نام پژوهشگر: حامد ابراهیمی تکامجانی
حامد ابراهیمی تکامجانی بهادر باقری
دوره بازگشت ادبی به دوره ای از تاریخ ادبیات ایران گفته می شود که گروهی از شاعران به شعر دوره های پیشین روی آورده اند. نوستالژی، در شعر شاعران هر دوره ای از تاریخ ادبیات وجود داشته است. حسرت گذشته و یاد خاطرات دورانی از زندگی به صورت های مختلف در شعر شاعران نمود یافته است. شاعران سبک هندی نیز به گونه ای دیگر از غم غربت و دوری از وطن سخن رانده اند. واژه نوستالژی nostalgia از دو کلمه یونانی ساخته شده است و در اصل واژه ای فرانسوی است: nosstos، nosto،nost که به معنی بازگشت به خانه است و algos ،algia،log که معنی «درد» می دهد. باید بدانیم کلمات و دایره واژگان در القای حسرت، اندوه و دلتنگی بسیار موثر است. چنانکه در ابیات بررسی شده کلمات نوستالژیک را مشخص کرده ایم. در دیوان شاعران مورد بررسی در این پژوهش، به وفورکلمات نوستالژیک به کار گرفته شده است.کلماتی چون: ناله، فریاد، انتظار، آرزو، حسرت، فراق، جدایی، هجرت و اضافه های تشبیهی چون: شب های هجر، گلشن وصل، کنج غم، زخم حسرت، شب هجران، محنت هجر، محنت وطن، ناله زار، باد خزان، چهره زرد، دوری یار، درد بی دوا، آه شعله بار، فرسوده شدن تن، سنگ حسرت از ترکیباتی است که در بیشتر اشعار مشاهده شده است. علاوه بر واژگان دخیل در اشعار به کار بردن قوافی و ردیف هایی چون؛گفتن نتوان، افسوس، نمی رسد، به یاد، به یادم آمد، بود فضای دلتنگی و شکایت و یادکرد گذشته را برای خواننده ملموس تر کرده است. رنگ ها نیز در تصویر سازی شاعر حائز اهمیت اند. استفاده از تیرگی و سیاهی و کاربرد شب به جای صبح و روشنی، نشان از فضای دلتنگی در شعر دارد. عناصر بیانی چون کنایات، تشبیهات و استعارات در تصویرسازی و ساختن فضای نوستالژیک تأثیر قابل توجهی دارند. که همه اینها در جدول شماره 1 و 2 و 3 و4 نشان داده شده است. نمودهای نوستالژی فردی را در شعر شاعران دوره بازگشت بیشتر در عاشقانه ها می توان یافت. هاتف، مشتاق و آذر در عاشقانه ها که شامل غزلیات آن هاست؛ غالباً یا با حسرت از روزهای خوش و یا با شکایت از فراق و دوری، بیوفایی و جفای یار از روزهای گذشته یاد می کنند. سایر گونه های نوستالژی گذشته گرای، خاطره فردی چون نوستالژی حسرت پیری، روزگار جوانی، یاد زادگاه و وطن نیز در اشعار این شاعران نمود یافته است. نوستالژی آینده گرا، آرمان فردی و جمعی نیز چون آرمان عشق و انتظار منجی در اشعار این شاعران به کار رفته است. همانطور که قبلاً نیز ذکر شد نوستالژی و حسرت شاعران این دوره زمانی، نسبت به دوره اعتلای شعر فارسی خود نمودی از نوستالژی است. نوستالژی (دلتنگی، غم و حسرت گذشته) در شعر هاتف اصفهانی، شامل نمودهایی چون؛ نوستالژی گذشته گرای خاطره فردی چون؛ نوستالژی روزگار جوانی و یاد و حسرت دوران خوب زندگی گذشته، یاد معشوق که خود شامل تقسیم بندی جدیدی چون؛ شکایت از فراق یار، شکایت از بی وفایی یار می شود. نوستالژی آینده گرا نیز در شعر مشتاق به دو بخش آرمان فردی که همان آرمان عشق است و آرمان جمعی که انتظار آمدن موعود و منجی عالم بشریت است قابل تقسیم بندی است. تعداد اشعار سروده شده در هر نمونه عبارت است از: نوستالژی گذشته گرایی خاطره فردی چون؛ دلتنگی روزگار جوانی در 3شعر، یاد و حسرت دوران خوب زندگی گذشته در 2 شعر نمود یافته است. یاد معشوق که خود شامل تقسیم بندی جدیدی چون؛ شکایت از فراق یار در 5 شعر، شکایت از بی وفایی یار در 6 شعر مشاهده شد. نوستالژی آینده گرا آرمان فردی که همان آرمان عشق است در 2 شعر و آرمان جمعی که انتظار آمدن موعود است در 1 شعر مشاهد شد. نوستالژی (دلتنگی، غم و حسرت گذشته) در شعر مشتاق اصفهانی، شامل نمودهایی چون؛ نوستالژی گذشته گرای خاطره جمعی بازگشت به ازلو نوستالژی گذشته گرایی خاطره فردی چون؛ شکایت از پیری حدت وصل، بازگشت به زادگاه و یادکرد وطن، یاد و حسرت دوران خوب زندگی گذشته، یاد معشوق که خود شامل تقسیم بندی جدیدی چون؛ شکایت از فراق یار، شکایت از بی وفایی یار، شکایت از حسرت از دست دادن ایام وصال می شود. نوستالژی آینده گرا نیز در شعر مشتاق به دو بخش آرمان فردی که همان آرمان عشق است و آرمان جمعی که انتظار آمدن موعود و منجی عالم بشریت است قابل تقسیم بندی است.تعداد اشعار سروده شده در هر نمونه عبارت است از: نوستالژی گذشته گرای خاطره جمعی بازگشت به ازل :در 8 شعر مشاهده شد. نوستالژی گذشته گرایی خاطره فردی چون؛ شکایت از پیری حدت وصلدر 4 شعر ، بازگشت به زادگاه و یادکرد وطن در 5 شعر، یاد و حسرت دوران خوب زندگی گذشته در 8 شعر نمود یافته است. یاد معشوق که خود شامل تقسیم بندی جدیدی چون؛ شکایت از فراق یار در 26 شعر، شکایت از بی وفایی یار در 19 شعر، شکایت از حسرت از ندانستن قدر ایام وصال در 10 شعر مشاهده شد. نوستالژی آینده گرا آرمان فردی که همان آرمان عشق است در 8 شعر و آرمان جمعی که انتظار آمدن موعود است در 2 شعر مشاهد شد. گونه های نوستالژی(دلتنگی، غم و حسرت گذشته) در اشعار آذر بیگدلی نسبت به اشعار مشتاق اصفهانی کمتر است. نوستالژی یا دلتنگی در دیوان آذر به نمونه هایی چون؛ نوستالژی گذشته گرای، خاطره فردی مثل:بازگشت به زادگاه و دوری وطن، یاد معشوق که خود به نمونههایی چون؛ شکایت از فراق یار، شکایت از بیوفایی یار، شکایت و حسرت از دست دادن و نداشتن قدر ایام وصال. نوستالژی یا دلتنگی آینده گرا نیز به دو دسته خاطره فردی چون؛ آرمان عشق و خاطره جمعی چون؛ انتظار موعود تقسیم می شود. تعداد اشعار در هر نمونه عبارت است از: نوستالژی گذشته گرای، خاطره فردی مثل:بازگشت به زادگاه و دوری وطن در 3 شعر، یاد معشوق در نمونه هایی چون؛ شکایت از فراق یار در 15 شعر، شکایت از بی وفایی یار در 9 شعر، شکایت و حسرت از دست دادن و نداشتن قدر ایام وصال در 1 شعر نمود یافته است. نوستالژی یا دلتنگی آینده گرا نیز در دو دسته خاطره فردی چون؛ آرمان عشق در 2 شعر و خاطره جمعی چون؛ انتظار موعود در 1 شعر مشاهده شد.