نام پژوهشگر: امیر قیصی پور
امیر قیصی پور گیتی تاکی
متن از جملاتی تشکیل شده است که به نحو خاصی به هم مرتبط شده اند. ابزارهایی که این ارتباط را ایجاد می کنند، انسجام متن نامیده می شوند. یکی از راههای ایجاد انسجام متنی، انسجام واژگانی است. در این نوع انسجام، با انتخاب واژه هایی سروکار داریم که با جملات قبلی مرتبط هستند. به عبارت دیگر، انسجام واژگانی هماهنگی واژگان دو یا چند جمله با هم است که روابط مفهومی را در نظام معنایی برقرار می کنند. در این پژوهش تلاش شده است تا ابزارهای چندگانه ایجاد انسجام واژگانی از دیدگاه هلیدی و حسن (1976) در کتاب تنگسیر نوشته صادق چوبک (1384) بررسی و ارائه شود. آنها انسجام واژگانی را تحت عنوان تکرار و با هم آیی تقسیم بندی کرده اند. بازآیی یا تکرار، کاربرد واژه هایی است که به نحوی به واژه های قبل ارجاع می یابد و شامل هم معنایی، تضاد معنایی و شمول معنایی است. با هم آیی، هم نشینی واژه هایی است که چه از نظر مفهومی و چه از نظر عرفی با هم مرتبط اند. هدف پژوهش در گام اول این است تا انطباق ابزارهای انسجام واژگانی در کتاب تنگسیر نوشته صادق چوبک (1384) را با ابزارهای انسجام واژگانی موردنظر هلیدی و حسن (1976) بیابد. در گام بعدی میزان کاربرد ابزارهای انسجام واژگانی و مشخص شدن پرکاربردترین آنها موردنظر است. روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی می باشد. در این پژوهش تمامی موارد انسجام واژگانی از دیدگاه هلیدی و حسن(1976) شناسایی و در جداول خاص همراه با بسامد آنها ارائه شده اند. تکرار با بسامد 3456 و میزان آن 73.26 % در جایگاه اول و دارای بیشترین بسامد، تضاد معنایی با بسامد 425و میزان آن 9% در جایگاه دوم، هم معنایی با بسامد349 و میزان آن 7.39% در جایگاه سوم، با هم آیی با بسامد273و میزان 5.78 % در جایگاه بعدی و شمول معنایی با بسامد214و میزان آن 4.60% در آخرین جایگاه قرار دارد. با تحلیل آمارها مشخص می شود که متن کتاب با توجه به استفاده بجا از ابزارهای انسجام واژگانی از انسجام مناسبی برخوردار است. همچنین با بررسی داده ها این نتیجه حاصل شد که مواردی وجود دارد که الگوی هلیدی و حسن(1976) نمی تواند پاسخگوی آن باشد.