصد، در b. ruderarius الکلی با نام 9- هگزادکانول با مقدار 41 درصد، در گونه b. argillaceus الکنی با نام نونادسن و با مقدار نسبی 65 درصد و در گونه b. vestalis دو ترکیب گرانیل سیترونلیلاستات با مقدار 4/29 درصد و گرانیل‏سیترونلول با مقدار 6/24 درصد، با بالاترین مقدار بدست آمد و مقایسه این ترکیبات با نتایج پژوهش‏های صورت گرفته، منجر به شناسایی این گونه‏ها گردید.