نام پژوهشگر: مریم میرحسینی

تدوین شاخص ها و ارائه ی چارچوب مناسب برای شناسایی و معرفی تعاونی های برتر و موفق با استفاده از رویکرد ترکیبی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها در استان یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مدیریت 1391
  مریم میرحسینی   سید حبیب اله میرغفوری

براساس تحقیقاتی که توسط کاپلان و نورتون (2002 و 1996) و ویرسما (2009) در مورد سیستم های جامع ارزیابی عملکرد صورت گرفته است، سیستم ارزیابی کارت امتیازی متوازن به عنوان بهترین و مناسب‏ترین سیستم ارزیابی شناخته شده است. لذا در این پژوهش بر اساس ابعاد چهارگانه کارت امتیازی متوازن، و بعد از مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و حوزه مورد مطالعه تعداد 18 شاخص نهایی به شرح ذیل جهت ارزیابی شرکت‏های تعاونی استان یزد استفاده شده است. بعد مالی: برخورداری از تراز مثبت اقتصادی، میانگین سوددهی شرکت، نسبت هزینه به درآمد، بازده ارزش ویژه، نرخ رشد دارایی، رشد درآمد نسبت به سال قبل، بازده فروش. بعد مشتری: برگزاری بموقع مجامع و مشارکت اعضا در مجامع، رضایت مشتری و اعضا. بعد فرآیندهای داخلی: ارسال به موقع اظهارنامه مالیاتی، برخورداری از حد مطلوب ظرفیت، نظام پاداش و ارزیابی عملکرد، کیفیت ارائه کالا و خدمات، بهره‏گیری تعاونی از اینترنت، ict و it در انجام فعالیت، درجه نوآوری و کارآفرینی. بعد رشد و یادگیری: درصد اعضای هیئت مدیره‏ که تحصیلات دانشگاهی دارند، نسبت مدیران آموزش دیده به کل مدیران، استقرار سیستم‏های مدیریت بهره‏وری. نتایج نشان می‏دهد که از 26 شرکت تعاونی تحت بررسی در مدل ccr قطعی، تعداد 19 شرکت در مدل اول، 18 شرکت در مدل دوم و 9 شرکت در مدل سوم دارای کارایی یک بوده‏اند. در این پژوهش، برای رتبه‏بندی کامل از روش رتبه‏بندی اندرسون پیترسون استفاده شده که نتایج آن‏ها در قالب جدول 5-1 آمده است. این جدول نشان می‏دهد هر شرکت در هر مدل رتبه‏های متفاوتی را از آن خود کرده است که برای به دست آوردن نتیجه نهایی باید از میانگین این سه مدل استفاده کرد. جدول5- 1- رتبه‏بندی شرکت‏های تعاونی در سه مدل پژوهش شرکت تعاونی مدل اول مدل دوم مدل سوم میانگین dmu26 7 9 3 33/6 dmu18 1 11 9 7 dmu9 9 5 8 33/7 dmu16 3 3 16 33/7 dmu23 8 14 4 67/8 dmu7 4 24 2 10 dmu8 19 1 13 11 dmu5 11 12 11 33/11 dmu10 2 19 14 67/11 dmu4 14 4 18 12 dmu19 6 21 10 33/12 dmu22 5 7 25 33/12 dmu6 16 16 7 13 dmu25 13 22 5 33/13 dmu13 24 6 12 14 dmu14 15 26 1 14 dmu3 12 13 19 67/14 dmu12 18 10 17 15 dmu2 20 8 21 33/16 dmu15 17 17 15 33/16 dmu21 25 2 22 33/16 dmu20 23 23 6 33/17 dmu11 10 20 26 67/18 dmu24 26 15 20 33/20 dmu1 22 18 24 33/21 dmu17 21 25 23 23 با توجه به جدول 5-1 که نتایج نهایی را اعلام می‏کند، شرکت تعاونی dmu26، dmu18 و dmu9 به ترتیب با میانگین رتبه 33/6، 7 و 33/7، رتبه اول تا سوم را به عنوان شرکت ‏تعاونی برتر به خود اختصاص داده‏اند، این در حالی است که شرکت تعاونی dmu17با میانگین رتبه 23 آخرین رتبه را در ارزیابی عملکرد از آن خود کرده است. نتایج تحلیل حساسیت مدل‏های پژوهش نشان می‏دهد که dmu26 با رتبه‏ نخست، توجه زیادی به نسبت مدیران آموزش دیده به کل مدیران و درصد اعضای هیئت مدیره که تحصیلات دانشگاهی دارند، داشته است؛ اما شرکت‏های شماره 18، 9 و 16 که بعد از تعاونی شماره 26 قرار گرفته‏اند، تمرکز بیشتر خود را بر روی استقرار سیستم‏های مدیریت بهره‏وری به عنوان ورودی مدل اول قرار داده‏اند. چهار شرکت‏ نامبرده دقت زیادی در ارسال به موقع اظهارنامه مالیاتی و توفیق خوبی در کسب رضایت مشتری و اعضا داشته‏اند. همچنین، dmu26 دقت بسیار زیادی در برگزاری به موقع مجامع و توفیق خوبی در کسب تراز مثبت اقتصادی داشته‏ است که باعث شده حذف آن‏ها از مدل کارایی آن را به شدت مورد تأثیر قرار دهد. در dmu16 هم تلاش بیشتری برای افزایش تراز مثبت اقتصادی و میانگین سوددهی انجام گرفته است. این در حالی است که در دو شرکت شماره 18 و 9، با حذف هر کدام از شاخص‏‎های بعد مالی تغییری در کارایی آن‏ها صورت نگرفته است. همچنین، نتایج تحلیل حساسیت برای تعاونی‏هایی که رتبه‏های آخر را کسب کرده‏اند، نشان می‏دهد تمرکز بر یک شاخص خاص صورت نگرفته است. در صورتی که بخواهیم شرکت‏هایی که تأثیر کمتری از شاخص‏ها می‏پذیرند را شناسایی کنیم، موارد ذیل قابل استنباط است. dmu3، dmu6، dmu9،dmu14 ، dmu18، dmu19 از بین 9 شاخص موجود در مدل اول تنها به استقرار سیستم‏های مدیریت بهره‏وری و dmu4 و dmu12 تنها به درصد اعضای هیئت مدیره که تحصیلات دانشگاهی دارند، اهمیت داده‏اند. dmu15 و dmu16 از بین 8 شاخص موجود در مدل دوم تنها برگزاری به موقع مجامع اهمیت داده‏اند و با حذف این شاخص کارایی شرکت کاهش می‏یابد. اما dmu1، dmu2، dmu3، dmu22 و dmu23 مستقل از 8 شاخص استفاده شده در مدل دوم هستند. همچنین، dmu20 و dmu25 از بین 9 شاخص موجود در مدل سوم تنها به رضایت مشتری اهمیت داده‏اند در حالی که هیچکدام از این 9 شاخص‏ تأثیری بر dmu9 و dmu18 ندارند. در ضمن، نکته قابل توجه این است که حذف شاخص‏های بازده ارزش ویژه، نرخ رشد دارایی و بازده فروش از مدل‏های پژوهش هیچ تأثیری بر کارایی در هیچ‏کدام یک از شرکت‏های تعاونی نداشته‏ است. لازم به ذکر است که با حذف هر کدام از ورودی‏ها و خروجی‏ها در هر مدل افزایش کارایی مشاهده نشده است. در مجموع شرکت‏های تعاونی باید در بعد مالی به شاخص‏های برخورداری از تراز مثبت اقتصادی و میانگین سوددهی شرکت، در بعد مشتری به هر دو شاخص رضایت مشتری و اعضا و برگزاری به موقع مجامع، در بعد فرایندداخلی به شاخص ارسال به موقع اظهارنامه مالیاتی و بهره‏گیری تعاونی از اینترنت، ict و it در انجام فعالیت و در بعد رشد و یادگیری به هر سه شاخص استقرار سیستم‏های مدیریت بهره‏وری، درصد اعضای هیئت مدیره‏ که تحصیلات دانشگاهی دارند و نسبت مدیران آموزش دیده به کل مدیران توجه بیشتری کنند تا کارایی آن‏ها افزایش یافته و بهبود یابند.