نام پژوهشگر: الهه امامی
الهه امامی محمد رضا خادمی
سابقه و هدف : درمان فشار داخل چشم بالا بسیار ضروری و مهم بوده و کنترل آن در اسرع وقت از ارکان مهم درمانی میباشد. داروهای مختلفی جهت کنترل آن بکار رفته ولی در خصوص داروهای بتابلوکر خوراکی این مسئله هنوز اثبات نشده است.لذا بر آن شدیم تا با بررسی میزان تاثیر داروهای بتابلوکر خوراکی در فشار داخل چشم ، گامی کوچک در راه شناخت این رابطه برداریم. مواد و روش ها : این مطالعه آینده نگر و تحلیلی بر روی70 نفر از بیماران نیازمند به داروی بتابلوکر خوراکی مراجعه کننده به بخش داخلی و درمانگاه بیمارستان خاتم الانبیای شاهرود در طی سال 90انجام شد. بیماران پس از معاینه با روش استاندارد تحت سنجش فشار داخل چشم با روش شیوتز قرار گرفته و سپس داروی بتابلوکر خوراکی برای آنها شروع و پس از 72 ساعت مجدداً فشار داخل چشم آنها مجدداً بررسی شده است.اطلاعات جمع آوری شده وارد رایانه شده و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.در این مطالعه (p<0/05 ) معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها : در این مطالعه نتایج بدست آمده از معاینه و تجویز داروهای خوراکی بتابلوکر، نشان داد که 7/45% بیماران را مردان تشکیل داده و رنج سنی 69-50 سال با 4/41% شایع ترین گروه درگیر بودند که بطور معنی داری با سایر گروههای سنی تفاوت داشته است. از نظر سابقه مصرف و نوع دارو، شایع ترین داروی مصرفی بتابلوکر ، متورال با 3/54% موارد بود. همچنین این مطالعه نشان داد که 9/32% بیماران به دلیل فشار خون بالا، داروی بتابلوکر مصرف میکردند. میانگین فشار داخل چشم قبل و بعد از مصرف داروی بتابلوکر به ترتیب 75/11 و 73/11 میلی متر جیوه به دست آمد که هیچ تفاوت معنی داری بین دو مرحله بدست نیامد. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد در برخی از گروههای سنی ارتباط معنی داری بین مصرف بتابلوکر و کاهش فشار داخل چشم دیده میشود و از بین داروهای بتابلوکر سیستمیک ، داروی متورال بر روی فشار داخل چشم کاهش بیشتری داشته ولی از نظر آماری تفاوت معنی داری ندارد.
الهه امامی عباس حاتمی
اهمیت رأی دادن در انتخابات آزاد و عادلانه همواره در نظام های دموکراسی مورد تأکید اندیشمندان اجتماعی و نظریه پردازان سیاسی قرار گرفته است. در این میان، تحلیل رفتار انتخاباتی یکی از کارویژه های اساسی جامعه شناسی سیاسی انتخابات است که مورد توجه نظریه پردازان شاخه های مختلف نظری از جمله جامعه شناسی سیاسی، روانشناسی سیاسی و اقتصاد سیاسی قرار گرفته است. هر کدام از این شاخه ها و نظریه پردازان مرتبط تلاش می کنند مولفه های موثر بر این فعالیت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و هر کدام از دیدگاه خود نوع و چگونگی رفتار انتخاباتی را توضیح دهند. یکی از مهمترین رهیافت ها در این زمینه رهیاف جامعه شناختی است که در آن سعی می شود گرایشات مختلف فرد بر اساس تاثیر متغیرهایی چون پایگاه اجتماعی و اقتصادی، سطح آموزش، سن، محیط خانوادگی، گرایشات مذهبی، نژاد، جنسیت و...توضیح داده شود. مبتنی بر این رهیافت، جنسیت یکی از عواملی است که بر تصمیم رای دهندگان موثر است. با توجه به این که علاوه بر عامل جنسیت، متغیرها و فاکتورهای بسیاری بر رفتار انتخاباتی افراد جدای از زن بودن یا مرد بودن آنان تأثیر گذارند بنابراین در این رساله با تأکید بیشتر بر الگوی جامعه شناختی می توان تا حدودی الگوهای روان شناختی و اقتصادی را نیز به عنوان چارچوب نظری این تحقیق در نظر گرفت. شناخت عوامل موثر بر رفتار انتخاباتی به خصوص رفتار انتخاباتی زنان از اهمیت بسیاری برخوردار است چرا که می تواند به عنوان یک نیروی تأثیرگذار بالقوه معادلات سیاسی را به ویژه در زمان انتخابات تغییر دهد. به فراخور این اهمیت، تحقیق حاضر درصدد شناخت تأثیر جنسیت بر رفتار انتخاباتی در جامعه آماری مورد مطالعه(شهر اصفهان)می باشد. برای انجام این پژوهش و آزمون شش فرضیه، از روش پیمایش استفاده شد و طی آن 230 پرسشنامه به تناسب جمعیت در بخش های مختلف شهر توزیع گردید. بر اساس نتایج حاصل شده در این تحقیق بین متغیرهای محافظه کاری،گرایش به رفتار تبعی و اهمیت به ویژگی های ظاهری، مذهبی کاندیداها و متغیر جنسیت رابطه معنادار وجود دارد به گونه ای که میانگین زنان برای این متغیرها بیشتر از مردان است. اما میان متغیرهای میزان اهمیت و شرکت در انتخابات، میزان آگاهی های سیاسی و انتخاباتی و گرایش به سیاست خارجی مسالمت آمیز و متغیر جنسیت رابطه معنادار وجود ندارد و میانگین این متغیرها میان زنان و مردان تقریباً یکسان است.