نام پژوهشگر: معصومه بخشنده کسوتی
معصومه بخشنده کسوتی سیاوش حق جو
داستان نویس برای ارائه ی داستان خود از ابزاری بهره می برد که به آن عناصر داستان می گویند. برای این که پیکره ی داستان از استحکام بیش تری برخوردار گردد، می بایست تمامی این عناصر در تعامل هم بوده و کارکردی هماهنگ داشته باشند. عناصر داستان شامل پیرنگ، زاویه ی دید، شخصیّت، گفت وگو، لحن، درون مایه، موضوع و ... است که رساله ی حاضر، عنصر شخصیّت و شخصیّت پردازی را مورد بررسی قرار داده است. عنصر شخصیّت از عناصر مهمّ داستانی و ستون فقرات داستان به شمار می آید؛ زیرا این اشخاص داستان هستند که با رفتار و گفتار خود عمل داستانی را پیش می برند و دنیای داستان را می سازند. در این پژوهش پس از بحث مقدّماتی در فصل اوّل و ارائه ی مبانی نظری، هم چون تعاریف و نظریّه های شخصیّت و شخصیّت پردازی به مقایسه ی شخصیّت پردازی در دو رمان «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولت آبادی و «همسایه ها» اثر احمد محمود پرداخته است. رمان جای خالی سلوچ، حول زندگی شخصیّت های فقیر و روستائیان محروم و زجر کشیده ای می گردد که مادام در تلاش معاش اند. در این رمان، ما با رفتار و گفتار اشخاص، به شخصیّت آن ها که متناسب با موقعیّت فردی و اجتماعی شان است پی می بریم. رمان همسایه ها نیز شامل شخصیّت های فقیر، سیاسی و حزبی است. نویسنده در این رمان از گفت و گو، عمل و ... در پرداخت شخصیّت ها استفاده کرده است.در هر دو رمان مذکور، شخصیّت پردازی به شیوه ی غیر مستقیم، پررنگ تر است.