نام پژوهشگر: گلنوش بهمنش
گلنوش بهمنش داریوش فرد دهکردی
اهمیت نقد هنــر و ضــرورت اتکای آن، بر هدف پیـشبرد هنر متعالی، مستلزم بررسی و پژوهشی عمیق از چگونگی عملکرد نقد در هنر امروز و رسیدن به اصول واقعی آن است. متاسفانه در چند دهه اخیر، در هنر معاصر ایران، شاهد نقدهایی غیر اصولی بوده ایم و بیشتر از نقد هنر، به انتقاد هنری بر می خوریم. در انتقاد تنها ارزیابی (بد یا خوب) مطرح است. در صورتیکه در نقد اصولی، باید به سه اصل ( توصیف، تفسیر، ارزیابی) پرداخته شود. برای رسیدن به هدف نقد اصولی، فرضیه پژوهش بر این است که اگر تعاریف کلیدی در مورد ابزار نقد (انواع سبکهای هنری، انواع نقد از جمله نقد زیبایی شناسی، هرمنوتیک، تلفیقی و ...) قالبهای نقد ( نقد criticism، بازنگری review و ...) به صورتی منسجم ارائه گردد، تا حدی از این سردرگمی در نقد کاسته می شود. مشکل اساسی منتقدین ما نداشتن یک انشاء درست از نقد اصولی و تعهد منتقد است. روش پژوهش در این تحقیق، قیاسی و توصیفی می باشد، که به بررسی دلایل ضعف نقد در هنر معاصر ایران، پیشینه نقد، ابزار نقد، قالبهای نقد و تفکیک آنها و تعاریفی در رابطه با اصول نقد هنری پرداخته است. یافته های تحقیق به این امر تاکید دارد که، اگر منتقد، آگاه و خلاق باشد و موقعیت فردی، اجتماعی و سیاسی جامعه سالم باشد مسلمأ نقد اصولی و مفید نیز خواهیم داشت.