نام پژوهشگر: بتول عظیمی
بتول عظیمی شهریار فرهمندراد
جوهره مسائل زمان بندی به تصمیم گیری در مورد تخصیص منابع و ترتیب عملیات منحصر می شود و نوشته-های مختلف مملو از مدل های ریاضی برای پاسخگویی به این دو سوال تصمیم گیری است. به عبارتی زمان-بندی، تخصیص منابع در طول زمان برای اجرای مجموعه ای از کار ها است. نظریه زمان بندی شامل شیوه های متنوع و مختلفی است که در حل مسائل زمان بندی مفید واقع می شوند. انتخاب شیوه مناسب به پیچیدگی مسأله، طبیعت مدل و انتخاب معیار کارایی و عوامل دیگر بستگی دارد. از آنجا که زمان بندی کارگاه جریانی جایگشتی یک نوع خاص از مسائل زمان بندی کارگاه جریانی است بیشترین بحث را در این پایان نامه به خود اختصاص داده و با تعیین ترتیب بهینه ی کار هایی که قرار است روی تعدادی ماشین و در یک ترتیب ثابت پردازش شوند سرو کار پیدا می کند. بیشتر از 60 سال است که با شروع از الگوریتم جانسون، تحقیقات زیادی بر روی مسائل کارگاه جریانی انجام شده است. نتایج بدست آمده از این تحقیقات نشان داده اند که مسأله زمان بندی کارگاه جریانی np-hard است و الگوریتم های ارائه شده در این زمینه جواب بهینه را حتی برای مسائل کوچک، در زمان چند جمله ای بدست نمی دهند. از جمله الگوریتم های موجود و خوب برای حل مسائل کارگاه جریانی، الگوریتمneh، ارائه شده توسط نواز، انسکور و هم می باشد که برای می نیمم سازی حداکثر زمان صرف شده به کار می رود که به دلیل سادگی، کیفیت جواب و پیچیدگی زمانش، عمومی ترین الگوریتم موجود است. از آنجا که تعداد الگوریتم های خوب برای حل این دسته از مسائل اندک است، در این تحقیق ما الگوریتمی جدید برای حل مسائل کارگاه جریانی جایگشتی ارائه کرده ایم که در عین سادگی و بالا بودن کیفیت جواب بدست آمده، دارای پیچیدگی محاسباتی همانند الگوریتم neh می باشد.