نام پژوهشگر: بهمن امیری لاریجانی
بهمن امیری لاریجانی زین العابدین طهماسبی سروستانی
به منظور واسنجی و ارزیابی مدل oryza2000 تحت شرایط تولید بالقوه برای شبیه سازی و کمّی کردن مراحل نمو فنولوژیک و طول دوره رشد، شاخص سطح برگ، زیست توده اندام های مختلف گیاهی و عملکرد دانه ارقام برنج در سنین مختلف گیاهچه و نیز بررسی تاثیر سن گیاهچه برنج در زمان نشاکاری بر شاخص های مورفولوژیک، فیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد دانه چند رقم برنج، آزمایشی مزرعه ای طی دو سال زراعی1387 و 1388 در مزرعه پژوهشی مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز انجام گرفت. این تحقیق بصورت آزمایش کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار انجام گردید. کرت های اصلی شامل 3 رقم برنج طارم، فجر و قائم و کرت های فرعی شامل گیاهچه های 17، 24 و 33 روزه بودند. نتایج نشان داد که استفاده از گیاهچه های جوان تر 17 روزه، فاصله زمانی از بذرپاشی تا رسیدگی را به مقدار 9 روز کاهش و فاصله زمانی از نشاکاری تا رسیدگی را به مقدار 7 روز افزایش داد. میانگین کل تعداد برگ ساقه اصلی در ارقام تحت آزمایش بین 8/14 تا 1/16 برگ متغیر بود. استفاده از گیاهچه های جوان تر (17روزه و 24روزه) باعث افزایش تعداد برگ ساقه اصلی در مقایسه با گیاهچه مسن تر (33 روزه) گردید. میانگین سرعت ظهور برگ در نشاهای مسن (33 روزه) برابر با 17/0 (برگ در روز ) و در نشاهای جوان و میان سال (17 و 24 روزه) برابر با 22/0 ( برگ در روز) بدست آمد. به همین ترتیب فیلوکرون نشاهای مسن (33 روزه) از زمان نشاکاری تا خروج برگ پرچم بطور متوسط برابر با 8/5 روز و برای نشاهای جوان برابر با 5/4 روز بدست آمد. سنین مختلف گیاهچه در زمان نشاکاری تاثیر معنی داری بر خصوصیات رشد ارقام برنج داشت. بطوری که نشاهای 24 روزه و 17 روزه از نظر ارتفاع نهایی بوته، حداکثر شاخص سطح برگ، تعداد خوشه در کپه و وزن ماده خشک کل نسبت به نشاهای 33 روزه برتری داشتند. نشاهای 17 روزه با وزن ماده خشک کل 0/13022 کیلوگرم در هکتار بیشترین و نشاهای 33 روزه با 2/11732 کیلوگرم در هکتار کمترین بودند. اگرچه سنین مختلف گیاهچه تاثیر معنی داری بر عملکرد دانه نداشت اما نشاهای 24 روزه با میانگین عملکرد 2/5185 کیلوگرم در هکتار در مقایسه با نشاهای 33روزه (9/5113 کیلوگرم در هکتار) و 17روزه (0/4907 کیلوگرم در هکتار) از عملکرد دانه بیشتری برخوردار بود. بر اساس نتایج حاصله، مدل oryza2000 با دامنه مقدار جذر میانگین مربعات خطای مطلق (rmsea ) بین3 تا 4 روز از صحت بالایی در پیش بینی مراحل مختلف فنولوژی گیاه برنج برخوردار بود. همچنین، مدل برآورد مناسبی در شبیه سازی عملکرد، زیست توده و شاخص سطح برگ از زمان بذرپاشی تا برداشت محصول ارائه نمود. بطور متوسط مقادیر جذر میانگین مربعات خطای نرمال (rmsen) در طول فصل رشد از دامنه 16-15% برای وزن ماده خشک کل، 18-22% برای وزن خشک برگ سبز، 17-20% برای وزن خشک ساقه، 16-23% برای وزن خشک خوشه و 24-26% برای شاخص سطح برگ برخوردار بود. جذر میانگین مربعات خطای نرمال مدل برای عملکرد نهائی دانه و وزن ماده خشک کل در زمان برداشت به ترتیب برابر 15-16% و6-9% بود. با توجه به نتایج بدست آمده و توانایی مناسب مدل oryza2000 در شبیه سازی فرآیندهای رشد و نمو و مراحل فنولوژیک ارقام برنج، به نظر می رسد مدل oryza2000 می تواند بعنوان یک ابزار تحقیقاتی قابل قبول برای انتخاب مناسب ترین راهبرد قبل از انجام آزمایش های مزرعه ای همچون پیش بینی عملکرد و نیز به عنوان یک سیستم تصمیم سازی پشتیبان برای آزمون های سازگاری ارقام اصلاح شده برنج و یافتن پتانسیل عملکرد ارقام در مناطق مختلف و تعیین بهترین روش های مدیریت مزرعه با هدف دستیابی به حداکثر عملکرد در مناطق برنجکاری کشور مورد استفاده قرار گیرد.
افراسیاب علا مجید آقاعلیجانی
کشت مستقیم برنج با حذف مراحل پرورش نشاء و نشاکاری، هزینه های تولید برنج را به میزان زیادی کاهش می دهد، اما نظام های کشت مستقیم برنج نسبت به کشت نشایی در معرض فشار بی رویه علف های هرز هستند. شناسایی و استفاده از ارقام با توانایی رقابتی بالا یکی از راهکارهای موفقیت آمیز گذر از کشت نشایی به مستقیم می باشد. به منظور بررسی توان رقابتی برنج با علف های هرز در دو نظام کشت نشایی و مستقیم، آزمایشی مزرعه ای در دو سال 1390 و 1391 در مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز واقع در محمود آباد مازندران اجرا شد. این تحقیق به صورت آزمایش اسپلیت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. کرت های اصلی دو نظام کشت نشایی و کشت مستقیم در بستر مرطوب و کرت های فرعی سه رقم مختلف برنج ( خزر، طارم دیلمانی و لاین 843) در دو روش مدیریتی علف هرز (با و بدون علف هرز) بودند. نتایج تحقیق نشان داد در هر دو سال در شرایط بدون علف هرز عملکرد برنج در دو نظام کشت مستقیم و نشایی تفاوت معنی داری با هم نداشتند، اما در شرایط رقابت با علف هرز درصد کاهش عملکرد برنج در کشت مستقیم و نشایی به ترتیب 66% و 14% در سال 1390 و 69% و 18% در سال 1391 بود. در طی دو سال لاین 843 در کشت نشایی دارای بیشترین شاخص رقابت (01/2) و توانایی تحمل رقابت (11/87)، بالاترین عملکرد (7423 کیلوگرم در هکتار) و کمترین درصد کاهش عملکرد (1/13%) بود، اما توان رقابتی آن در کشت مستقیم به دلیل فشار بالای علف هرز در رتبه دوم پس از رقم طارم دیلمانی قرار گرفت. رقم خزر در هر دو نظام کشت در رقابت با علف هرز ضعیف ترین رقیب بود و در طی دو سال کمترین شاخص رقابت (86/0) و توانایی تحمل رقابت (37/26)، کمترین عملکرد دانه (1432 کیلوگرم در هکتار) و بیشترین درصد کاهش عملکرد دانه (20/73) در کشت مستقیم را به خود اختصاص داد. کیفیت دانه برنج تحت تأثیر علف هرز و نظام کشت قرار نگرفت و وابسته به رقم بود. رقابت با علف¬هرز به جای اثر بر کیفیت دانه ها، عمدتاً بر تعداد دانه ی پر در مترمربع موثر بود. نتایج نشان داد کارایی مصرف نور ارقام برنج در شرایط رقابت با علف هرز به ویژه در کشت مستقیم کاهش معنی داری یافتند. میانگین دو ساله کارایی مصرف نور لاین 843 ، رقم خزر و رقم طارم به ترتیب در کشت عاری از علف هرز 23/3، 22/3 و 67/2 و در شرایط رقابت 01/3، 76/2 و 29/2 گرم بر مگاژول بود. تفاوت عملکرد ارقام عمدتاً مربوط به تفاوت در زیست توده و شاخص برداشت بود و ارتباطی با کارایی مصرف نور نداشت. متوسط دو ساله ضریب استهلاک نوری لاین 843 ، خزر و طارم به ترتیب47/0 ، 46/0 و 70/0 بود. در شرایط فشار بالای علف هرز (همانند کشت مستقیم)، رقم طارم به دلیل ارتفاع بیشتر بوته و ضریب استهلاک نوری بزرگ تر موجب فرو نشانی بیشتر علف هرز و اُفت کمتر عملکرد گردید. در شرایط عدم رقابت و یا رقابت خفیف علف هرز (همانند کشت نشایی)، لاین 843 به دلیل ضریب استهلاک نوری کوچک تر، سطح برگ بیشتر و شاخص برداشت بالاتر مناسب تر از دو رقم دیگر بود و عملکرد بیشتری تولید نمود. یافته های تحقیق نشان داد برای تشخیص توانایی رقابتی ارقام نمی توان به انتخاب غیر مستقیم (تحت شرایط بدون رقابت) اکتفا نمود و باید انتخاب مستقیم (در حضور علف هرز) را هم مد نظر قرار داد. جمع بندی نتایج نشان داد که صفات مربوط به بنیه اولیه گیاهچه در کشت مستقیم مهم تر از کشت نشایی است و ارقام فاقد این ویژگی به رغم برتری در کشت نشایی ممکن است برای کشت مستقیم مناسب نباشند. از این رو پیشنهاد می شود برای کشت مستقیم از ارقام سریع الرشد با توان رقابتی زیاد با علف هرز در اوایل دوره رشد، استفاده شود.
ماندانا پلنگی نادر پیرمرادیان
رشد جمعیت شهری و توسعه صنعت، کمبود منابع آب و کاهش سهم بخش کشاورزی از آب موجود را به دنبال خواهد داشت. از این رو، افزایش بهره¬وری آب امری الزامی است و زهکشی میان¬فصل به¬عنوان یکی از گزینه¬های مهم و اثرگذار در مدیریت مصرف آب در اراضی شالیزاری مورد توجه می¬باشد. برای دست¬یابی به این هدف، آگاهی دقیق از رابطه بین مصرف آب و عملکرد محصول ضروری می¬باشد. برنامه¬ریزی بهینه آبیاری صرفاً بر اساس آزمایش¬های مزرعه¬ای زمان¬بر و پرهزینه است. در این راستا از مدل¬های شبیه¬ساز گیاه می¬توان به¬عنوان یک ابزار مناسب استفاده نمود. در این مطالعه مدل aquacrop در شرایط اقلیمی دشت هراز و در اراضی شالیزاری مرکز ترویج و توسعه تکنولوژی هراز، برای گیاه برنج مورد واسنجی و ارزیابی قرار گرفت. به این منظور آزمایشی مزرعه¬ای در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با شش تیمار تداوم زهکشی صفر (شاهد)، 5، 7، 9، 11 و 13 روز در سه تکرار در سال 1392 انجام شد. رقم برنج مورد مطالعه طارم هاشمی بود. حجم آب آبیاری و برخی شاخص¬های گیاهی مانند سطح برگ و زیست توده در طول فصل رشد اندازه¬گیری شد. سپس با آماده¬سازی داده¬های ورودی مدل شامل اطلاعات هواشناسی، گیاه، مدیریت آب و مدیریت مزرعه، مدل aquacrop اجرا شد و پس از آن مورد واسنجی و ارزیابی قرار گرفت. تحلیل پارامتر¬های آماری r2، rmse، nrmse، ef و d و قرار گرفتن آن¬ها در دامنه مناسب نشان می¬دهد که مدل aquacrop به¬صورت مناسبی عملکرد دانه، پوشش گیاهی، زیست توده و رطوبت خاک را شبیه¬سازی می¬کند. جهت بررسی امکان کاهش آب آبیاری و به تبع آن افزایش بهره¬وری آب، سناریوهای زهکشی میان¬فصل شامل افزایش تداوم¬های زهکشی میان فصل به بالاتر از 13 روز و هم¬چنین چندین بار تکرار تداوم¬های زهکشی میان فصل 5، 7، 9، 11 و 13 روز در طول دوره رشد در نظر گرفته شد و به¬وسیله مدل aquacrop به¬صورت فایل¬های آبیاری اجرا شد. با اعمال 6 بار تکرار تداوم زهکشی 5 روز عملکرد 21/0 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت که کمترین کاهش در بین سناریوهای مورد بررسی را داشت. بیشترین افزایش بهره¬وری آب بر اساس مجموع آب آبیاری و بارش نسبت به تیمار شاهد با مقدار 6 درصد مربوط به 4 بار تکرار تداوم زهکشی 7 روز بود و بهره¬وری آب بر اساس تبخیر- تعرق در تمامی سناریوهای زهکشی نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. بهره وری آب بر اساس تعرق نیز در تکرارهای تداوم های زهکشی 5، 7 و 9 روز نسبت به تیمار شاهد تغییری نداشت. پیشنهاد می شود بر اساس نتایج شبیه سازی، زهکشی میان فصل به صورت 4 بار تکرار تداوم 7 روز در منطقه مورد مطالعه اجرا شود.
بهروز عرب زاده سکینه دره طباطبایی شهاب
چکیده ندارد.