نام پژوهشگر: عباس زاهدیان
عباس زاهدیان محسن آیتی
درعصرامروزدانش و مدیریت دانش به عنوان یک مزیت رقابتی مهم به منظور ایجاد ارزش و توسعه قابلیت های جدید در نظام های آموزشی اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش محسوب می شودکه در رابطه با آن الگوها و مدل های گوناگون ارائه شده است. این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت مدیریت دانش در چارچوب مدل جاشپارا و بر اساس مستندسازی تجربیات مدیریتی مدیران ستادی آموزش و پرورش خراسان جنوبی انجام گرفته است. روش انجام پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل 260 نفر از مدیران ستادی آموزش و پرورش خراسان جنوبی در سال تحصیلی 91-1390 بودند که 158 نفرازمدیران ستادی (مدیران 37 نفر،معاونین 35 نفروکارشناسان مسئول 86 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به این منظوردرآغازبه مطالعه گسترده ادبیات وپیشینه یپژوهش پرداخته شدوبرای وضعیتمدیریت دانش بر مبنای مدل جاشپارا، پرسشنامه محقق ساخته شامل 39 گویه تنظیم گردید. برای تعیین روایی محتوا و سازه، ابتدا پرسشنامه در اختیار تعدادی از صاحب نظران و خبرگان موضوع قرار گرفت و سپس تحلیل عاملی شد و مورد تأیید واقع گردید. سنجش پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 97/0 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش های توصیفی و روشهای استنباطی (آزمون تی، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است.نتایج پرسش های پژوهش نشان داد میانگین وضعیت مدیریت دانش در آموزش و پرورش از نظر مدیران 36/3، معاونین 16/3، کارشناسان مسئول 06/3 و میانگین کل، 19/3 به دست آمد. نتای جفرضیات پژوهش حاکی از آن بودکه،میانگین نمره مولفه های اکتساب وخلق دانش وکاربرددانش ومیانگین نمره کل مدیریت دانش مدیران ستادی،به طورمعنی داری بیشترازمتوسط نظری است. هم چنین بین سابقه کار مدیران ستادی و میزان کاربرد مدیریت دانش و مولفه های سازماندهی دانش، تبادل و اشتراک دانش و کاربرد دانش رابطه معنی داری وجود ندارد، اما بین مولفه اکتساب و خلق دانش با سابقه کار رابطه مثبت و معنی داری تایید گردید. به علاوه بین متغیرهای سطوح تحصیلی مدیران و سطوح مختلف مدیران با کاربرد مدیریت دانش ومولفه های آن،تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.