نام پژوهشگر: سعیده جاوید
سعیده جاوید سیدحمیدرضا علوی
پایبندی دینی از عوامل بسیار موثر در شخصیت افراد از جمله ادراکات ، عواطف، هیجانها و روابط بین فردی و آرمانها است. در صورتی که پایبندی دینی با آگاهی و شناخت توأم باشد، می تواند در سطوح زندگی فردی ، اجتماعی و علمی افراد نقش بسیار سازنده ای داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط پایبندی دینی با مهارتهای فراشناخت و ذهنیت فلسفی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای شهر کرمان در سال تحصیلی 91-90 بود. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل دانشگاههای شهر کرمان در سال تحصیلی 91-90 بود و نمونه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب حداقل به حجم 394 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه های استاندارد شده برای سنجش پایبندی دینی(با زیرمقیاسهای پایبندی دینی، دوسوگرایی دینی و ناپایبندی دینی) ، مهارتهای فراشناخت (با زیرمقیاسهای شناختی و عاطفی) و ذهنیت فلسفی(با زیرمقیاسهای جامعیت، تعمّق و انعطاف پذیری) بود که توسط دانشجویان تکمیل گردید .با توجه به موضوع پژوهش ، روش توصیفی از نوع همبستگی برای تبیین روابط بین متغیرها مورد استفاده قرار گرفته و از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس و رگرسیون برای بررسی سئوالات پژوهش بهره گرفته شد. یافته های مطالعه حاضر نشان دادند که بین زیرمقیاس پایبندی دینی با زیرمقیاس های مهارتهای فراشناخت و نمره کل آن رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.همچنین بین زیرمقیاس پایبندی دینی و نمره کل آن با زیرمقیاس های ذهنیت فلسفی و نمره کل آن رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. افزون بر این، بین زیرمقیاس دوسوگرایی دینی و ناپایبندی دینی با زیرمقیاس های ذهنیت فلسفی و نمره کل آن ارتباط معکوس و معنادار مشاهده شد. ضمناٌ از لحاظ جنسیت، مقطع تحصیلی بین میانگین نمره های پایبندی دینی، مهارتهای فراشناخت و ذهنیت فلسفی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با این وجود میانگین نمره ناپایبندی دینی در دانشجویان کارشناسی ارشد از دکتری و نمرات پایبندی دینی و مهارتهای فراشناخت در دانشجویان بومی از غیربومی بیشتر بود. سرانجام اینکه تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که زیرمقیاس پایبندی دینی، عامل پیش بینی کننده زیرمقیاسهای شناختی و عاطفی مهارتهای فراشناخت و نمره کل آن و زیرمقیاس دوسوگرایی دینی ، عامل پیش بینی کننده زیرمقیاسهای ذهنیت فلسفی و نمره کل آن است
سعیده جاوید عبدالمجید رضائی
برای بهبود صفات پیچیده ای مانند عملکرد که توارث پذیری پایینی نیز دارند، از انتخاب غیر مستقیم توسط صفات دیگر و نیز شاخص انتخاب مناسب براساس چند صفت موثر بر آن استفاده می شود. این صفات باید نقش موثری در پایداری عملکرد داشته باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی شاخص های انتخاب و کارآیی روش های مختلف انتخاب برای 30 رقم گندم نان انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1384 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. نتایج نشان داد که تفاوت بین ارقام از نظر تعداد روز تا سنبله دهی و رسیدگی، ارتفاع، عملکردهای دانه و بیولوژیک، شاخص برداشت، اجزا عملکرد، کلروفیل های b و a، ویژگی های برگ و سهم حرکت مجدد در سطح احتمال یک درصد و برای فلورسانس کمیته در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. بنابراین برای تمام صفات اندازه گیری شده تنوع ژنتیکی کافی مشاهده شد و در نتیجه امکان گزینش و بررسی کارآیی انتخاب وجود داشت. برای برآورد سرعت پر شدن دانه و خصوصیات دیگر دوره پر شدن دانه، معادله لجستیک بهترین برازش را بر داده ها داشت. نتایج نشان داد که انتخاب در جهت افزایش سرعت پرشدن دانه و طول دوره موثر پر شدن دانه می تواند به افزایش عملکرد منتهی شود. همبستگی تعداد سنبله در متر مربع، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، ارتفاع بوته، شاخص برگ و سهم حرکت مجدد مواد به دانه با عملکرد دانه مثبت بود. بر اساس شاخص های انتخاب، ارقام الوند و شاه پسند به عنوان ارقام برتر برگزیده شدند. تعداد سنبله در متر مربع ضریب مثبت و بالایی در شاخص های انتخاب داشت. ضریب روز تا سنبله دهی در شاخص های انتخاب منفی بود. بنابراین انتخاب بر اساس شاخص باعث گزینش ارقام زودرس با تعداد سنبله زیاد می شود. نتایج پاسخ های مستقیم و همبسته صفات به انتخاب نیز نشان داد که برای شرایط مشابه با این بررسی ارقام زودرس با تعداد سنبله بالا، تعداد دانه کم و وزن هزار دانه بالا از پتانسیل عملکرد بالاتری برخوردار هستند. در این بررسی شاخص اسمیت-هیزل کارآیی بالاتری داشت.