نام پژوهشگر: بهاره صانعی
بهاره صانعی سعید وثوقی
چکیده: در حال حاضر منطقه خاورمیانه به عنوان یکی از حساس ترین مناطق جهان شناخته شده و امروزه خاورمیانه به یکی از مراکز چالش عمده میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا تبدیل گشته است. به طوریکه در دوران پس از جنگ سرد بیشترین تقابل منافع اتحادیه اروپا و امریکا در این منطقه به چشم می خورد . امریکا در این دوران در تلاش است که نظمی را ترویج دهد که در پرتو آن بتواند سایه هژمونیک خود را در جهان آینده مستولی سازد. در مقابل اتحادیه اروپا قائل به پذیرش چنین نظمی نمی باشد که همین امر بیشترین تاثیر را بر منطقه خاورمیانه گذاشته است ؛ درهمین راستا امنیت این منطقه از جهان با امنیت نظام بین الملل ارتباط منطقی دارد. بنابراین برتری در آینده متعلق به بازیگری است که بتواند منافع بیشتری را در خاورمیانه برای خود تعریف کند . براساس تحولات اخیر رویکرد پژوهش حاضر به مقوله منافع امریکا و اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه از رهگذر نظریه نئومحافظه کاری میسر است. با توجه به مطالب فوق اکنون این سوال مطرح می شود که با پایان جنگ سرد اقدامات و استراتژی امریکا و اتحادیه اروپا در سطح کلان نظام بین الملل و بخصوص در خاورمیانه در چه جهتی در حرکت است ؟ فرضیه ای که در این پژوهش مطرح می شود این است که ایالات متحده امریکا با اقدامات یک جانبه گرایان خود درصدد شکل دادن به نظمی در خاورمیانه است که در راستای آن بهتر بتواند به جایگاه یک قدرت هژمون در جهان نزدیک شود و حضور آن در خاورمیانه در حال حاضر نیز در راستای همین هدف است اما در مقابل اتحادیه اروپا بیشتر از نظام چند جانبه حمایت می کند و ایجاد روحیه همکاری و نگرش های چند جانبه در منطقه خاورمیانه نیز در همین اثنا بوده است. واژگان کلیدی: اتحادیه اروپا ، هژمونی ، خاورمیانه ، نظم نوین جهانی.