نام پژوهشگر: علی بدرقه
مهدی داودی منصور طیوری
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی کاربست مدل مدیریت مبتنی برمشتری درسازمان میادین میوه وتره بارشهردرای تهران انجام شد جامعه آماری دراین پایان نامه شامل کارکنان (103نفر)و مشتریان (700نفر) میباشدوروش نمونه گیری دراین پایان نامه بروش تصادفی ساده میباشد.در نتایج پایان نامه نشان میدهد سسستم کسب اطلاعات در سازمان میادین با سیستم مدیریت مبتنی بر مشتری رابطه دارد.در سازمان میادین فرهنگ سازی با سیستم مدیریت مبتنی برمشتری رابطه دارد.در سازمان میادین رضایت مندی مشتری با مدل مدیریت مبتنی برمشتری رابطه دارد. در سازمان میادین ارزش ادراک شده با مدل مدیریت مبتنی برمشتری رابطه دارد. در سازمان میادین کیفیت ادراک شده با مدل مدیریت مبتنی برمشتری رابطه دارد.در سازمان میادین تبادل اطلاعات با سیستم مدیریت مبتنی برمشتری رابطه دارد.
شقایق خلیلی اشکلکی علی بدرقه
چکیده هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل ترویجی موثر در بهبود مدیریت منابع آبی دربخش کشاورزی استان تهران بود. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل متغیرها، میدانی و از لحاظ نحوه جمعآوری اطلاعات نیز از نوع تحقیقات توصیفی و غیرتجربی (غیرآزمایشی) بود، و از آنجا که روابط متغیرها را مورد بررسی قرار داده است همبستگی به شمار میرود. بنابراین تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کشاورزان آبی استان تهران (45652 نفر) بودند. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 243 نفر محاسبه گردید. به دلیل پراکنده بودن کشاورزان در سطح استان تهران در مرحله اول 5 شهرستان از 14 شهرستان استان تهران از شمال (شمیرانات)، جنوب (ورامین)، شرق (فیروزکوه)، غرب (شهریار) و مرکز (تهران) استان انتخاب شدند. سپس در مرحله دوم متناسب با درصد جمعیت کشاورزان هر شهرستان از کل جامعه آماری، تعداد نمونه انتخابی هر شهرستان از حجم نمونه (243 نفر) مشخص گردید و به طور تصادفی تعداد کشاورزان مشخص شده هر شهرستان مورد مصاحبه، و اطلاعات لازم از آن ها به وسیله پرسشنامه دریافت گردید. پایایی مقیاس به کار رفته در این تحقیق با مقدار آلفای کرونباخ بالاتر از 70/0 و روایی پرسشنامه نیز با توجه به نظر اساتید راهنما و مشاور مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای spss انجام شد. مقایسه میانگین گروهها ( آزمون t مستقل و تحلیل واریانس (f)) نشان داد که؛ میانگین بهبود مدیریت منابع آب در بین کشاورزان استفاده کننده از تکنولوژیهای نوین آبیاری و استفاده نکننده، کشاورزان استفاده کننده از الگوهای کشت بهینه و استفاده نکننده، کشاورزان استفاده کننده از سیستمهای جدید آبیاری معرفی شده از طرف مسئولین و استفاده نکننده، کشاورزان مشاهده کننده فیلم آموزشی و مشاهده نکننده، کشاورزان بازدید کننده از مزارع نمایشی و بازدید نکننده، کشاورزان مطالعه کننده مجلات و نشریات و بروشورهای ترویجی و مطالعه نکننده، کشاورزان با نظامهای مختلف بهرهبرداری از زمین و نظامهای مختلف بهرهبرداری از آب با هم تفاوت معنیدار دارد. طبق نتایج همبستگی؛ بین متغیر میزان بهبود مدیریت منابع آب کشاورزان با متغیرهای تعداد دفعات شرکت کشاورزان در دورههای آموزشی ترویجی، کیفیت دورههای آموزشی ترویجی برگزار شده، تعداد دفعات مراجعه کشاورزان به جهاد کشاورزی، عملکرد بخش ترویج جهاد کشاورزی منطقه هر کشاورز، میزان تحصیلات کشاورزان، تعداد نیروی کار کشاورزان، میزان درآمد سالیانه، میزان مشارکت هر کشاورز با دیگر کشاورزان در زمینه مدیریت بهتر منابع آب، میزان کل اراضی تحت مالکیت هر کشاورز و تعداد قطعات اراضی هر کشاورز ارتباط معنیدار وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون هفت متغیر عملکرد بخش ترویج جهاد کشاورزی منطقه کشاورز، کیفیت دورههای آموزشی – ترویجی برگزار شده، استفاده کشاورز از تکنولوژیهای نوین آبیاری، تعداد دفعات شرکت کشاورز در دورههای آموزشی– ترویجی، مشاهده فیلمهای آموزشی در خصوص مدیریت بهینه مصرف آب، تعداد دفعات مراجعه کشاورز به بخش ترویج مدیریت جهاد کشاورزی و اجرای الگوی کشت توصیه شده از طرف مسئولین توسط کشاورز به عنوان عوامل ترویجی موثر در بهبود مدیریت منابع آب شناخته شدند که توانستند 5/77 درصد از تغیرات متغیر وابسته را تبیین نمایند. نتایج تحلیل عاملی نیز نشان داد که سازوکارهای موثر در بهبود مدیریت منابع آب، در چهار عامل دسته بندی شدند که این چهار عامل عبارتند از؛ 1) فعالیتهای ترویجی – آموزشی 2) اقدامات پیشگیرانه 3) اقدامات مدیریتی 4) اقدامات اجرایی که در مجموع 49/56 درصد از واریانس کل را تبیین نمودند. کلمات کلیدی: بهبود مدیریت منابع آب، فعالیتهای ترویجی – آموزشی، مصرف بهینه آب، استان تهران
سیده طیبه حسینی ثابت شاهرخ رنجبر بهادری
بروسلوز(تب مالت) بیماری مشترک بین انسان و دام بوده که در اثر تماس با مواد بیولوژی آلوده حیوانات مانند خون، ادرار، ترشحات جنینی و بافت ها از راه خوراکی و یا استنشاق انتقال پیدا می کند. با توجه به نحوه انتقال بیماری مشخص می شود که آموزش در مراقبت، پیشگیری، کنترل و درمان آن از سوی دامداران نقش موثری دارد. از این رو پژوهش حاضر به بررسی تاثیر دوره های خدمات آموزشی ترویجی در مدیریت بروسلوز(تب مالت) در استان تهران، پرداخته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی می باشد که از روش پیمایشی(زمینه یابی) بهره گرفته است. جامعه آماری، کلیه دامداران استان تهران، دارای پروانه بهره برداری دام در سال 1390، به تعداد 78? نفر که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 308 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور نمونه گیری، از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، استفاده شده است. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بوده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه مورد تایید کارشناسان و متخصصان سازمان دامپزشکی استان تهران و همچنین اساتید راهنما و مشاور قرار گرفت، همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی آن برابر 94/0، محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمون باینومیال) استفاده شده است. یافته ها نشان داد، دوره های خدمات آموزشی ترویجی در مدیریت بروسلوز تاثیر دارد. همچنین آموزش های ترویجی اصول بهداشت دام، شناخت روش های پیشگیری از بیماری، رعایت اصول بهداشتی و فنی دامداری، آشنایی با شیوه های کنترل بیماری و استفاده از رسانه های آموزشی ترویجی در مدیریت بروسلوز تاثیر دارد.
رسول صفرپور محمد صادق صبوری
تحولات پیچیده و سریع چند دهه¬ی اخیر و نیز شتاب¬گیری روند جهانی شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش کنند، بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند. برپایی و فعال نگهداشتن شرکت¬های بزرگ، تاچند دهه¬ی پیش به عنوان یک مزیت اقتصادی تلقی می¬شد، و چنین استدلال می¬شد که هرچه این شرکت¬ها بزرگ¬تر باشند، اقتصاد پویاتر و قدرتمندتر می¬شود. اگرچه این تفکر طی چندین دهه رونق گرفت و برپایه¬ی آن شرکت¬های غول پیکری هم پدیدار شدند، اما تحولات اخیر و به ویژه فشارهای جمعیتی، نوآوری¬های لحظه به لحظه، پیچیده¬تر شدن فرایندهای مدیریتی و تصمیم¬گیری، نیاز به تصمیم¬گیری¬های آنی و ضروری و تجارب حاصل از فعالیت¬های بنگاه¬های کوچک و متوسط اهمیت این بنگاه¬ها را نمایان ساخته است. نگاهی به نظام¬های اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از کشورهای پیشرفته وتوسعه یافته¬ی جهان نشان می¬دهد که ایجاد و حمایت از بنگاه¬های کوچک و متوسط یکی از اولویت¬های اساسی در برنامه¬های توسعه¬ی اقتصادی این کشورها است. این بنگاه¬های اقتصادی علی رغم این¬که به سرمایه¬گذاری کمتری نیاز دارند، بازدهی بیشتری داشته و درایجاد اشتغال، ایجاد بستر مناسب برای نوآوری و اختراعات و افزایش صادرات این کشورها، نقش مهمی دارند. از سوی دیگر، به اعتقاد محققان این¬گونه شرکت¬ها عمده¬ترین فراهم کنندگان مشاغل جدید هستند و اگرچه رشد درآمد ناخالص ملی متاثر از عوامل زیادی است، اما این¬گونه شرکت¬ها در رشد اقتصادی کشورها نقس مهمی را ایفا می¬کنند.
محمد نوروزی علی بدرقه
فضای سبز در زیبایی و سلامت روانی و جسمانی افراد شهر موثر می باشد و نظارت بر این قبیل مکان ها و آموزش مهارت های شغلی برای ناظرین فضای سبز منجر به بهبود خدمات ارائه شده از سوی سازمان شهرداری منجر می شود. بر این اساس هدف از اجرای پژوهش فوق بررسی تاثیر آموزش مهارت های شغلی در افزایش توانمندسازی ناظرین فضای سبز در مناطق شرق شهر تهران می باشد. روش: روش پژوهش فوق از لحاظ هدف، کاربردی؛ از نظر میزان نظارت و درجه کنترل از نوع پژوهش های میدانی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی بود که جامعه پژوهش را کلیه ناظرین فضای سبز مناطق شرق تهران تشکیل می دادند که تعداد 60 نفر از این افراد بعنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شدند. از پرسشنامه توانمندسازی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. بدین صورت که نمونه ها ابتدا قبل از شروع آموزش ها اقدام به پر کردن پرسشنامه توانمندسازی نمودند و سپس بعد از ارائه آموزش مهارت های شغلی مجددا پرسشنامه فوق را پر کردند و در نهایت داده ها با استفاده از روش های توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های شغلی منجر به افزایش توانمندی در ناظران شده است. همچنین آموزش ها منجر به افزایش مولفه های توانمندسازی یعنی: تاثیرگذاری، معناداری، شایستگی و خودمختاری در افراد نیز شده است. از طرفی بین افراد مجرد و متاهل تفاوت معناداری در میزان توانمندسازی وجود نداشت و بین ناظران مرد و زن نیز تفاوت های معنادار نشد. همچنین در میزان توانمندسازی بین افراد با مدارک تحصیلی مختلف نیز تفاوت ها معنادار نشد. و بین سن و درآمد با توانمندسازی نیز رابطه معنادار وجود نداشت.
محمدرضا خدامی علی بدرقه
تحقیق حاضر به بررسی روابط مدیریت تعارضات رفتاری با بهبود عملکرد کارشناسان جهاد کشاورزی استان سمنان پرداخته است. تحقیق از نوع کاربردی و به روش توصیفی، همبستگی می باشد که شیوه اجرای آن به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارشناسان جهاد کشاورزی در استان سمنان می باشند که تعداد آنها 147 نفر می باشد که از این تعداد بر اساس فرمول کوکران، 95 نفر به عنوان نمونه به کمک روش نمونه گیری تصادفی ساده با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 17spss استفاده شده است. نتایج حاصل از تأثیر فردی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از طریق ضریب همبستگی اسپیرمن حاکی از آن است که متغیرهای سبک همکاری در مدیریت تعارض، سبک گذشت در مدیریت تعارض، سبک مصالحه در مدیریت تعارض و تحصیلات با عملکرد کارشناسان جهاد کشاورزی استان سمنان رابطه مثبت و معنی داری داشته اند، و متغیرهای سبک کنترل در مدیریت تعارض و سبک اجتناب در مدیریت تعارض با عملکرد کارشناسان جهاد کشاورزی استان سمنان رابطه منفی و معنی داری داشته اند. نتایج حاصل از تأثیر جمعی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از طریق رگرسیون چند متغیره حاکی از آن است که از دیدگاه کارشناسان متغیرهای سبک همکاری در مدیریت تعارض، سبک گذشت در مدیریت تعارض، سبک کنترل در مدیریت تعارض، سبک اجتناب در مدیریت تعارض، سبک مصالحه در مدیریت تعارض تأثیر مثبتی بر عملکرد کارشناسان جهاد کشاورزی استان سمنان داشته است.
سحر دمیرچی علی بدرقه
پژوهش حاضر با هدف تعیین مولفه های مدیریت استراتژیک در ساختار ترویج کشاورزی استان تهران از دیدگاه کارشناسان، انجام شد. اهداف ویژه نیز بررسی رابطه بین مولفه های مدیریت استراتژیک شامل ماموریت سازمان، اهداف بلند مدت سازمان، عوامل داخلی سازمان، عوامل خارجی سازمان، فرصت های سازمان، تهدید های سازمان، نقاط قوت و ضعف سازمان و چشم انداز سازمان با بهبود ساختار ترویج کشاورزی بود. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل کلیه مدیران و کارشناسان سازمان ترویج کشاورزی استان تهران، در سال 1391، که بر اساس آمار سازمان جهاد کشاورزی این جامعه شامل 242 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر 150 نفر و از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب، استفاده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی، با نظر کارشناسان، متخصصان و صاحبنظران تایید شد. همچنین پایایی پرسشنامه، به روش همسانی درونی و به وسیله آزمون آلفای کرونباخ برابر 93/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، نمودار ستونی، شاخص های گرایش به مرکز(میانگین) و شاخص های پراکندگی(انحراف معیار)) و آمار استنباطی(آزمون های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چند متغیره) از طریق برنامه نرم افزاری spss 16 استفاده شد. یافته ها نشان داد، بین ماموریت سازمان، اهداف بلند مدت سازمان، عوامل داخلی سازمان، عوامل خارجی سازمان، فرصت های سازمان، تهدید های سازمان، نقاط قوت و ضعف سازمان و چشم انداز سازمان و بهبود ساختار ترویج کشاورزی رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین مولفه های مدیریت استراتژیک شامل ماموریت سازمان، اهداف بلند مدت سازمان و تهدید های سازمان توان پیش بینی کنندگی بهبود ساختار ترویج کشاورزی را دارند.
فرامرز شاطری علی بدرقه
پژوهش حاضر با هدف«بررسی عوامل موثر بر مدیریت دانش در بخش کشاورزی از دیدگاه کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان سمنان» با روش پیمایشی و همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه کارشناسان جهاد کشاورزی استان سمنان شامل 270 نفر بوده است که تعداد 270 نفر(به دلیل کوچکی جامعه آماری) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه مدیریت دانش که توسط محقق طراحی شده بود، استفاده شده است. روایی پرسشنامه با نظر اساتید راهنما و مشاور مورد تایید قرار گرفته و پایایی هر یک از آنها نیز در یک مطالعه مقدماتی که بر روی 30 نفر انجام شد، محاسبه گردید به طوریکه پایایی پرسشنامه 78% بدست آمد. یافته ها نشان دادند مدیریت دانش از دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی مرد بیشتر از کارکنان زن می باشد و با توجه به تحصیلات و سن کارکنان یکسان نمی باشد. در راستای فرضیه های تحقیق، یافته ها بیانگر بودند، با توجه به مقدار خی 2 محاسبه شده در سطح معنی داری 05/0 نتیجه شد که قابلیت، موفقیت، خلق، نگهداری، کاربرد و انتقال مدیریت دانش از عوامل موثر بر مدیریت دانش در بخش کشاورزی است. کلید واژه ها: مدیریت دانش، جهادکشاورزی،کارشناسان، استان سمنان