نام پژوهشگر: راضیه صالحی فر
راضیه صالحی فر علی گلی
ازدواج یکی از وقایع مهم حیاتی است که همزمان با تغییرات خانواده، دچار تغییر گشته است. یکی از این تغییرات افزایش سن ازدواج است که هم در میان زنان و هم در بین مردان روی داده است. این تأخیر در سن ازدواج اگر به افزایش سرمایه های انسانی فرد منجر شود و به انتخاب بهتر و معقول تر همسر بیانجامد، اثر مثبت گذارده است اما از آن جا که کاهش ازدواج ها به افزایش بحران های عاطفی و روانی در افراد منجر می شود، ضرورت دارد که با پدیده ی افزایش سن ازدواج به عنوان مسئله روبه رو شویم. این پژوهش به مسئله ی افزایش میانگین سن ازدواج و تغییرات آن طی دوره ی 85-1365 از بُعد فضایی نظر افکنده و درصدد تبیین عواملی است که بر این افزایش در مقیاس شهرستانی اثر گذارده اند. با استفاده از روش هاینل برای محاسبه ی میانگین سن ازدواج و سپس شاخص خودهمبستگی فضایی (موران) و شاخص محلی پیوند فضایی (لیسا) برای نشان دادن تغییرات و گرایش و یا عدم گرایش شهرستان ها به تشکیل خوشه های هم جوار، در اکثر موارد مرتبط با تحصیلات تغییر پهنه های جغرافیایی درگیر را مشاهده کردیم که از شهرستان های شمالی کشور به شهرستان های غربی و جنوب غربی کشور تغییر موقعیت داده اند. طبق نتایج به دست آمده، فرضیه ی ارتباط جنس با میانگین سن ازدواج تنها برای مناطق روستایی معنادار است. فرضیه ی ارتباط هم جواری با کلان شهرها و میانگین سن ازدواج نیز به لحاظ آماری مورد تأیید قرار نگرفت و برخلاف انتظار مشاهده کردیم که لزوماً شهرستان هایی که در جوار کلان شهرها هستند میانگین سن ازدواج بالایی ندارند. و در آخر در رابطه با بحث اشتغال زنان شاهد گرایش به عدم تمرکز و همگن شدن مناطق مختلف کشور هستیم بدین معنی که در مناطق مختلف کشور با افزایش اشتغال زنان میانگین سن ازدواج نیز افزایش یافته است.