نام پژوهشگر: مجید پارسافرد

بررسی امکان گیاه پالایی خاکهای آلوده به آرسنیک به وسیله گیاهان زراعی در اراضی زراعی شهرستان بیجار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده کشاورزی 1391
  مجید پارسافرد   غلامرضا بخشی خانیکی

آلودگی ناشی از فلزات سنگین در خاک، یکی از خطرناک ترین انواع آلودگی زیست محیطی است و روشهای مختلفی برای کاهش عوارض این نوع از آلودگی پیشنهاد گردیده است. استفاده از دانش بیوتکنولوژی در کاهش آثار و عوارض آلودگی فلزات سنگین مورد توجه بسیاری از پژوهشگران و محققان قرار گرفته است و با بهره گیری از دانش زیست فناوری، می توان خاکهای آلوده به آرسنیک را هم به شرایط طبیعی و سالم نزدیک تر نمود. یکی از روشهای پیشنهادی مبتنی بر این دانش که جزو ساده ترین و کم هزینه ترین آنها محسوب می گردد و با محیط زیست هم سازگاری کافی دارد استفاده از روش گیاه پالایی (phytoremediation) است. هدف از اجرای این پایان نامه، بررسی امکان گیاه پالایی در خاکهای آلوده به آرسنیک با استفاده از گیاهان زراعی و آگاهی از میزان جذب آرسنیک توسط بخش های مختلف محصولات آنها است. در این پژوهش، از چهار گیاه زراعی که به عنوان کشت غالب منطقه مطرح می باشند، استفاده گردید و از محدوده آلوده به آرسنیک در شهرستان بیجار از توابع استان کردستان، که بر اساس تحقیقات سازمان زمین شناسی کشور تعیین گردیده است، سه روستا انتخاب و در هر روستا یک مزرعه با توجه به نزدیکی به چشمه های آلوده، به عنوان پایلوت برگزیده شد. پس از کشت چهار گونه زراعی آفتابگردان، جو، نخود و گندم در هر یک از مزارع انتخابی و تکمیل رشد محصولات کشت شده، از هر محصول در هر یک از مزارع، دو نمونه برداشت گردید. یک نمونه از دانه ها به عنوان خوراک انسان و یک نمونه از اندامهای هوایی به عنوان خوراک دام جدا گردید و جمعاً 24 نمونه گیاه به آزمایشگاه ارسال گردید. پس از تجزیه نمونه ها در آزمایشگاه به روشicp و afمقادیر آرسنیک جذب شده مشخص و با استفاده از نرم افزارهای exell و spss آمارهای توصیفی و استنباطی تدوین گردید. با مقایسه میزان جذب آرسنیک توسط محصولات مذکور با مقادیر استاندارد جهانی، مشخص گردید در محصول نخود، جذب آرسنیک همواره کمتر از حد استاندارد بوده و توان جذب کمتری نسبت به سایر محصولات دارد. در محصول آفتابگردان میزان جذب آرسنیک در اندامهای هوایی در هر سه مزرعه بیشتر از دانه و بیش از حد استاندارد بوده است. در محصولات گندم و جو، در حالت کلی مقادیر بالاتر از حد استاندارد جذب گردید اما رابطه معناداری میان مزارع سه گانه و یا در مقایسه بین دانه و اندامهای هوایی حاصل نگردید.